به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران( ایبنا) در قم، سید علی میرفتاح در نشست «چای و داستان» مدرسه اسلامی هنر قم با موضوع «تاثیر پذیری ادبیات از قرآن کریم» ضمن اشاره به قصهنویسی در قرآن کریم، گفت: عالم قصهنویسی وامدار اسلام است. خدمتی که اسلام به داستان نویسی و قصهگویی کرد، در ادیان قبل بدیل و نظیر نداشت. آنقدر در قرآن روایت و آداب قصهگویی قوی و پررنگ است که روی قصهنویسهای مسلمان و به تبع آن روی عالم قصهنویسی تأثیر گذاشته است.
وی افزود: زبانی که امروز با آن تکلم میکنیم، بعد از اسلام ساخته شد و بعد از اینکه عربها به سرزمین ما آمدند، به وجود آمد. ایرانیها مسلمان شدند و به آداب اسلامی مؤدب شد.
میرفتاح تاکید کرد: اگر کسی اندکی تاریخ خوانده باشد متوجه خواهد شد سخن درباره ورود اسلام با ضرب شمشیر به سرزمین ما صحت ندارد. واقعیت این است اگر کسی به زور شمشیر مسلمان بشود، این همه خدمت به اسلام نمیکرد. همه کسانی که کار مهمی در تاریخ اسلام کردهاند، رگ و ریشهای ایرانی دارند. بهترین تفسیرها و تاریخها را ایرانیها نوشتهاند. حتی سه تن از رؤسای مذاهب اهل سنت ایرانی زادهاند.
سردبیر مجله «کرگدن» ادامه داد: هیچکس به زور شمشیر این قدر خوشخدمتی نمیکند. حتماً یک ارادت و علاقهای بوده که این کار را کردهاند. بعد از اینکه اسلام به منطقه ما آمد، برخلاف همه کشورها مردمان ایران عرب زبان نشدند. سوال اینجاست که چه شد ما عربزبان نشدیم و زبان خودمان را حفظ کردیم و یک زبان جدید به نام فارسی دری ابداع کردیم.
نویسنده رمان «شمسیه لندنیه» زبان فارسی را برای تربیت آدم کافی دانست و تصریح کرد: زبان امروز بیش از هزار سال قدمت دارد. نویسندهها و شعرایی در این زبان پرورش یافتهاند که بدیل و نظیر ندارند و ما به آنها افتخار میکنیم. شعرایی نظیر حافظ، سعدی و مولانا که گویی قرآن را به زبان فارسی نوشتهاند؛ به تعبیر شهریار که میگوید مثنوی، قرآن شعر پارسی است. کتابهایی که از این زبان به دست ما رسیده، برای تربیت آدم کفایت دارد.
میرفتاح منشاء زبان فارسی را قرآن معرفی کرد و یادآور شد: پدران ما زبان فارسی را که آمیزهای از فارسی و کلمات عربی است، از عربی نگرفتهاند، بلکه آن را از قرآن گرفتهاند. مهم است بدانیم منشاء و مبداء زبان فارسی کجاست. اغلب کلماتی که ما از عربی به کار میبریم، در عربی امروز معنای دیگری دارند. پدران ما با علم و آگاهی و دانایی از کلمات و حتی اصطلاحات قرآنی استفاده و وام گرفتهاند. آمیختگی فارسی و کلام قرآنی باعث شده زبان ما توانایی فوقالعادهای پیدا کند.
این روزنامهنگار و نویسنده زبان فارسی را برخلاف دیگر کشورهای جهان زبانی تَروتازه برشمرد و افزود: ما امروز اگر اثری هم از قرن ششم بخوانیم، برایمان تازگی دارد. وقتی سعدی را میخوانیم، آن را میفهمیم و در محاوراتمان از او مثال میآوریم. هیچ زبانی نیست که بعد از گذر زمان بوی کهنگی نگرفته باشد. باید ببینیم چه رازی در زبان فارسی نهفته است که بوی کهنگی نمیگیرد و همیشه تَروتازه است. به نظر من رازش آن به ارتباط و بهرهمندی از قرآن برمیگردد؛ ارتباطی که وقتی کسی این متن را میخواند، نمیداند این متن فارسیشدهی قرآن است.
وی مشاهده را به عنوان یکی از استفادههای داستاننویسان و قصهگویان از قرآن معرفی کرد و گفت: سوره کهف نمونه خوبی برای مشاهده دقیق است. لازم است در مورد عنصر مشاهده در ادبیات قرآن تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد. مشاهدات قرآن از بهشت و جهنم شعر و لفاظی نیست. دقیقاً یکی از مشاهداتش در رابطه با بهشت و جهنم است. عارفان و ادبای ما فهمیدند خیلی جاها لازم نیست وارد بحث نظری شوند و اگر صرفاً مشاهداتشان را بیان کنند، کافی است.
این نویسنده ادامه داد: ما از این نکات غافل بودهایم و کار نکردهایم. اگر بیاییم و به شیوه ادبیات تطبیقی کنکاش کنیم، متوجه این نکته میشویم که غالب قصههای قرآن در کتاب مقدس هم هست؛ اما میبینیم در قرآن با ذکر جزئیات، جذابتر تعریف شدهاند.
میرفتاح در بخش دیگری از سخنانش ساخت فعل را با اعضای بدن مهم ارزیابی کرد و گفت: نکته دیگری که به کار نویسندهها میآید و به نظرم در فارسینویسی مهم است، ساخت افعال با اعضای بدن است، کاری که پدران ما انجام میدادند و متأثر از قرآن بود. یعنی بهجای اینکه بگوییم من منتظر شما هستم، بگوییم چشمم به در است، یا بهجای گفتن من از شما اطاعت میکنم، بگوییم گردن مینهم یا گردن من از مو باریکتر است. در واقع این فعلها تصویر میسازند؛ پایکوبی، دستافشانی، دستاندازی، زباندرازی، پای مردی از جمله این افعالاند.
وی در پایان گفت: ادبیات روزنامه و رسانه با ب مبالاتی تمام دارند این ادبیات را از بین میبرند. شما وقتی متنی مینویسید و از این افعال استفاده میکنید، مخاطب صمیمیت بیشتری با متن برقرار میکند. وقتی فردوسی میخوانید و میشنوید، به دل مینشیند. این نکته را هم در نظر داشته باشید که وقتی مینویسیم، علاوه بر عقل مخاطب، بر احساس مخاطب نیز تأثیر میگذاریم.