استفاده زنان از کلاهگیس در معرض دید مردان
حجتالاسلام دکتر علی شریفی:
اشاره: سالهاست که استفاده از کلاهگیس برای بانوان مرسوم است. ورود کلاهگیس به آرایش بانوان در هنرهای نمایشی نیز سابقه طولانی دارد. پس از انقلاب اسلامی اما این پرسش مطرح شد که آیا استفاده زنان از کلاهگیس، بهنحویکه حجابی برای پوشش آن نداشته باشند، در هنرهای نمایشی جایز است یا خیر. حجتالاسلام دکتر علی شریفی، استاد جامعه المصطفی قم، در این یادداشت تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد.
اگر پوشاندن کلاهگیس واجب باشد، باید پوشاندن لباس زیبا نیز بر زنان واجب باشد و این امری است که هرچند بهصورت حکم استحبابی و توصیه اخلاقی در کلمات فقها وجود دارد؛ ولی فتوا به آن دشوار است. به همین دلیل، اکثریت فقها احتیاط کردهاند و از فتوای صریح خودداری ورزیدهاند.
- حجاب و پوشش زنان در برابر نامحرم، از احکام قطعی و الزامی اسلام است که در قرآن و سنّت ادّله فراوانی در تأیید آن وجود دارد. البته حدود و ثغور حجاب، همواره بین فقها محل بحث بوده است. یکی از پرسشهای نوپدیدِ حجاب در زمانه ما، پوشش هنرپیشگان سینما و تلویزیون است که گاه مجبورند نقش زنانی را بازی کنند که حجاب ندارند و برای اینکه مویشان ظاهر نشوند، از کلاهگیس استفاده میکنند. پرسشی که مطرح میشود این است که آیا چنین کاری از نظر شرع، جایز است یا خیر؟ همچنین درصورتیکه جایز باشد، چنانچه این کار موجب تضعیف حکم حجاب و ترویج بیبندوباری گردد آیا میتوان استفاده از آن را ممنوع کرد یا خیر؟
- فقها در مورد جواز استفاده از کلاهگیسِ در معرض دید مردان، اختلافنظر دارند. برخی بهصورت مطلق گفتهاند کلاهگیس، زینت بوده و لذا حرام است. برخی قائل بهتفصیل شده و گفتهاند اگر زینت بهحساب بیاید، حرام است. عدهای دیگر نیز گفتهاند کلاهگیس، زینت ظاهری است و لذا استفاده از آن حرام نیست. از اختلاف فتاوای فقها، این نکته روشن میشود که حکم استفاده از کلاهگیس، ارتباط وثیقی با مسئله زینت زنان دارد. طبق آیه 31 سوره نور، پوشاندن زینت برای زنان واجب است، ازاینرو اگر ثابت شود که کلاهگیس میتواند از مصادیق زینتِ موردبحث، در آیه مذکور باشد، آنگاه حکم وجوبِ پوشاندن نیز برای آن ثابت خواهد شد؛ بنابراین، پیش از هر سخنی لازم است روشن کنیم که آیا کلاهگیس اصولاً زینت بهحساب میآید یا خیر؟ و اگر زینت هست، آیا زینت آشکار است یا پنهان؟
- نزد مفسران و فقیهان، زینت، به هر آن چیزی گفته میشود که موجب آرایش زنان میگردد؛ فرقی نمیکند که آشکار باشند، مثل حلقه، سرمه و خضاب یا پنهان، مثل دستبند (النگو)، پابند (خلخال)، بازوبند (دملج)، گردنبند (قلاده)، تاج (اکلیل)، کمربند (وشاح) و گوشواره (قرط). [1] طبق این برداشت، میتوان گفت: کلاهگیس یا مویی که به موی زنها وصل میشوند از مصادیق زینت، به شمار میرود، چنانکه طبق روایت سعد اسکاف، امام باقر (ع) در پاسخ به کسی که از کلاهگیس زنان پرسیده بود، به زینت بودن آن اشاره نموده و فرمودند: «اشکالی ندارد که زن برای شوهرش زینت کند» [2]. حال پرسش این است که آیا کلاهگیس زینت آشکار است یا پنهان؟ درصورتیکه زینت پنهان باشد، حکم حرمت بر استفادهی در معرض دید مردان، بر آن مترتب خواهد شد؛ ولی در غیر این صورت نمیتوان حکم به حرمت نمود؛ چه اینکه بر اساس آیه 30 سوره نور، به زنان مسلمان امر شده است که زینتهای پنهان خود را آشکار نکنند.
