آمریکا (ر.ک.ا) کارگردان: آلفرد هیچکاک، فیلم‌نامه: بن هکت، فیلم‌بردار: تد تلاف، موسیقی: روی وب، بازیگران: کاری گرانت، اینگرید برگمن، کلود رینز، لوییس کلهرن، راینهولت شونتل و ایوان تریسالت. سیاه و سفید. 101دقیقه.
«آلیشاهیر برمن» (برگمن) دختر یک جاسوس نازی دستگیر و محکوم شده، که به بی‌بند و باری شهرت دارد به «دولین» (گرانت)، مامور مخفی آمریکایی دل می‌بازد. دولین که به دستور مافوق‌هایش باید پرده از تحرکات مشکوک نازی‌ها در ریودو ژانیرو بردارد، «آلیشا» را به کمک می‌طلبد و او هم می‌پذیرد تا نقش عنصر نفوذی در تشکیلات دشمن را بازی کند در ریودو ژانیرو، آنان با «الکساندر سباستین» (رنیز) مامور نازی رابطه برقرار می‌کنند و آلیشا به رغم میل باطنی‌اش تن به ازدواج با او می‌دهد. دولین به کمک آلیشا به چند و چون توطئه نازی‌ها پی می‌برد و در می‌یابد که آلیشا به خاطر عشقش دست به چه فداکاری‌هایی زده است.
قصه عشق نجات‌بخش به روایت هیچکاک طبعاً پیچیدگی‌های روانی بیش از حد معمولی دارد. گرانت در ابراز عشق منفعل است و بی‌اعتمادی از هر نگاه و حرکتش می‌بارد. برگمن نیز متزلزل و آسیب‌پذیر و الکلی است و در نتیجه هر دو در این شاهکار نمایش تمایلات خود‌آزارانه و دیگر‌آزارانه، باید از دوزخی عاطفی بگذرند تا بتوانند طعم پیوند را بچشند. بدنام نمونه کامل استادی هیچکاک در برگرداندن تکنیک به احساس است. نمایشگاهی از دلهره‌های ظریف و پنهان، درسی در کار‌برد سینمایی اشیاء (یک فنجان قهوه یا کلید) و حاوی بی‌شمار تصاویر مثال‌زدنی چون فرود آمدن مشهور دوربین در صحنه مهمانی یا مغازه طولانی و پر‌شور گرانت و برگمن بیمار یا پایین آمدن آنان از پله‌های سرنوشت‌ساز. فیلم‌نامه هکت در شمار بهترین آثار او و نیز نیز جذاب‌ترین خبیث سینمای هیچکاک است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × یک =