معرفی کتاب هنر در نظر افلاطون نوشته سعید بینایی مطلق، فرهنگستان هنر
این اثر به دنبال دعوت فرهنگستان هنر از برخی اساتید، برای تهیه درس «گفتارهایی درباره زیباییشناسی فلسفی و فلسفه هنر»، تهیه و تنظیم گردیده است و در دو بخش، «دیدگاه افلاطون درباره هنر» و «شعر و شاعری نزد افلاطون» را مورد بررسی قرار میدهد.
در بخش نخست که ۴۷ صفحه از این کتاب به آن اختصاص یافته است، نویسنده بیان میکند که در کتاب دهم جمهوری، افلاطون هنر را به تقلید تشبیه مینماید و شاعر و صورتگر را مقلدانی مینامد که از حقیقت سه مرتبه دورند یا نسبت به حقیقت در مرحله سوم قرار دارد؛ سپس مدعی میشود این گفتار افلاطون سبب شده تا برخی بدون بدون توجه به گفتههای دیگر افلاطون، او را مخالف هنر بنامند.
در همین راستا، پس از بیان و تشریح سه معنای هنر (تخنه (فن و دانش) پوئسیس (تولید و ایجاد کردن، چه الهی و چه بشری) و میمسیس (نوع خاصی از تولید)) میگوید: هنری که مورد نقد افلاطون است نه تخنه است و نه پوئسیس، بلکه تنها پارهای از اشکال میمسیس است.
او برای روشن شدن این امر که چرا افلاطون گونههایی از تقلید را نمیپذیرد؟ یا چرا گاهی از هنرمند و هنر به خوبی یاد میکند و گاهی به مخالفت با آنها میپردازد، نوشتهها و آثار افلاطون مورد بررسی و مداقه قرار میدهد.
وی پس از سیری در کتاب دهم جمهوری، رساله تیمائوس، کراتیلوس، سوفیست و مهمانی به این نتیجه میرسد که میمسیس از نظر افلاطون همواره دلالت منفی نداشته است؛ ولی برای پاسخ به اینکه چرا افلاطون در کتاب دهم جمهوری، صورتگری را تقلید مینامد و از آن انتقاد میکند؛ دو نکته را بیان و تشریح مینماید:
۱. هنر و پیوند آن با دانش؛
۲. انحطاط در زمان افلاطون.
اما بخش دوم (شعر و شاعر در نظر افلاطون)، ۲۰ صفحه پایانی کتاب را در بر میگیرد؛ و این مسأله را بیان میکند که چرا افلاطون شاعران را در زیباشهر خود به آسانی نمیپذیرفت؟ چرا وی گاهی به ستایش شاعران میپردازد و گاهی به سرزنش ایشان؟ از یک طرف، شاعر را موجودی الهی میداند و از سوی دیگر، ایشان را بیچون و چرا در زیبا شهر خود نمیپذیرد؟