هفتمین نشست از سری نشستهای «نقد داستان طلاب» با حضور دکترسیدحسین شرفالدین عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) قم، دکتر مریم برادران عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) و زهرا کاردانی، نویسنده کتاب «زن آقا» برگزار شد.
سیدحسین شرفالدین در ابتدای این جلسه با تحسین از قلم زهرا کاردانی گفت: قلم خانم کاردانی قلمی روان، نرم، صمیمی و ادیبانه است که احساس را برمیانگیزد. کاملاً پاکیزه و عاری از زیادهگویی و ابهام و اغراقی که معمولاً در ادبیات داستانی ما کموبیش وجود دارد. زبان کتاب، ساختار و پردازش آن کاملاً داستانی است که از یک تجربه زیسته گذرا، نیمبند و موقتی گزارش میدهند.
عضو هیئتعلمی موسسه امام خمینی (ره) قم از منظر و نگاه علوم اجتماعی به متن نگاه کرد و ادامه داد: ما در علوم اجتماعی بخشی داریم به نام مطالعات مردم شناختی. مطالعات مردم شناختی یک نوع مطالعه تکنگاشتی است. محققی به منطقهای میرود، مدتها در آنجا میماند و گزارشی از اوضاع فرهنگ اجتماع آن منطقه به ما میدهد این گزارش تکنگاشتی استاندارهایی دارد. مثلاً برخی از اندیشمندان غربی سالها با ایل قشقایی ییلاق قشلاق کردهاند تا بتوانند چم و خم زندگی آنها را بفهمد. روش این نوع مطالعات مشاهده مشارکتی است یعنی فرد محیط را همراه با مشارکت مشاهده میکند. به این معنی که با زندگی آدمها درمیآمیزد، با افراد ارتباط برقرار میکند و سعی میکند زبان آنها را یاد بگیرد.
این استاد دانشگاه با بیان این نکته که ما در فرهنگ تبیین نداریم، گفت: علت این مسئله این است که علت و معلول در این حوزه برایمان مهم نیست. فرهنگ حوزه معنا است و بیشتر ما تفسیرگر و معناکاو هستیم. اینکه مردم چرا این رسم و رسوم خاص را دارند، مهم نیست؛ آنچه مهم است، معنای آن رسم و رسوم است. لذا توصیف بهتنهایی کافی نیست و نیاز است تفسیر چندلایه همراه آن باشد.
شرفالدین برای عمق بخشیدن به اینگونه مستندنگاریها، استفاده راهنماهای محلی را کارگشا دانست و بیان کرد: در این نوع مطالعات مردمشناسانی که غریبهاند از راهنماهای محلی استفاده میکنند. یک نفر که محیط را که خوب میشناسد، باید راهنمای ما باشد. در این اثر راوی از یک راهنمای هدفمند استفاده نکرده و صرفاً با خلاقیتهای شخصی سعی شده معانی حرکات اهل روستا فهمیده شود. همین امر باعث میشود ما تصویر عمیقی از فرهنگ روستا نداشته باشیم.
دکتر مریم برادران عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه این نشست به بررسی سابقه این نوع مستندنگاری در ادبیات پرداخت و گفت: ما سابقه ثبت چنین سفرنامههایی را نداریم؛ سفرنامهای که یک روحانی همراه خانواده به سفر میرود و از اتفاقها و روزهایی که بر آنها میگذرد سخن بگوید. به نظرم نویسنده با قلم روانی که دارد، بهخوبی توانسته حس خودش را منتقل کند و نکاتی را مطرح کند که ما تجربههایی از آن نداریم؛ بنابراین ارزش کار بالاست.
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) اضافه کرد: کار پر از فکتهایی است که میتواند مایههای خوبی برای مردمشناسی داشته باشد و در فرهنگ شناسی کمک کند. خانم کاردانی کار علمی نکرده و یک سفرنامه نوشته است. اینگونه سفرنامهها اگر کار علمی خوبی هم همراهش انجام نشده باشد، میتواند پتانسیل خوبی برای کارهای علمی مردمشناختی، جامعهشناسان و فرهنگنگاران باشد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: نویسنده لایههای مختلف فرهنگ را دیده است. سادهترین موضوع در بحث فرهنگ، غذا است. ما چقدر میبینیم این المان فرهنگی در این کار بروز و ظهور میکند. متأسفانه خیلی از اوقات در بررسیهایمان از این موارد جزئی عبور میکنیم که خانم کاردانی بهخوبی از این منظر به موضوع پرداختهاند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق (ع) به ویژگی مردم روستا اشاره کرد و گفت: مثلاً یکی از ویژگیهای روستا درهای باز خانههاست که در روستا وجود دارد و سطح ارتباط را به ما نشان میدهد. کاردانی این المان را نشان میدهد و جنبههای مثبت و منفی این فرهنگ را ارزیابی میکند که چه مواقعی آزاردهنده است و کجاها درهای باز احساس صمیمیت را ایجاد میکنند.
در پایان زهرا کاردانی نویسنده اثر در سخنان کوتاهی گفت: خاطرهنگاری و مستندنگاری را خیلی جدی نگاه نمیکردم. این کتاب ماحصل تمرین من برای رسیدن به داستان بود و برای تقویت قلم خودم آن را انجام دادم. بعدها اتفاقات مثبتی افتاد و بازخوردهای خوبی گرفتم که باعث شد برای ادامه کار دلگرم شوم.
وی گفت: یک سری فرهنگها و آدمها اطراف ما هستند که همین امروز و فرداست از کنار ما بروند و دیگر دستمان به آنها نرسد. این احساس خطر باعث شد بیشتر به مستندنگاری علاقهمند شوم.