گزارش جلسهی سوم فیلودرام
(خوانش نمایشیِ خیانت اینشتین اثر اریک ایمانوئل اشمیت)
در این جلسه، ابتدا از قابلیّت درام جهت طرح پرسشهای فلسفی گفتیم و اینکه با وجود نگارشِ نمایشنامههای فلسفی در طول تاریخ، اما هنوز کسانی هستند که قائل به امتناع ظرفیت درام برای طرح اینگونه مباحث هستند.
همچنین فرازهای مهمی از زندگی ایمانوئل اشمیت، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی بیان شد. او در خانوادهای خداناباور تربیت شد اما پس از تحصیل فلسفه، «ندانمگِرا» شد. وی در جریان حادثهای که در صحرایی به نام «هوگار» برای او اتفاق افتاد اعلام کرد نیرویی فوق بشری وجود دارد که او را هدایت میکند.
او میگوید: «در سال ۱۹۶۰ جسمم متولد شد اما در صحرای «هوگار» بود که روح و قلبم به دنیا آمد.» او در این صحرا بدون آب و غذا گم شده بود، جایی که سیصد کیلومتر با نزدیکترین آبادی فاصله داشت.
سپس به دلیل طولانی بودن نمایشنامه، نیمهی ابتدایی خیانت اینیشتین توسط اینجانب بهطور خلاصه بیان شد و بعد از آن نقشخوانانِ فیلودرام، خوانش نمایشیِ نیمهی دوم نمایشنامه را به زیبایی انجام دادند.
در ادامه، کارشناس محترم، جناب دکتر مهدی حمیدی پارسا به بحث فلسفهی درام و درام فلسفی پرداختند و بر این نکته تأکید کردند که درام قابلیّت طرح پرسشهای فلسفی را دارد. به گفتهی ایشان، از منظرهای مختلفی نظیر فلسفهی اخلاق و فلسفهی علم میتوان به خیانت انیشتین پرداخت.
از جمله پرسشهایی که در این نمایشنامه مطرح شده است این است که آیا انسانها خودخواه هستند یا دیگرخواه؟ نسبتشان با دیگری چگونه است؟ یا اینکه صلح تا کجا رواست؟ از چه جایی باید دست به خشونت زد؟
اشمیت با طرح دیالکتیکی بین نقش ولگرد و اینیشتین به اختلافات مکاتب فلسفی پیرامون اخلاق، صلح، جنگ و غیره میپردازد.
در پایان، از دکتر مهدی حمیدی پارسا بابت همراهیشان در این جلسه و همچنین از پژوهشگرانی که با پرسش و حضورشان بر غنای این جلسه افزودند تشکر میکنم.
با فیلودرام همراه باشید، جلسهی آینده بهزودی برگزار خواهد شد.
سید صدرالدین فردوسی