استفاده از موسیقی در دفاع مقدس، تجربه خوبی بود! / موسیقی را باید در ضمن «فقه دعوت» جانمایی کرد/ حقوق و روانشناسی، رقبای آینده فقه خواهند بود!
اشاره: فقه موسیقی را شاید بتوان چالشیترین سرفصل دانش فقه به شمار آورد؛ موضوعی که قرنهاست به چالش مهمی میان جامعه متدینین و هنرمندان تبدیل شده است و هرازچندگاهی نیز دوباره سر برمیآورد و جنجال به پا میکند. در سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز ماجرای موسیقی، ماجرای درازدامن و پرفراز و نشیبی بوده است که تفاوت موسیقیهای دهه شصت با موسیقیهای کنونی، شاهد بر این مدعاست. در این میان اما آنچه کمتر موردتوجه قرار گرفته است، توجه به آینده موسیقی بهعنوان یکی از مهمترین و چالشیترین اقسام هنر است. پیشبینی آینده و تلاش برای فهم آینده مطلوب باتوجهبه متغیرهای گوناگون، امکان کنشگری بهتری را برای متولیان و البته فقهپژوهان قرار میدهد. حجتالاسلاموالمسلمین امین رضا عابدی نژاد، سالهاست که علاوه بر فلسفه، فقه حکومتی و تمدنی را بهعنوان دغدغه خود قرار داده است که شاید نگارش کتاب «فقه پیشرفت» نیز در همین راستا قلمداد گردد. با او پیرامون آیندهپژوهی فقه موسیقی گفتگو کردیم. به باور معاون پژوهشی جامعه المصطفی، 100 سال آینده نیز همانند 100 گذشته، در نزاع بین تمدن مادی و معنوی میگذرد و لذا تلاش فقهپژوهان باید در راستای جانمایی موسیقی در ضمن تمدن اسلامی باشد. پ
لید: صدسال آینده مثل سایر صدسالهای آینده است. ما باید مسئله موسیقی را در قالب دو نظام ولایت مقایسه کنیم: نظام ولایت توحیدی، در برابر نظام ولایت استکباری و غیرتوحیدی. عناصر تبلیغی میتواند عناصر مختص باشد؛ هم در نظام مادی و هم در نظام توحیدی. یعنی عناصر هنری که مختص به نظام توحیدی است و عناصر هنری که مختص به نظام مادی است. در صدسال آینده، هر کدام اینها حرکت خودشان را بهپیش میبرند.
سؤال: رویکرد فعلی فقها را در مواجهه با مسائل مرتبط با موسیقی، چگونه ارزیابی میکنید؟
عابدینژاد: رویکرد فقها یک مسئله تاریخی است که فرازوفرود آن تا حدودی روشن است و توضیح آن نیازمند فرصت دیگری است. آنچه لازم است برای روشنشدن بحث بدانیم این است که فقها مسائل را در چهارچوب فقه سنتی مینگریستهاند که امروزه آن نگاه، دیگر پاسخگو نیست. حال که نگریستن به مسائل موسیقی و هنرها از چشمانداز فقه سنتی کارساز و گرهگشا نیست؛ سؤال این است که چارة کار کجاست؟ یعنی فقه و فقهای ما بایستی چه رویکردی را اتخاذ کنند؟ به نظر میرسد فقه برای حل مسائل پیش روی خود در همة حوزهها و از جمله موسیقی و سایر هنرها گزیری ندارد جز اینکه رویکرد خودش را تمدّنی کند. تمدّن، بر اساس فقه تمدنی، امر غایتمندی است. تمدن نوعی اعتبار است و اعتبار هم بدون غایت ممکن نمیشود. شاید کلاناعتبار اجتماعی انسان، تمدن است. غایت تمدن نیز کمال انسان اجتماعی و اجتماع انسانی است. وقتی کمال انسان و اجتماع بهعنوان غایت تمدن در نظر گرفته شد، فقه تمدنی تمام امور را در نسبت به قرب و بُعد این غایت مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهد و همة اعتبارات و احکام خودش را در راستای تأمین کمال انسان و بازدارندگی او از نقص قرار میدهد. موسیقی، یکی از این امور است. بنابراین، موسیقی در فقه نظام دعوت که منجر به تمدن نوین اسلامی میشود، جایگاه خودش را پیدا میکند. اولین پرسشی که فقه نظام دعوت، در مورد موسیقی خواهد پرسید، این است که در نظام مادّی، موسیقی انسانها را به چه چیزی فرامیخواند و در نظام معنوی، موسیقی میتواند به چه چیزی فرابخواند؟ این نخستین مایِزی است که باید تشخیص داده شود. موسیقی میتواند ما را به کرامت و عزّت انسانی دعوت کند، چنانکه میتواند دعوت به نفرت، خشونت و شهوت نماید. این نگاه کلان اگر ایجاد شد، آنگاه همة مسائلی که وجود دارد و یا ممکن است در آینده به وجود آید، ذیل این کلانمسئله قابلحل خواهد بود.
بهعنوانمثال، در هشتسال دفاع مقدس، ما از موسیقی استفاده میکردیم، روحیه حماسی را با موسیقی تقویت و ترویج نموده و معنویت و گرایش به توحید را تبلیغ میکردیم. این یک تجربه است که فقها میتوانند در آیندهپژوهی موسیقی، در قالب رویکرد تمدنی، بدان توجه کند.
