به نام خدا

گزارش جلسه‌ی دوم فیلودرام (خوانش نمایشیِ خانه روشنی اثر غلامحسین ساعدی)

یکی از کارهایی که در فیلودرام علاقه‌مندیم که به آن بپردازیم پرسش از ریشه‌هاست، ریشه‌هایی که تغییرهایی بنیادین ایجاد می‌کنند. بر این اساس، پرسشی که در این جلسه مطرح کردیم از نسبت اگزیستانسیالیسمِ فرانسوی و آثار نمایشی ساعدی بود.

در این نشست، ابتدا نسبت ادبیات و فرهنگ ایرانی، با فلسفه‌ی روشنگری تبیین شد. این‌که ایرانیان در مواجه با تمدن جدید از بین سه روشنگریِ فرانسوی، آلمانی و انگلیسی، نوعِ فرانسوی آن بیش‌ترین تأثیر را بر آنان گذاشت و روشنگری فرانسوی با انقلابِ کبیرش، الهام‌بخش تحولات اجتماعی عظیمی در ایران شد.

اما محل بحث ما قرنِ بیستم است که از تاریک‌ترین قرون بشری به حساب می‌آید. جنگ‌های جهانی چالش‌های فلسفیِ سترگی را مطرح کرد که یکی از جریانات جدی در فرانسه اگزیستانسیالیسم نامیده شد.

از این سو غلامحسین ساعدی که یکی از نمایش‌نامه‌نویسانِ نامدار تاریخ معاصر ایران است، در دهه چهل به اوج شهرت رسید. معمولاً او را با «عزاداران بَیل» و فیلم‌نامه‌ی «گاو» می‌شناسند، اما نمایش‌نامه‌های او نظیر «چوب به دست‌های ورزیل»، «ماه‌عسل»، «آی با کلاه و آی بی‌کلا»، «پرواربندان» و… تأثیر زیادی بر فضای اجتماعی سیاسی ایران گذاشتند تا حدی که پس از انتشار برخی از آن‌ها، ضرب‌المثل‌های سیاسی با الهام از آثار او در میان مردم رواج می‌یافت. بدین جهت سمبلیسمی بسیار نیرومند در برخی از آثار او موجود است که در آن زمان باعث مصونیت او از محدودیت‌های سیاسی می‌شد.

نمایش‌نامه‌ی «خانه‌روشنی» یکی از این آثار است که در این جلسه با کارگردانی احمد اسدیان و بازی صادق آتش زر، محمد مومیوند و احمد اسدیان خوانده شد. پس از خوانش، دکتر سید رضی موسوی گیلانی به معرفی فیلسوفان اگزیستانسیالیست نظیر سارتر، کامو، مارسل و… پرداختند و از چگونگی شکل‌گیری مفاهیمی نظیر مرگ، انتخاب، تفرّد و شکل گرفتن اگزیستانسِ آدمی از منظر این فیلسوفان گفتند. از جمله ویژگی‌های این متفکران، خلق آثار نمایشی‌ای است که ایده‌های فلسفی را به نحو انضمامی در عینیّت زندگی مطرح کردند. همین مسئله روی نویسندگان و روشنفکرانی که یا در فرانسه تحصیل کرده بودند یا زبان فرانسه می‌دانستند، تأثیر شگرفی گذاشت.

ساعدی که خود روان‌پزشک بود و با تفکرات جدید نیز آشنا بود به خوبی برای کاهش رنج انسانِ شهری که دچار گسستِ فرهنگی شده، دست به قلم برده و از دردهای وجودی او پرده برمی‌دارد. یأس و ناامیدی، خودکشی و مرگ‌اندیشی از جمله مفاهیمی است که در آثارش به خصوص «خانه‌روشنی» دیده می‌شود.

تیمسارِ در حال احتضارِ نمایش‌نامه‌ی «خانه‌روشنی»، به توصیه‌ی دکتر اراده می‌کند که به دوران اوج فرماندهی برگردد، اما در آخر مرگ او را در کام می‌کشد. به قول کامو، انسان شور و شوقی بیهوده است. هرچند تیمسار در حال احتضار کنایه‌ی سیاسی نیز در درون خود دارد، اما بیهودگیِ تلاش انسان از جمله نکات قابل توجه متفکران جریان اگزیستانسیالیستِ الحادی است که در «خانه‌روشنی» قابل رهگیری است.

در پایان از دکتر سید رضی موسوی که با همراهی‌شان در این جلسه و هم‌چنین پژوهشگرانی که با پرسش و حضورشان بر غنای این جلسه افزودند تشکر می‌کنم.

سید صدرالدین فردوسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × 4 =