پول

چگونه پول راه یافت‏ به روح: چگونه دلارها و سنت‏‌هاى پست‏ بر آمدند از لجن
براى رسوخ کردن در شکاف‌‏هاى وجدان، به آسانى راه یافتن به اندرون تن؟
خواستنِ بى‌‏هدف، طلبِ بى‌‏انتها، همچون باکترى‏‌ها تب و لرز خود را مى‌‏آورند،
ویروس‌‏هاى فرساینده یاخته‏‌هاى عصبى، که سرایت مى‌‏کنند، حتى به حریم ارزش‌هاى انسانى.
براى روح، عظمت آرزو داشتیم، فراست، عطوفت، معرفت، بصیرت، اما نه این:
هم آوایى با پول در هیاهوى پوکِ لشکریان «کم و زیاد» و برافراشتن خیمه‏‌هاى”سود و زیان‏”،
“شادى”‏» بدل شده به حساب‌گرى، زندگى، چیزى براى شمردن و اندوختن همچون توده‏اى سنگریزه:
“اندوه‏”، بارانى یکریز، زخمى شفاناپذیر، تحقیرى خرد کننده، تلافى کردنى به هرقیمتى.
“حرص”، تباه و گمراه، این مرض، این ضایعه، این مصیبت دردناک این بده بستان‌حقیر،
روح بر ضد روح، پنجه‌‏هاى فلزى سخت و سوزاننده: چه بر سر ما آمده است؟
چه بر سر خود آورده‌‏ایم ما؟

* C.K.Williams
استاد دانشگاه پرینستون در رشته نگارش ادبى، وى برنده جایزه پولیتزر ادبى در سال 2000 است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه − 1 =