سؤال: فقه موسیقی در صدسال آینده، با چه چالشهایی مواجه است؟
عابدینژاد: صدسال آینده مثل سایر صدسالهای آینده است. ما باید مسئله موسیقی را در قالب دو نظام ولایت مقایسه کنیم: نظام ولایت توحیدی، در برابر نظام ولایت استکباری و غیرتوحیدی. عناصر تبلیغی میتواند عناصر مختص باشد؛ هم در نظام مادی و هم در نظام توحیدی. یعنی عناصر هنری که مختص به نظام توحیدی است و عناصر هنری که مختص به نظام مادی است. در صدسال آینده، هر کدام اینها حرکت خودشان را بهپیش میبرند. در کنار آن عناصر مختص، یکسری عناصر مشترک هم داریم. در اینجا من ارجاع میدهم به خاطرهای از حضرت امام خمینی (رضوانالله تعالی علیه) دراینرابطه که نوع استفاده از موسیقی چگونه است؟ یکوقت موسیقی فینفسه محل سؤال است و یک موقع موسیقی را در نسبت با یک نظم و نظام اجتماعی خاص مورد بررسی قرار میگیرد. امام فرمود: اگر همین موسیقی را فلان کشور دیگر، در جهت تحکیم اهداف خودش استفاده کند حرام خواهد بود. بنابراین، ما نمیتوانیم بهصورت مطلق زمان را رها کنیم؛ بلکه باید ببینیم کارکرد موسیقی در اقامة نظام توحیدی، چه نوع کارکردی است؟ یعنی موسیقی را بدون نسبتسنجی با نظام تمدنی نمیتوانید بررسی کنید مگر اینکه از عناصر مختص نظام خاص باشد. به تعبیر دیگر، موسیقی یک حرکت و روند مستقل ندارد؛ بلکه در ذیل نگاه تمدنی است که ارزشگذاری میشود. بهعنوانمثال، اگر موسیقیای فی حدّ نفسه مشکلی نداشته باشد، اما در جهت تحکیم نظام مادی و استکباری به کار گرفته شود قطعاً حرام خواهد بود.
سؤال: برای غلبه بر چالشهای فقه موسیقی در صدسال آینده، چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
عابدینژاد: مهمترین چالش ما در سالهای آینده، پشتیبانی منظومه هنری و موسیقی از نظام توحیدی است. موسیقی یک ابزار است و باید برای القای یک پیام به خدمت گرفته شود.
برای اینکه آسیبهای این چالش به حداقل برسد، فقها بایستی در قدم نخست، مدعوٌّ الیه در نظام فقه دعوت را بهخوبی تبیین نمایند. فقیه ما، اهداف تمدّنی و نظامات تمدنی را تدوین و تبیین کند. برای دعوت دو سیستم تبیینی و انگیزشی نیاز هست. دستگاه انگیزشی، بارش بر روی دوش هنرها و موسیقی است. بنابراین ضوابط و قواعد آن در فقه نظام دعوت مشخص شود. فقها کارشان ترسیم نظام مطلوب است؛ اینکه چه نظام آموزشی و تربیتی و فرهنگی و اقتصادی و… غیره میخواهد. چون فقه، علم به نظام اجتماعی از ادله تفصیلی است. نظام اجتماعی در واقع کلانحکم ما است که باید از ادله تفصیلی به دست آید. وقتی وضعیت مطلوب ترسیم شد، ضوابط و قواعدی که ما را از وضع موجود به آن وضع مطلوب میرساند در قالب فقه گذار که فرایند رسیدن به شرایط مطلوب را بیان میکند نیاز به طراحی دارد؛ چیزی شبیه کار شهید صدر (ره) که در «البنک اللاربوی» انجام داده است. ایشان فرمودند: من این چیزی که در مورد بانک مینویسم منظورم بانک در وضعیت مطلوب نیست؛ بلکه مرادم، بانک در دوران گذار است. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند جهاد تبیین، این جهاد ناظر به همان نظام دعوت است که هم شامل نظام بینشی میشود و هم شامل نظام انگیزشی. در نظام انگیزشی باید چند گستره موردتوجه قرار گیرد: اهداف، سیاستها، ساختارها و قواعد. مسائل و موضوعات موسیقی در قالب این چهار عنوان باید موردبحث قرار گیرد و روشن شود که در بحث موسیقی اهداف چیست؟ سیاستها کدام است؟ ساختار آن چگونه باید باشد؟ و چه قواعدی بر موسیقی حاکم خواهد بود؟
سؤال: رقبای آینده فقه و فقها در حل احکام مرتبط با موسیقی، چه دانشهایی هستند؟
عابدینژاد: دانشهای همچون حقوق و روانشناسی و حتی کلام و الهیات در منظومه نظام تمدنی میتوانند در برخی مباحث با فقه رقابت کنند؛ لیکن میداندار اصلی باید فقه باشد؛ چون عرض کردیم که از نظر ما فقه، یعنی دانش و علم اجتماع اسلامی. دانشهایی را که نام بردم نیز مشروط به این شرط، میتوانند در برخی از موضوعات وارد رقابت با فقه شوند؛ و آن شرط اینکه آن منظومه تمدنی را بهعنوان پیشفرض قبول کرده باشند و طبق همان چهارچوب حرکت کنند.