به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، نشست نقد و بررسی مستند «برزخیها» به کارگردانی عارف افشار در آخرین روز اکران فیلمهای مستند شانزدهمین جشنواره «سینما حقیقت» در سینما آیه قم برگزار شد.
در این نشست امیرعلی عموزاده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی قم، محمد کاظم رضوانی، معاون هنری سینمایی اداره ارشاد، سید محمد حسین هاشمی، مدیرعامل خانه سینمای مستند قم و جمعی از علاقهمندان به سینمای مستند حضور داشتند.
پیش از آغاز این نشست، مستند «برزخیها» به روی پرده رفت، مستندی که روایتی از ماجرای ساخت، اکران و توقیف فیلم سینمایی «برزخیها» ساخته ایرج قادری با بازی محمد علی فردین، ناصر ملک مطیعی و سعید راد است.
این مستند محصول سازمان اوج و از آثار پر سروصدای شانزدهمین جشنواره «سینما حقیقت» بود که نمایش آن توجهات زیادی را به خود جلب کرده بود.
در نشست نقد و بررسی «برزخیها» که در غیاب عارف افشار کارگردان این مستند برگزار شد، بلال الفت به عنوان مجری کارشناس و حجتالاسلام محسن قنبریان استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی به نقد این مستند پرداختند.
الفت در ابتدا نمادهای سینمای پیش از انقلاب مشهور به «فیلم فارسی» را تشریح کرد و در ادامه به نقد مستند «برزخیها» پرداخت و اظهار داشت: این مستند به لحاظ فرم و ساختار، مستند خوشساخت و خوشریتمی است و مخاطب را از ابتدا تا انتها همراه خود میکند، اما از دقیقه 40 به بعد مسیر جریان مستند تغییر میکند.
وی تأکید کرد: من این مستند را حداقل به لحاظ فرمی یک بیانیه سیاسی دیدم تا یک فیلم مستند هنری. در این مستند با جمعی از مسئولان و سینماگران موافق و مخالف اکران «برزخیها» مصاحبه میکند و روایت آنها را از این ماجرا به تصویر میکشد، اما وزن موافقان و مخالفان در این مستند برابر نیست و فقط با یک نفر به عنوان مخالف اکران این فیلم در مستند مصاحبه کرده است.
این مستندساز با اشاره به اظهارات کارگردان مستند «برزخیها» مبنی بر اینکه ما به دنبال ارائه گزارشی از این ماجرا بودیم نه نتیجهگیری، گفت: این رویکرد به لحاظ فرمی درست نیست، او جناح مخالف را ضعیف گذاشت و 5 درصد کل دقایق فیلم به صحبتهای مهدی عبدخدایی عضو ارشد جمعیت فدائیان اسلام اختصاص داشت.
الفت در ادامه به قصه مستند «برزخیها» که روایتی از ماجرای توقیف اکران این فیلم در دهه شصت است اشاره کرد و گفت: مستندساز به این موضوع و روایت داستانی تا دقیقه 40 مستند پایبند است و بعد از آن مستند تمام میشود. مستندساز در ادامه این مستند به نقد شخصیتهایی میپردازد که کارگردان یا تهیهکننده اثر دوست ندارند در مورد آنها خوب گفته شود و مرثیهسرایی میکند که نخست وزیر وقت و محسن مخملباف و مدیران وقت وزارت ارشاد به فردین و دوستانش ظلم کردند.
وی تأکید کرد: این مستند باید در همان دقیقه 40 تمام میشد و مسئله اصلی در همان 40 دقیقه نخست این مستند بود، مابقی آن بیانیه سیاسی تولیدکنندگان این اثر بود.
این مستندساز تأکید کرد: این مستند میخواست روایتی از تندرویهای اصلاحطلبانی مثل خاتمی و موسوی و چهرههایی نظیر محسن مخملباف باشد در حالی که مرحوم سلحشور نیز رفیق مخملباف بوده و مخالف اکران «برزخیها» بودند و در واکنش به «برزخیها»، «توبه نصوح» را میسازند.
