طراحی جلد

خیلی‌ها طراحی جلد کتاب را با طراحی پوستر یکی می‌دانند. گرچه این دو هم‌پوشانی‌هایی با هم دارند اما کاملاً دو دنیای متفاوتند. در طراحی پوستر شما نیاز به خلق قصه، کپشن و شعار دارید در حالی که در طراحی جلد کتاب چنین نیازی وجود ندارد. شما فقط باید قصه را کشف و آن را طراحی کنید؛ چون قصه همان کتابی است که نوشته شده! احتیاجی به طراحی کپشن و شعار هم ندارید، چون کپشن و شعار در اینجا اسم کتاب است. در طراحی جلد کتاب، نام کتاب عنصر بسیار مهمی است.

طراحی جلد کتاب بسیار وابسته به شخصیت نویسنده، سفارش‌دهنده و ناشر است. شما اگر بخواهید برای یک خانم متخصص، طراحی جلد کتاب انجام دهید خیلی متفاوت است با طراحی جلد کتاب برای یک خانم معلم. شخصیت‌های متفاوت و موقعیت‌های کاری مختلف می‌توانند در طراحی جلد کتاب منعکس شوند، در حالی که در طراحی پوستر این عناصر دخیل نیستند.

ژانر کتاب هم در خلق طرح جلد مؤثر است. در طراحی پوستر باید بسیار سریع و اورژانسی محتوا را به مخاطب رساند تا بتواند متقابلاً به سرعت با آن ارتباط برقرار کند. اما در طراحی جلد کتاب چون قرار نیست مخاطب خیلی سریع مفهوم و پیام را دریافت کند می‌توانیم او را به تفکری بیشتر دعوت کنیم، کنجکاوی‌اش را تحریک کنیم تا دست کم سری به فهرست کتاب و مقدمه‌اش بزند و به سوی متن هدایت شود.

ترکیب‌بندی پوستر و طرح جلد کتاب هم با هم متفاوتند. در پوستر پلن اول تصویر و پلن دوم تایپوگرافی است ولی در طراحی برای جلد گاهی کاملاً برعکس است.

طراحی جلد کتاب ساختاری است که ما را به سمت مدیریت هنری کتاب سوق می‌دهد؛ یعنی قرار نیست طراح جلد فقط سطح محدود رویی کتاب را طراحی کند بلکه طراحی جلد کتاب به مثابه یک بستۀ کامل است که روی جلد، پشت جلد، داخل جلد، صفحات اولیه و یونیفرم کتاب را شامل می‌شود.

تمام این مباحث، طراحی جلد کتاب را وارد ساحت جدیدی می‌کند که مجزا از سایر عناصر گرافیک‌دیزاین باید به آن نگاه کرد.

قرار است در این دوره به این تمایزها بپردازیم چون ممکن است کسی طراح پوستر خوبی باشد ولی برای اینکه طراح جلد خوبی شود باید این تمایزها را بشناسد تا در طراحی جلد موفق شود.