هنرهای ژاپنی نه از پیوستگی و استمرار سبکهای هنرهای هندی برخوردارند و نه از تنوع گسترده هنرهای چینی. سیر تکامل هنر ژاپن متأثر از عوامل خارجی گوناگونی بوده است اما در عین این تأثیری،سنتهای بومی ژاپنی نیز همواره خودنمایی کردهاند. در این میان میراث مشرق زمین به ویژه چین به نحو بارزی در تاریخ فرهنگ ژاپنی بازتاب یافته است. هنر ژاپنی در تمام مراحل تحول خود از هنر چین مایه گرفت. مواد و اسلوبهای مورد استفاده هنرمندان غالبا چینی بودند و حتی مضمونها نیز عمدتا ریشه چینی داشتند. تاریخ و اساطیر ژاپنی و موضوعات ملهم از مذهب شینتو[۱] یا آیین بودایی نیز از دیگر مضامین هنر ژاپن هستند. افزون بر آن، ورود هنر غرب و برخورد آن با فرهنگ و هنر ژاپنی، تأثیراتی در هنر ژاپن بر جای گذاشت. اما آنچه که در این میان جالب توجه است آن است، که هنر ژاپن در برخورد و مواجهه با عناصر خارجی چه اروپایی و چه چینی هویتی مستقل برای خود میسازد و با بهرهگیری از سنتهای بومی ژاپنی، صورت و روحی جدید و متفاوت به هنر خود میدهد. نتیجه آن، صورتهای ویژه و منحصر به فردی همچون طومارهای یاماتوئه[۲] و آثار چاپ دستی و نقاشیهای رنگی چاپی است.
در هنر ژاپن، گرایشهای گوناگون و گاه بسیار ناسازگار با هم را میتوان شناسایی و دنبال کرد. دو گرایش و نگاه مجزا از هم در هنر ژاپن قابل بررسی است: نخست گرایشی که مبتنی است بر تقلید از طبیعت و طبیعتپردازی. هنرمند ژاپنی جهان بیرونی را آنگونه که هست تجسم و بازنمایی میکند. شیفتگی هنرمند ژاپنی به طبیعت متفاوت با برخورد هنرمند چینی به طبیعت است. در نظر هنرمند چینی طبیعت بسیار گسترده و بی پایان و مظهر و نماد آرامش و ایستایی است. اما همین طبیعت در هنر ژاپن همین طبیعت ویژگی صوری و تصنعی و تزیینی به خود میگیرد و در نهایت راه به تفنن میبرد.در هنر ژاپنی، رنگها بسیار درخشان و ترکیببندیها شگفتانگیز و تمایل به تزیین فراوان دیده میشود. گرایش دوم، گرایش دروننگرانه و صور خیال شاعرانه است. روح اثر هنری در چنین آثاری از نظر بیننده بیشتر و مشخصا ژاپنی است و بهرهمندی آن از نگاه عارفانه و دروننگر فرهنگ ژاپنی در کنار بهرهگیری از سنتهای بومی، جلوهٔ نمایانتری مییابد.
هنر نقاشی و چاپ در ژاپن پس از استقرار راهبان بودایی و صنعتگران چینی و کرهای متداول شد. مضامین این نقاشیها و نگارهها اغلب برگرفته از ادبیات ملی ژاپنی، داستانهای عامیانه، مضامین تاریخی و زندگینامههای اشخاص بود. قدیمیترین این نمونهها، مصورسازی افسانهٔ گنجی توسط تاکایوشی Takayoshi نقاش درباری سدهٔ دوازدهم است. این اثر را آغاز پیدایی سبک یاماتوئه میدانند، یاماتوئه نوعی نقاشی طوماری-روایی است که طومارها گاه بر حسب جریان وقایع به چند قسمت تقسیم میشوند و هنرمند به منظور ایجاد ارتباط بصری میان اجزای تصویر و صحنهها و به خاطر محدودیت طومار به دلیل باریک و دراز بودن آن، تدابیری نو میاندیشید. قلمگیری نازک و سریع، رنگهای تخت و غالبا درخشان، تجسم فضا از زاویهدید بالا و آمیختگی جلوههای طبیعتگرایانه و تزیینی از ویژگیهای این سبک است. در اغلب این طومارها، شوخ طبعی و طنز در روایتها مشاهده میشود.
در سال ۱۵۱۶ میلادی در زمان حاکمیت ایاسوتو توکاگاوا Iyasu Tokugawaامپراتور ادو Edo، نوعی جنبش هنر مردمی شکل گرفت که به رواج هنر چاپی منجر شد. این جنبش مرتبط با سبک اوکیوئه Ukioe بود که بعدها در اواخر قرن هفده رواج یافت. اوکیوئه به معنای تصاویر دنیای شناور یا تصاویر دنیای گذران است. هدف آن ارضای ذوق عامه بود که بیشتر به تصویرگری از هنرپیشههای تئاتر کابوکی، صحنههای سیرک و شعبدهبازی میپرداخت. این نوع طرحهای چاپی به دلیل انعکاس زندگی روزمرهٔ تودهٔ شهرنشین چندان مورد پسند طبقات ممتاز و فرهیخته جامعهٔ ژاپنی نبود. زیباییشناسی این تصاویر مملو از فضای تزیینی، طرحهایی که بیشتر با خطوط کار شده، سطوح رنگی درخشان که ریشه در تصویرسازی ژاپنی دارد.
باسمهکاری در ژاپن سابقهای دیرینه داشت و احتمالا از چین وارد شده بود. ولی ابداع باسمهٔ چوبی اوکیوئه را به مورونوبو Moronobu نسبت میدهند. او علاوه بر صحنههای عاشقانه به نمایش جنگاوران افسانهای و تاریخی علاقه نشان میداد.
در خلال سالهای ۱۷۸۱ تا ۱۷۸۵، کیوناگا، مکتب بیجینگا Bijinga که به معنی مطالعات زن زیبا است، رشد و گسترش داد که در سدههای بعد، تبدیل به قالبی محبوب و پرطرفدار گردید. در آثار او زنان -چه پیکرههای زنان مهم و بزرگ تاریخ و ادبیات چه زنان نه چندان محترم و زنان طبقه بازرگان و هنرپیشهها- همگی با شکوه و ظرافتی مثالزدنی، معمولا با آرامش و وقار و سرگرم فعالیت روزانه تصویر میشدند.
پینوشتها:
[۱] Shinto آیین شینتو یا طریقت خدایان بر عشق به طبیعت، خانواده و خاندان حاکم که نماینده خدایان بودند تأکید میکرد.
[۲] Yamatoe سبک یاماتوئه شیوهای وابسته به دربار در سده ۱۰و ۱۱ که اساس آن مبتنی بر بازگشت به درون است. رنگهای شاعرانه و عاطفی، خطوط کنارهنمای موجی، نرمی و لطافت و تحرک و سرزندگی درونی و تزیینات از ویژگی آن است.
منابع:
پاکباز، رویین ، دایرهٔالمعارف هنر، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۸
استنلی بیکر، جوان، هنر ژاپن، ترجمهٔ نسترن پاشایی، نشر فرهنگستان هنر، ۱۳۸۴ ، تهران
Manson, Penelope – History of Japaneese and art – Phaidon, NewYork 1993