داستان کوتاه و بالاخص داستان کوتاه امریکای لاتین یکی از مهمترین بخشهای ادبیات تجسمی در قرن بیستم است. داستان کوتاه امریکای لاتین سنتهای ادبی و فرهنگی را آشکار میسازد، هم برای اروپا و هم بومیها که سبب میشود ادبیات امریکای لاتین منحصر به فرد باشد.
این بخش داستان کوتاه امریکای لاتین را از لحاظ متن ادبی – فرهنگی و تاریخی بررسی میکند. و کمک میکند تا به درک مناسبی از جایگاه رسوم و سنتهای امریکای لاتین در ادبیات مدرن برسیم.
تاریخچهی داستان کوتاه امریکای لاتین
نحوهی تکامل داستان کوتاه مدرن به سادگی قابل دنبال کردن است. ریشههایش را در افسانهها و اسطورهها میتوان یافت. مانند رسم و رسوم و داستانهایی که دهن به دهن نقل شده و رواج یافتهاند. داستان کوتاه حتی قبل از رسیدن کلمبوس (کاشف امریکا) در میان مردم امریکا شناخته شده بوده است البته به صورت سنتی و مرسوم نه به صورت ادبی.
وقتی اسپانیا شروع به کشورگشاییهایش نمود، این دنیای جدید را مستعمرهی خود کرد، آنها خواندن و انتشار افسانهها را ممنوع کردند زیرا توهین به مقدسات و اصول کاتولیک بودند. بر خلاف ممنوعیتها، کتابهای افسانه همچون رمانهایی که شخصیت شرور داشتند، داستانهای چوپانان و داستانهای قهرمانان در سرتاسر این جهان جدید (مستعمرهها) خوانده میشدند.
اولین اسپانیاییهای مهاجر، داستانهای رایج ، افسانهها و فولکلورهای اسپانیایی را با خود به امریکا آوردند. آنها به پرتغالیها، کاتالانها و باسکها ملحق شدند و محل سکونت جدیدی را شکل دادند. این جامعهی جدید نتیجهی ترکیب فرهنگهای متفاوت بود.
تمدن اسپانیایی قرون پانزدهم و شانزدهم نقطهی آغازین و اولیه روایتهای داستانی و تاریخی بودند که به صورت فوقالعادهای تحت عناوین فکاهینویسی، تاریخی و مردمپسند تقسیمبندی میشوند. مورخان و وقایعنگارانی که نقش گویندگان داستانها و افسانهها را ایفا میکردند از نثر اسپانیایی و بومی اصیل در کارهایشان استفاده میکردند که سبب میشد نوشتههایشان کاملاً خاص و منحصر باشد.
قرن هجدهم همانند قرون قبلی از لحاظ ادبی غنی نیست زیرا نوشتههای داستانی به دور از سبکی خاص بودند. در طول آن قرن، تاریخ، فلسفه و نقد ادبی حوزهی ادبیات امریکای اسپانیایی را تشکیل دادند. روزنامهها و مجلات در طول این قرن رشد کردند.
در طول دوران شورشهای انقلابی، مخصوصاً بعد از سال ۱۸۱۲، وقتی آزادی مطبوعات به صورتی واقعی تحقق یافت، ادبیات وسیلهای شد برای انتقاد از شرایط اجتماعی دوره استعمار و راهی برای انتقال مفاهیم خاص به خوانندگان.
روزنامهنگاری و مجلات تاثیر زیادی در انتقادات از شیوهها و انتقادات مرسوم داشت. در طول دورهی بعد از استعمار، مدارک بیشتری دال بر وجود فرهنگ سنتی اسپانیایی در کلیات طرحهای اسپانیایی امریکایی وجود دارد. نثرها و نوشتههای اسپانیایی همچون نمونههای مرسوم کاراکترها و سنتها توسعه یافتند. با این حال این طرح و انگارهی جدید فراتر از این رفت. از یک سبک ساده به طرحهای انتقادی تلخ از دولت، عقبماندگیهای اجتماعی و بیچارگی مردم رسید.
اهمیت این طرح ها و انگارههای جدید در امریکای لاتین به این علت است که اساس داستانهای کوتاه امریکای لاتین را شکل دادند. در همان لحظه که طرحها و شرح حالها با عناصر دراماتیک به بحث کشیده شدند، داستان کوتاه شکل گرفت.
مکتب هنری رمانتیک، سبکهای رئال و مدرن را در دسترس قرار میداد. اکنون نویسندگان علاقهمند بودند تا به مشکلات و مسائل اجتماعی بپردازند و شخصیتهای اصلی داستان با توجه به شدت غم و اندوهشان انتخاب میشدند. هدف توصیف محیط اطراف یا خصوصیات فردی بود. بیشتر تاثیراتش را در این قسمت از فرانسه و اسپانیا گرفت.
