شعری از مارینا تسوه تایوا،شاعرهی برگزیدهی قرن بیستم
از شاعران ِ دیگری که همچون راتی ساکسنا شاعر هند با لحنی طنز آمیز زر اندوزی ِ اغنیا را مورد انتقاد قرار دادهاند باید از مارینا تسوه تایوا شاعر روسی نام برد. او همواره محکوم به دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روزمرهی زندگی، از قبیل خرید و پخت و پز در شرایط ِ دائمی ِ فقر بود، در حالی که به تنهایی سرپرستی دخترش آلیا و پسرش گئورگی را به عهده داشت، با همسری که به ندرت از چنگال سل رهایی مییافت. او در اوج ِ قحطی مسکو دختر کوچکش را به علت سوءتغدیه از دست داد.
در ستایش اغنیا
اعتراف میکنم قبل از هر سخنی
که کیلومترها فاصله است میان ما
و نیک آگاهم که از قماش ولگردانم
در دنیایی که جای اشخاص عظیمالشانیست چون شما.
له شده زیر چرخهای تجمَل
هم سفره با هر چه علیل و ذلیل
از بلند ِ برج ِ ناقوس بانگ بر میدارم:
میپرستم من اغنیا را!
به خاطر ریشهی سست و پوسیدهی آنها
به خاطر نهال ِ کجرستهی روحشان
و به خاطر ِ دستهای حیران و سرگردان ِ آنها
در رفت و آمد به جیبشان؛
به خاطر سِحر ِ کلام ِ آنها که نرمترین سخنانشان
همچون فرمانی شدیداللحن اطاعت میشود،
به خاطر ممنوع الورود بودنشان به بهشت
و به خاطر این که هرگز در چشمان مخاطب خود نمینگرند،
به خاطر ارسالِ پیامهای محرمانه با نامهرسان!
و بیان تمناها و نیازهاشان به واسطهی پادو.
و به خاطر ِ مستکردنها و عشقورزیهای تصنعی
در جشنها و مهمانیهای تشریفاتی،
و به خاطر این که با همهی تمهیداتشان
هرگز قادر به خریدن ِ من نیستند
نه در ملال، نه در خوشی و نه در تنگنا
و در کمال وقاحت تآکید میکنم: میپرستم من اغنیا را!
*Marina Tsvetaeva