- در روایات شیعه، زینت ظاهری به امور زیر تفسیر شده است: 1. سرمه و انگشتر؛ [3]2. لباس، سرمه، انگشتر؛ [4]3. انگشتر، و دستبند[5]؛ 4. صورت، کفیّن و قدمین. [6] تفسیر مجمعالبیان، در مورد زینتهای آشکار، سه قول[7] را نقل میکند: 1. زینت ظاهری، لباس است و زینت پنهان، خلخال، گوشواره و دستبند است (قول ابن مسعود)؛ 2. زینت ظاهری، سرمه، انگشتر، گونهها و خضاب دست است (ابن عباس)؛ 3. زینت آشکار خود چهره و دو دست تا مچ است (قول ضحاک و عطا). [8]
شهید مطهری در مورد دیدگاه اول میگوید: «اساساً نظر ابن مسعود قابل توجیه نیست، زیرا جامۀ رو، خودبهخود آشکار است و معنی ندارد که گفته شود زنان زینتهای خود را آشکار نکنند مگر جامۀ رو را». [9] حاصل سخن اینکه کلاهگیس مصداق زینت باطنی باشد روشن نیست، چون شبیه لباس زیبایی است که زن استفاده میکند و علیرغم صدق عنوان زینت، پوشاندن آن واجب نیست. از طرفی دیگر، بدن زن را میپوشاند و خود نوعی ساتر بهحساب میآید.
- در خصوص کلاهگیس، روایاتی وجود دارد که شاید بتوان از آنها، حکم استفاده از آن را به دست آورد. یکی از آن روایات، معتبره سعد اسکاف استَ: «سُئِلَ أَبُو جَعْفَرٍ ع عَنِ … فَقَالَ لَا بَأْسَ عَلَى الْمَرْأَةِ بِمَا تَزَيَّنَتْ بِهِ لِزَوْجِهَا»:[10] از امام باقر(ع) در مورد کلاه گیسی که زنها بر سرشان میگذارند پرسیده شد، امام فرمود: زینت کردن زن برای شوهرش اشکالی ندارد.
بسیاری از فقها از این روایت تنها این مقدار را استفاده کردهاند که تزین زن برای شوهر، ازآنجاکه مصداق تدلیس نیست اشکالی ندارد، امّا اینکه آیا پوشاندنش برای غیر شوهر واجب باشد را موردبحث قرار ندادهاند. [11] به نظر میرسد این حدیث بر لزوم پوشاندن این زینت برای اجنبی نیز دلالت دارد. تنها فقیهی که چنین استفادهای از حدیث کرده است مرحوم آقای اشتهاردی است. وی مینویسد: «مقتضای روایت که این نوع تزیین، برای زوج را جایز میداند آن است که موی مذکور، دیگر حکم موی صاحب قبلیاش را ندارد؛ بلکه به موی زنی که به آن وصل گردیده است ملحق میشود. لازمهی این امر آن است که نظر به آن، برای اجنبی، حرام و پوشاندنش برای زن، واجب باشد». [12]
روایت دیگر در این خصوص از ابی بصیر است: «سَأَلْتُهُ عَنْ قُصَّةِ النَّوَاصِي … وَ الْقَرَامِلِ…َ قَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ»:[13] از امام(ع) در باره آویختن موی گونهها… و کلاهگیس پرسیدم، امام فرمود: هیچ یک اشکالی ندارد.
