جراحت پیش‌داستان چیست؟

جراحت پیش‌داستان چیست؟ ما می‌خواهیم یک رمان کلاسیک بنویسیم. مهمترین بخش یک رمان کلاسیک، داشتن «قهرمان» است. متأسفانه مهمترین کاستی رمان فارسی هم این است که کمتر توانسته قهرمان تولید کند!

به کلاسیک‌ترین شکل ممکن اگر بخواهیم قهرمان را تعریف کنیم، می‌شود: قهرمان کسی است که 1) چیزی می‌خواهد، 2) برای آنچه می‌خواهد دست به عمل قهرمانانه می‌زند، 3) دچار موانع می‌شود و 4) موانع را پشت سر می‌گذارد.

برای ما اینچنین جا افتاده که عمل قهرمانانه باید یک عمل بسیار بزرگ باشد. هرگز اینطور نیست. هر کسی در حوزۀ خود دست به عمل می‌زند و موانع را پشت سر می‌گذارد. اما چیزی که خیلی اهمیت دارد این است که در اوج لحظاتی که قهرمان ما با موانع مبارزه می‌کند، با امری مواجه می‌شود به نام: «جراحت پیش‌داستان» و «تروما».

همۀ ما حداقل یک جراحت پیش‌داستان داریم و هر جراحت پیش‌داستانی منجر به ترومایی می‌شود. جراحت پیش‌داستان یا به هنگام تولد شکل می‌گیرد و مادرزادی است یا در جریان زندگی و رشد ما رخ می‌دهد.

در فیلم Two for the Money یک بازیکن فوتبال آمریکایی هست که در لحظه‌ای از بازی در میان زمین، دچار این تردید می‌شود که از چپ بپیچد یا راست؛ و این تردید، فرصتی به بازیکن مقابل می‌دهد تا او را زمین بزند و توپ را بگیرد. در اثر این برخورد، جفت پاهای قهرمان داستان می‌شکند و او مجبور می‌شود برای همیشه فوتبال را کنار بگذارد. این اتفاقی که برای او افتاد، جراحت پیش‌داستان (از نوع آنچه در جریان زندگی رخ می‌دهد) اوست. این جراحت پیش‌داستان سبب چه ترومایی شد؟ در بزنگاه تصمیم، دچار تردید می‌شود و می‌ترسد دچار اشتباه شود و درست تصمیم نگیرد.
یا فرض کنید در شهر جویبار یک کشتی‌گیر قهرمان جهانی وجود دارد که هیچکس تاکنون نتوانسته به او فتیله‌پیچ بزند. یعنی چه؟ یعنی او پاهای بسیار نیرومند و قوی‌ای دارد. اما او فرزندی به دنیا می‌آورد به نام سعید که یک پایش از پای دیگر کوتاهتر است. اینجا سعید از بدو تولد دارای این جراحت پیش‌داستان(ار نوع مادرزاد) است. نقص پاهای او در برابر پاهای ورزیدۀ پدر و قهرمانی جهانی‌اش! او دستخوش چه ترومایی می‌شود؟ خودکمتربین، منزوی و جمع‌گریز می‌شود و نسبت به افراد نیرومند حسادت می‌ورزد.

یا کسی که در کودکی در حوض افتاده و تجربۀ نزدیک به خفگی و غرق‌شدگی داشته، این جراحت پیش‌داستان اوست و ترومای او می‌شود وحشت از آب. حالا چنین کسی وقتی قهرمان رمان ما می‌شود، در نقطۀ عطف داستان، مجبور می‌شود برای نجات افرادی به درون آب بپرد.
در رمان کلاسیک قهرمان با چیره شدن بر ترومای خود به پیروزی می‌رسد؛ و در رمان کلاسیک تراژیک، قهرمان با شکست، پیروز می‌شود یعنی قهرمانی که ترومایش ترس از آب است، برای نجات افرادی به درون آب می‌پرد و آن‌ها را نجات می‌دهد اما خود مقهور ترومایش شده و غرق می‌شود؛ اما همین شکست در برابر تروما، خود پیروزی است چون منجر به نجات دیگری شده است. مُرده است اما زندگی بخشیده است.
بزرگترین منبع شما برای نوشتن رمان، خصوصاً اولین رمان، زندگی خودتان است. به میزانی که از زندگی خود فاصله بگیرید، شانس اصیل روایت‌کردن ماجرا را دست‌کم در رمان اول پایین می‌آورید. نویسنده در گام اول باید بیاموزد که با خودش صادق باشد و به خود فرصت عریان‌کردن روح و روانش را بدهد و نترسد. وقتی چنین کرد، می‌تواند انتظار داشته باشد که خواننده با او ارتباط حسی بگیرد. بنابراین پیش از نوشتن به خودتان رجوع کنید، ببینید جراحت پیش‌داستان شما چیست (می‌تواند بیش از یک جراحت باشد) و سبب چه ترومایی شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

×
ورود | ثبت‌نام
لطفا شماره موبایل یا ایمیل خود را وارد کنید
ورود شما به معنای پذیرش شرایط و قوانین می باشد