بعد از سال ۱۹۱۰ دو گروه از نویسندگان داستان کوتاه پست مدرن پدیدار شدند. یک گروه عناصر تکنیکی داستانهای نژاد مخلوط را دوباره تعریف کردند، اما حال و هوا و نثر امریکایی را حفظ کردند. گروه دیگر برای خود محیطی بینالمللی را به وجود آوردند و بر شیوه و سبک جهانی متمرکز شدند. در هر دو این گروهها تمرکز در شکل داستان بود. کشمکشها و تضادهای داستان مسائل شخصی را در بر میگرفت نه مانند گذشته مسائل سیاسی و اجتماعی. مشکلات روانی کاراکترها ویژگی بنیادی داستانهای این دورهی ادبی بود. در این زمان عناصر شاعرانه نقش قابل توجهی یافتند. تاثیرات ادبیات اروپا بیشتر از سوی متون فرانسه و انگلیسی بود.
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم حرکت و جنبش جدیدی مشاهده شد، ظهور ونگاردیسم. (جنبش پیشگامان). ونگاردیسم با تغییرات اجتماعی و تمایلات جدید به فلسفه و دانش گره خورده است. این جنبش، واکنشی بود به رئالیسم طبیعی و مدرنیسم به صورتی که نویسنده تلاش میکرد تا درونیترین جنبههای خود را توضیح دهد. اغلب جهان واقعی برای نویسندگان بیربط مینمود و این موضوع آنها را سوق میداد به اینکه در درون خود به دنبال یافتن هستی و واقعیت باشند. این جستجو منتهی شد به جنبشهایی نظیر کوبیسم، فیوچریسم(آیندهگرایی)، داداایسم، سورئالیسم و الترایسم(افراطگری) منتهی شد.
نوع جدیدی از داستان همزمان با ونگاردیسم رشد کرد. اینگونه به موضوعاتی چون مشکلات اجتماعی که امریکا را تحتتأثیر قرار داده بود، بیچارگی تودهی مردم، نبرد رعیتها برای تکهای زمین، عدم یکپارچگی هندوها با طیف فرهنگی کشور، گرفتار شدن سیاهان به علت خرافات و نبرد علیه ستمگری میپرداخت. برای نویسندگان داستان اجتماعی سبک و تکنیکهای نوشتاری در درجهی اول اهمیت قرار نداشتند بلکه موضوع و محتوای نوشته برای آنها جذاب مینمود. وجود تجربیات حیاتی و اساسی در کارهایشان بسیار ضروری بود.
داستان فانتزی، قبل از بورخس به صورتی پراکنده وجود داشت. نثرهای غیر واقعی و توسعه کنشها و رفتارها ویژگی اصلی این جنبش بود.
در داستان روانی(ذهن) موارد ذهنی بر عینی چیره میشوند، فکر و اندیشه بر عمل و رفتار چیره میشوند. درگیری کاراکترها فردی میباشد. نثر و نوشته جهانی است. تسلسل روانی عنصر مهم داستان روانی میباشد.
هر دو گونهی داستانهای فانتزی و روانی، جنبش اکسپرسیونیست را شکل دادند. از طرف دیگر نویسنده رئالیسم جادویی، با واقعیت رو در رو است و سعی میکند رمز و راز آن را کشف کند.
بعد از جنگ جهانی دوم، رئالیسم جدید(نئورئالیسم) به عنوان واکنش و عکسالعملی به ذهنگرایی ظهور یافته است. نئورئالیست، فانتزی، جادویی، سمبلیک، انتزاعی و غیره را رد میکنند. در آن واحد، آنها فراتر از رئالیسم سنتی پیش میروند. آنها بدون در نظر گرفتن پندهای اخلاقی مینویسند. آنها فقط میخواهند خواستههای انسانی را در کنش با موقعیتهای اجتماعی پیچیده ارائه دهند.
داستان کوتاه نئورئالیست به صورت ویژهای علاقهمند به همهی موارد فقدان یک نویسنده است. کاملاً بیطرف و منفعل در محتوا هستند. توصیفات سرد و تهی میباشند. کاراکترها به صورت روانی و اثراتی که محیط بر آنها میگذارد توضیح داده نمیشوند.
در حال حاضر نویسندگان امریکای لاتین شالوده و بنیاد کارهایشان را بر تمامی روندها و گرایشهایی که در بالا ذکر شد قرار میدهند. تعدادی از تکنیکهای جدید برای پیشی گرفتن از اسلاف خود استفاده میکنند. در داستانهایشان بر جهان غیرواقعی، پوچ و غیرمنطقی که در آن زندگی میکنیم تمرکز میکنند. داستانهای دیگر واقعیتهای اجتماعی امریکای لاتین جدید را منعکس میکنند. نثرها و نوشتههای اجتماعی در حال حاضر غالباند.