برگردان شعری از «تد کوسر»
امسال هم- اندازهی ته مدادی هستند که پدربزرگ
روزهایی را که از نیامدن باران گذشته بود
با آن میشمرد
و رنگشان رنگِ خاک است
رنگِ جادههایی که از کشتزارهای بیجان دهه ی سی میگذشت
از کوره راههای ترک خوردهای
که از انبار خالی غله میگذرد
اگر بگذری
میشنوی بند میزنند
پوزخندزنان
میشنوی افتادن ساقهی خشک را
که انگار باران…
***
اما این که:
این روزها- که ابری باشند یا نه- از بارن خبری نیست، شعر ملخهای آقای کوسر که در اصل، ناظر به گذشته است، برای خوانندهی ایرانی وجهی فوتوریستی و مهیب دارد:
این خشکسالی، فقط ملخها را کم دارد!
و دیگر این که:
تد کوسر را پیش از این و به جهت دریافت جایزهی شعر پولیتسر در سال 2004 در روزنامهی همشهری معرفی کردهام. اینجا و به اختصار میگویم که متولد ایمز ایالت یووآ است به سال 1939. او ملک الشعرای ایالات متحده، پس از لوییز گلوک و بیلی کالینز است. او را با رابرت فراست و ویلییام کارلوس ویلیامز مقایسه کردهاند.
* Ted Kooser