مصطفی مستور نویسندۀ شناخته شده‌ای است. آثار داستانی او را خیلی‌هایتان می‌شناسید. از آن جمله می‌توان به عشق روی پیاده‌رو، روی ماه خداوند را ببوس، چند روایت معتبر، استخوان خوک و دست‌های جذامی، من دانای کل هستم، حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه، من گنجشک نیستم، تهران در بعد از ظهر، سه گزارش کوتاه دربارۀ نوید و نگار، رساله دربارۀ نادر فارابی، بهترین شکل ممکن، زیر نور کم، عشق و چیزهای دیگر و معصومیت اشاره کرد. همۀ این آثار داستانی در نشر مرکز، نشر چشمه یا انتشارات ققنوس به چاپ رسیده‌اند.

مستور دو نمایش‌نامه هم دارد: دویدن در میدان تاریک مین و پیاده‌روی در ماه. که هر دو را نشر چشمه منتشر کرده است.

مصطفی مستور شعر هم سروده است: و دست‌هایت بوی نور می‌دهند و گربه همسایه که در نشر مرکز منشر شده‌اند.

او در کارنامه‌اش هم کار پژوهشی دارد و هم کار ترجمه. کارهای پژوهشی‌اش مبانی داستان کوتاه و پرسه در حوالی زندگی (عکس‌نگاری) هستند و آثار ترجمه شده‌اش هم شامل ترجمۀ آثاری از ریموند کارور مانند فیل، صمیمیت، تلفن بی‌موقع، فاصله، پاکت‌ها و سرشت و سرنوشت (سینمای کریشتف کیشلوفسکی) از مونیکا مور است.

فیلم بدون قرار قبلی بهروز شعیبی اقتباسی از یکی از داستان‌های کتاب بهترین شکل ممکن او است. که این فیلم در سینما آیه اکران و با حضور مصطفی مستور، نقد و بررسی شده است.