خیلی مهم است که در پرداخت داستانی و نوشتن جزئیات خردهروایات دقت کنید چراکه مخاطب براساس پرسپکتیو روایت شما نتیجه میگیرد که راوی در کجای محور زمان ایستاده و میتواند با داستان همراه شود و پیش بیاید.
باید برای هر عنصر داستانی بررسی کنید چه نویسندهای در چه اثری درخشان ظاهر شده، آن را ملاک و الگوی خود قرار دهید. این آن چیزی است که در سبکشناسی دنبال میکنیم
خشت اول و فونداسیون هر اثر روایی «یک شخص و یک مسئله»ی جذاب است. پس وقتی کسی میگوید که «یک ایده دارم ولی نمیدانم چهطور آن را گسترش بدهم»، مسئله این است که احتمالاً «یک شخص و یک مسئله»ی ضعیفی دارد.
داستاننویس خوب کسی است که لابراتوار چاپ عکس دارد! یعنی به جای آنکه جمله بسازد، عکس تولید میکند؛ به عبارت دیگر، هر کلمه پیش از آنکه در خدمت تشکیل یک جمله باشد، باید پیکسلی برای ساخت یک عکس باشد.
ما میخواهیم یک رمان کلاسیک بنویسیم. مهمترین بخش یک رمان کلاسیک، داشتن «قهرمان» است. متأسفانه مهمترین کاستی رمان فارسی هم این است که کمتر توانسته قهرمان تولید کند!