بررسی طراحیهای هنری مور، پیکرهساز انگلیسی
«طراحیهای من عمدتاً برای کمک به کار مجسمهسازی کشیده شدهاند؛ به عنوان وسیلهای برای ایجاد ایدههای مجسمهسازی و برانگیختن شخص برای ایدهٔ اولیه، همچنین به عنوان روشی برای غربال ایدهها و بهبود بخشیدن به آنها، علاوه بر این، مجسمهسازی در مقایسه با طراحی، وسیلهٔ بیان کندی است و من طراحی را برای بیان ایدههایی که برای به واقعیت در آوردنشان به صورت مجسمه، مجال کافی وجود ندارد، روزنهای مفید مییابم و طراحی را به عنوان یک روش مطالعه و مشاهده اشکال طبیعی نیز به کار میبرم (طراحیهایی از زندگی، طراحیهای استخوانها، صدفها و غیره)».
آنچه خواندید گوشهای از سخنان «هنری مور»، پیکرهساز انگلیسی است که همواره بر اهمیتی که طراحی برای مجسمهساز داشته تأکید میکند و هرگاه طراحیهایی برای مجسمههایش تهیه میکرد، میکوشید تا آنجایی که میتواند به طراحیهایش سیمای مجسمههای واقعی ببخشد؛ بدین معنی که با روش سهبعدنمایی و نوری که بر جسمی جامد میافتد، به طراحی میپرداخت. طراحیهای هنری مور عمدتاً شامل دو نوع متمایز است؛ نوع اول را میتوان طرحهای تمرینی خواند، بدین معنی که این طراحیها به عنوان «وسیلهای برای ایجاد ایدههای مجسمهسازی» کشیده شدهاند. شاید طراحیهای زندگی را نیز باید به این دسته بیفزاییم که در زمان دانشجوییاش گاه به گاه به کشیدن این طراحیها میپرداخت. و طراحیهای نوع دوم که کاملا متمایز هستند عبارتند از: طراحیهای پناهگاهی که به عنوان ارائهٔ مصور صحنههای مشاهده شده در پناهگاههاست، و در حوزهای وسیعتر، طراحی صحنههای خیالی (مانند جمعیت در حال نگریستن به یک شیء طنابپیچ شده) را نیز میتوان نام برد.
هدف هنری مور حتی زمانی که از خط استفاده میکند، بیان فضا و حجمهایی است که فضا را اشغال میکنند.
طراحیهای وی تا سال ۱۹۲۸ مطالعه مستقیم پیکر انسان در یک حالت طبیعی است، به گونهای که حالت سهبعدنمایی دارند. این طراحیها با طراحیهای مشابهی از «رودن» قابل مقایسه است و حجم و تودهٔ مواد را، به صورتی قوی بیان میکنند.
بعد از این مرحله، -حدود ۱۹۳۶- وی شروع کرد به قرار دادن پیکرهها در یک محیط محصور. جالب است که یکی از طراحیهای این سال، «پیکرههایی را در یک غار» نشان میدهد که نوید دهندهٔ طراحیهای پناهگاهی است. در فاصلهٔ بین ۱۹۳۷ تا ۱۹۳۸، هنری مور رشتهٔ کاملی از طراحیهای ویژهٔ مجسمهسازی فلزی را خلق کرد که در آنها شش یا هفت پیکرهٔ اصلی در مقابل فضایی ایستادهاند که عقب نشسته و با خطوط کنارنمای تیره (نشاندهندهٔ تعداد زیادتری از پیکرههای مشابه) اشغال شده است.
سپس سال به سال ایدهها بیشتر شد و شکلهای نوینی پدید آمد تا اینکه گاهی بر یک صفحه تنها سی ایدهٔ گوناگون نقش میبست. اما با این حال، سرنوشت تنها تعداد اندکی از آنها این بود که به مجسمه تبدیل شوند. بسیاری از این طراحیها با دوره نمایشگاه آثار سورئالیستی و دورهٔ بعد از آن (۱۹۳۶تا ۱۹۳۹) مطابقت دارد و سپس به صورتی تقریباً نا محسوس به اولین طراحیهای پناهگاهی سال ۱۹۴۰ تبدیل شدند.
هدف این طراحیها به تصویر کشیدن واکنش مردم لندن در مقابل بمبارانهای شبانه هواپیماهای آلمانی بود.
این طراحیها مستند و بسیار دقیقند. آنها تجمع و حالتهای انسانهایی را نشان میدهند که مجبور بودند به حفرههایی تاریک در زیر خیابانهای لندن پناه ببرند. در این طراحیها، ترس، انتظار، ملال، رخوت و عشق و پرستاری دوجانبه و تمامی احساسات این قربانیان جنگ با قدرتی یادبودی به تصویر کشیده شده است، و چشم مجسمهساز همواره آماده بود تا اشکال غیر منتظرهٔ اعضای سست شده در خواب را ترسیم و ظرایف قسمتهای روشن و تاریک این کانالهای کم نور را ثبت کند و به تحلیل تجمعهای موزونی بپردازد که این مردم محکوم به زندگی در محیطی تنگ، تشکیل میدادند. نقشهای خیالی نیز در این طراحیها هست و آن مربوط به لحظاتی است که نور به این پیکرههای به پشت خوابیده اشکالی غیر واقعی میبخشد.
هنگامی که انگیزش این موضوع فرو نشست، «هربرت رید» به وی پیشنهاد کرد به دیدن معادن زغال، یعنی جایی که پدرش کار میکرد برود و در آنجا اشکالی حتی مناسبتر از اشکال پناهگاه برای مجسمهسازی پیدا کند. او پیشنهاد هربرت رید را پذیرفت و در معدن لکاسل فورد»، به همان تونلی رفت که پدرش در آن کار میکرد. نتیجهٔ کار، یک رشته طراحی بود که ممکن است تأثیر احساسی طراحیهای پناهگاهی را نداشته باشد اما بسیار قوی و متین است.
در طول سالهای جنگ، ایدههای مجسمهای نقش گرفت و سپس در سال ۱۹۴۳، هنری مور مأمور تراشیدن مجسمهای از «مریم عذرا و کودک» برای کلیسای «سنت ماتیوی نورتمپتون» شد. این مأموریت ذهن او را متوجه گروهی یادبودی از این قبیل کرد، و در نتیجه پدید آمدن یک رشته طراحی بر اساس همین موضوع نو (گروه خانواده) را در پی داشت.
دربارهٔ تکنیکهای این طراحیها بایستی گفت تعدادی از اینها (مخصوصاً طراحیهای اولیه)، طراحیهای خطی و آبرنگ هستند، اما در طراحیهای بعدی، مدادهای روغنی نقاشی به طور مکرر به کار رفته، به صورتی که روی خطوط کناره نمای آن، آبرنگ بدون جذب شدن به کاغذ سر میخورد. میتوان گفت هنری مور به سرعت و به صورتی غریزی طراحی میکند؛ گویی نگران آن است که انبوه تصاویر پیش از آنکه روی کاغذ ثبت شود در ذهن او رنگ ببازد. تعدادی از طراحیها «پرداخت شده»تر از طراحیهای دیگرند و تعدادی دیگر آزادند. اما به هر حال چه آزاد چه تمرینی، همهٔ آنها طراحیهای یک مجسمهسازند.
منبع:
رید، هربرت؛ هنری مور (سرگذشت و آثار)، ترجمه حشمتالله صباغی، کارون، ۱۳۷۰