تکنیکهای پرورش خلاقیت در نویسندگی؛ برگرفته از کتاب Play writing
روی جلد کتاب ابتدا تعریف داستان: «معنای اتفاقاتی که هر روز میافتد. هر روایت یا سخن گفتن از یک سری اتفاقات و وقایع» یک ملاک خوب برای یک داستان این است که بتوانیم آن را کاملاً خلاصه کنیم و عصارهی آن را که این داستان از چه چیزی گفته، بیابیم.
رومئو و ژولیت: دو جوان از هر خانوادهی متخاصم و دشمن، درگیر عشق میشوند. همه چیز علیه آنها است. آنها به ماجرا پایان میدهند و هر دو میمیرند و همه متوجه میشوند مسئول واقعی آنها بودهاند. بنابراین تصمیم میگیرند صلح کنند. این مثال یک شاهکار ادبی است که در جهان درام و ادبیات جایگاه بلندی دارد. اما در این قاعده سریالهای آبکی تلویزیون را هم میتوان وارد کرد.
با این توضیحات به سراغ این سوال میرویم که «چه چیزی یک اثر داستانی را خلق میکند؟» به سرعت توجه ما جلب میشود به جهانی که در اطراف ما شکل گرفته است. فرهنگ لغت برای توضیح کلمه «روزمره» تعریف مفیدی ارائه میدهد که ناظر به این نکته است: «ما همیشه در حال داستان گفتنیم» این تعاریف به صورت طبیعی به همه ما باز میگردد: پرحرفی، لطیفه گفتن، داستانهای عجیب و غریب و باور نکردنی به هم بافتن، دروغ محض، خاطرات گذشته، توصیه کردن و …
نمایشنامهنویس بزرگ برتولت برشت در کتاب درباره تئاتر one evry day theater به هنرپیشگان تئاتر توصیه کرده است همیشه به یاد داشته باشند هنر قصهگویی مبتنی بر فعالیتها و اتفاقاتی است که هر روز رخ میدهد. پرحرفی کردن، قصه گفتن، گزارش دادن از حادثهها و تصادفها، دروغبافی، جک گفتن و… و این که این هنرمندان هرگز نباید ارتباط خودشان را ورای این فضای ساختگی تئاترها با دنیای خارج فراموش کنند. در مقام نویسنده بسیار مفید است که توصیه برشت را کاملاً درک کنیم: داستانها همیشه در اطراف ما در حال گفته شدناند و ما برای به دست آوردن آن، ذخایر عظیمی در اختیار داریم.
تمرین 1:
داستانهای هر روز
مشارکت کنندگان: فردی
زمان مورد نیاز: 24 ساعت.
برای 24 ساعت دفترچه یادداشتی به همراه خود داشته باشید. هر چیزی که از داستانها میشنوید (یا میگویید) سریع یادداشت کنید، یا داستانهای درون آنها را قاپ بزنید. این تمرین داستانهای تلویزیون، رادیو و روزنامهها را شامل نمیشود، فقط آنهایی که به صورت زنده در خانه، محل کار، مدرسه، داخل اتوبوس، مغازه و یا جاهای دیگر میشنوید.
ادامه دارد…