الفت اضافه کرد: مرحوم سلحشور و مخملباف اعتقاد داشتند مخاطب وقتی فردین و ستارههای سینمای قبل از انقلاب را میبیند، به نقش کدخدا نگاه نمیکند، بلکه گذشته آنها برایشان نمایان میشود که این افراد نماینده سینمای فحشا بودند و کسانی که کارشان بیعفتکردن ناموس جامعه بوده حالا نقش وطندوست و انقلابی بازی میکنند در حالی که این فیلم دیگر انقلابی نیست.
وی تصریح کرد: فیلم «برزخیها» به خاطر نقشآفرینی ستارههای سینمای پیش از انقلاب دیده شد و فروش بالایی داشت نه موضوع فیلم.
الفت افزود: به روایت مستندساز ما در آن زمان دو طرز تفکر نسبت به اکران و توقیف «برزخیها» داشتیم و بر اساس شواهد، آیتالله خامنهای و شهید بهشتی مخالف پایین کشیدن این فیلم بودند در حالی که خاتمی و موسوی و مدیران وقت ارشاد موافق توقیف فیلم بودند.
این مستندساز یادآور شد: در زمان اکران فیلم «مارمولک» نیز همین دو نگاه وجود داشت، در حالی که امثال حجتالاسلام پناهیان و نیروهای حزباللهی و انقلابی مخالف اکران این فیلم بودند، بعدها رهبری این فیلم را تأیید کردند و گفتند به آقایان علما و روحانیون هم گفتم به جای اینکه اعتراض کنید استقبال کنید.
الفت در پایان صحبتهای خود اضافه کرد: این دو دیدگاه همچنان وجود دارد و باید مستندساز تلاش میکرد راهکار دهد.
در ادامه حجتالاسلام محسن قنبریان به بیان انتقادات خود از مستند «برزخیها» پرداخت و گفت: کارگردان در این مستند تلاش کرده خوانش متفاوتی از ستارگان سینمای پیش از انقلاب داشته باشد و معتقد است اگر رفتار بهتری با آنان صورت میگرفت، بین آنها و انقلاب پیوند برقرار میشد.
وی تصریح کرد: این خوانش مستندساز روایت کاملی از این ماجرا نیست، چرا که فلسفه ساخت «برزخیها» به گفته سعید مطلبی نویسنده این فیلم، پیوند دادن هنرمندان گذشته و سینماگران فیلم فارسی با انقلاب اسلامی بود.
این استاد حوزه با طرح پرسش مبنی بر اینکه آیا فقط برخوردها و تندرویهای جریان انقلابی حوزه هنری و امثال محسن مخملباف باعث شد تا ستارگان سینمای فیلم فارسی جذب انقلاب نشوند؟، گفت: اگر روزنامه «کیهان» فیلم «برزخیها» را به «دوزخیها» تعبیر میکند، کارگردان مستند «برزخیها» هم آنها را «جنتیها» نشان میدهد و هر دو نگاه غلط و افراط است.
قنبریان افزود: البته برخورد نیروهای انقلابی حوزه هنری در دهه شصت با این فیلم درست نبود که فیلم دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را از اکران پایین بکشند و توقیف کنند، اتفاقی که بعدها نیز تکرار شده، اما علت اصلی پیوند نخوردن سینماگران گذشته با انقلاب اسلامی، آن تندرویها و برخوردها نبوده و اتفاقات دیگری در ماجرا است.
وی تصریح کرد: در این مستند تا حدودی سیاسیبازی شده و موقع موافق و مخالف نشان دادن افراد با اکران یا توقیف این فیلم، مقام معظم رهبری را با موافقان اکران جمع بسته است، اما با آرایی که از رهبر انقلاب در کتاب دغدغههای فرهنگی به چاپ رسیده، جور در نمیآید.
وی افزود: اینکه سید محمد خاتمی، وزیر ارشاد وقت را مخالف اکران این فیلم قرار دهیم و آیتالله خامنهای و شهید بهشتی را موافق قرار دهیم خطکشی منصفانهای نیست، چرا که فاصلهای بین دیدگاهها نبوده است.
این استاد حوزه افزود: قطعا آیتالله خامنهای در مسئولیت رئیس جمهور نمیگفتند فیلم را از پرده پایین بکشید، اما ایشان روی خوشی هم به سینماگران گذشته نداشتند و تصریح میکنند تیغ انقلاب در هیچ جبههای کندتر از جبهه روشنفکری و اهالی هنر نبود، انقلاب توانست در همه جا حتی در نظامیهای طاغوتی نفوذ کند و آنها را انقلابی کند، اما در جبهه روشنفکری چندان موفق نبود و از هنرمندان برجسته معروف آن زمان خیلی به ندرت به انقلاب پیوستند.