استدلال به این روایت نیز همانند روایت قبلی است، با این تفاوت که دلالت این حدیث ضعیفتر از روایت قبلی است، چون قید «الزینة لزوجها» در کلام راوی آمده است، نه امام (ع)؛ لذا ممکن است مفهومش این نباشد که برای غیر زوج جایز نیست.
- علاوه بر آیات قرآن و روایات، برخی از فقها به ادّلهی دیگری نیز برای وجوب پوشاندن کلاهگیس استدلال کردهاند. بهعنوانمثال، آیتالله اشتهاردی به حکمت این حکم تمسک کرده و مینویسد: «حکمت وجوب پوشاندن هم چنین اقتضایی دارد، چون نگاهکردن به مو با نگاهکردن بهصورت زن ملازمه دارد و اینکه تنها به مو نگاه کند و بهصورت نگاه نکند بسیار بعید و دشوار است. لازمه نظر بهصورت، افتادن در فساد یا خوف افتادن به فساد است». [14]
اما این دلیل را نمیتوان تمام دانست، چون اولاً نگاهکردن بهصورت زن در حد متعارف و بدون ریبه و شهوت اشکالی ندارد. ثانیاً این ادعا که در عمل، هر نگاهکردنی، ملازم با افتادن به فساد است، صحیح به نظر نمیرسد، چون در این صورت بسیاری از مردم باید هر روز به فساد افتاده باشند.
- نتیجهای که میتوان گرفت این است که مهمترین دلیل برای وجوب پوشاندن موی کلاهگیس، آیه 31 سوره نور است که ظاهرکردن زینتهای پنهان را بر زنها ممنوع قرار داده و نگاهکردن مردان به آن را حرام اعلام میکند. امّا اکثر فقها در استفاده این حکم از آیه تردید دارند، چون این مو با لباسهایی که بهخودیخود، زینت بهحساب میآیند تفاوتی ندارد. اگر پوشاندن کلاهگیس واجب باشد، باید پوشاندن لباس زیبا نیز بر زنان واجب باشد و این امری است که هرچند بهصورت حکم استحبابی و توصیه اخلاقی در کلمات فقها وجود دارد؛ ولی فتوا به آن دشوار است. به همین دلیل، اکثریت فقها احتیاط کردهاند و از فتوای صریح خودداری ورزیدهاند.
[1] . الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج3، ص: 230.
[2] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج5، ص: 119.
[3] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج5، ص: 521 ـ « عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- إِلّٰا مٰا ظَهَرَ مِنْهٰا قَالَ الزِّينَةُ الظَّاهِرَةُ الْكُحْلُ وَ الْخَاتَمُ.»
[4] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج14، ص: 275.
[5] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج5، ص: 521.
[6] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج5، ص: 521.
[7] . البته برخی از نویسندگان هفت نظریه در این مسئله گفته اند که اکثر آنها قول جدیدی نیست و در همین سه قول قابل گنجاندن است. ن. ک. خالد غفوری: مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ش54، مقاله «اظهار زینت و حکم آن»، ص: 155.
[8]. مجمع البيان في تفسير القرآن، ج7، ص: 217.
[9] . فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج19، ص: 483.
[10] . الكافي (ط – الإسلامية)، ج5، ص: 119.
[11] . ن. ک. جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج22، ص: 114؛ موسوعة الإمام الخوئي، ج32، ص: 91.
[12] . مدارك العروة (للإشتهاردي)، ج12، ص: 535.
[13] . وسائل الشيعة، ج20، ص: 189.
[14] . مدارك العروة (للإشتهاردي)، ج12، ص: 535.
مدرسه فقه هنر با مشارکت: پژوهشگاه فقه معاصر، سایت شبکه اجتهاد.