قنبریان تأکید کرد: مستند «برزخیها» تفکیک غیرمنصفانهای از دیدگاههای آیتالله خامنهای کرده و تحلیلهای دیگر ایشان را بیان نمیکند.
وی افزود: البته که بنده هم میگویم آن برخوردها با فیلم «برزخیها» و «آدم برفی» و غیره اشتباه بود و ممکن است ظلمی هم شده باشد اما علت جذب نشدن آنها، فاعلیت فاعل نبود، بلکه قابلیت قابل بود، یعنی تندرویها دلیلی بر پیوند نخوردن هنرمندان با انقلاب نبود بلکه خودشان مشکل داشتند که جذب انقلاب نشدند.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: رهبران انقلاب سوسیالیستی شوروی معتقد بودند نویسندگان و روشنفکران هر اندازه بخواهند در زندگی شخصی و اجتماعی خود آزاد هستند مشروط بر اینکه درباره تفکر و ایدئولوژی سوسیالیستی کتاب بنویسند در حالی که در دوران انقلاب اگر هنرمندی میخواست مشروب بخورد با او برخورد میشد، یعنی مسئولیت فردی و رعایت احکام هم ملاک بود و همین مسائل موجب رنجش آنها میشد، چنان که وقتی حجاب الزامی شد، تعدادی از آنها رنجیدند.
قنبریان تأکید کرد: ما در عرصه اجتماعی وقتی بر پایبندی به ارزشها ایستادگی میکنیم، نمیتوانیم بسیاری از سلبریتیها را جذب کنیم و این مشکل به قابلیت قابل برمیگردد نه فاعلیت فاعل.
وی تصریح کرد: از نگاه رهبر انقلاب، جریان روشنفکری بیمار به دنیا آمد، روشنفکر غربی برای کشورهای مظلوم و مستضعف فیلم میسازد و کتاب مینویسد، اما روشنفکر ایرانی به استعمار کمک میکند و با قلم خود ریشه ایرانیگری و ارزشهای اسلامی را میزند و به معنای واقعی کلمه غربزده است.
این پژوهشگر دینی افزود: مستند «برزخیها» در پایانش به تطهیر «محمدعلی فردین» میپردازد و میگوید همانطور که فردین دوست داشت در محرم بمیرد، در محرم از دنیا میرود و از نگاه سازندگان اثر خیلی آدم مقدسی میشود در حالی که من قضاوتی ندارم، اما واقعیت آن ستارهها این گونه نبود.
قنبریان افزود: چرا هنرمندان نسلهای بعدی که در دل انقلاب فعالیت خود را آغاز کردند و بسیاری از آنها با رسانه ملی مشهور شدند، به مخالفت با انقلاب برخاستند؟ اینجا که دیگر مخملباف و جریان تند حوزه هنری هم نبود، پس میتوان برداشت کرد مشکل پیوند نخوردن بخشی از هنرمندان با انقلاب منحصر به تندرویهای جریان انقلابی در دهه شصت نبوده است.
وی تأکید کرد: تطهیر ستارگان فیلم فارسی پیام نهایی مستند «برزخیها» است، اما به تعبیر بنده آنها اگر دوزخی نبودند، اما آنقدر هم جنتی نبودند.
این کارشناس مذهبی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه جنس رفتارهای رهبری و شهید بهشتی در انقلابیگری با امثال خلخالی و آن برخوردها متفاوت بوده است، گفت: بنده هم همراه آقایان، تندروی را محکوم میکنم و رهبری به درستی مخالف آن برخوردها بوده، اما تلقی ایشان درباره پیوند سینماگران گذشته با انقلاب واقعاً روایت این مستند نیست.
قنبریان افزود: در روایتگری باید منصف باشیم، چرا سازنده مستند آرا و عقاید مرحوم سلحشور را حذف کرده، در کنار مخملباف، فرجالله سلحشور هم بوده که اندازه شهدا عزیز شده است و او هم مخالف اکران آن فیلم بوده است. بنابراین وقتی روایت میکنیم کامل روایت کنیم.