دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد، در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر:

مخالفت برخی فقها با مالکیت فکری، ناشی از عدم موضوع‌شناسی صحیح بوده است

لید: مالکیت فکری دارای موضوع متفاوتی نسبت به مالکیت سنتی است؛ زیرا موضوع مالکیت فکری، تراوش‌ها و محصولات فکری است که ماهیتی غیرمادی دارند؛ ضمن اینکه مالکیت فکری حقوق موقتی است که قانون‌گذار به پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری یا مخترعان و دیگران اعطا می‌کند، حال‌آنکه مالکیت سنتی، مدت ندارد. همچنین، حقوق مالکیت فکری شامل دو دسته مادی و اخلاقی (معنوی به معنی اخص) تقسیم می‌شوند. حقوق  اخلاقی، دائمی و غیر قابل اسقاط یا انتقال هستند اما در مالکیت سنتی، این حقوق اخلاقی وجود ندارد.

اشاره: مالکیت فکری هر اندازه مهم است و مشاغل و کسب‌وکارهای گوناگون به آن وابسته است، اما در عرصه هنر، اهمیتی دوچندان می‌یابد. این امر ازاین‌جهت است که هنری که مالکیت فکری آن به رسمیت شناخته نشود، هیچ آورده‌ای را برای هنرمند به دنبال نخواهد داشت. اگر هر کسی بتواند فیلم‌ها و سریال‌ها را کپی کند، هر کسی بتواند نقاشی‌های معروف را کپی کرده و خودش آنها را به فروش برساند، هر فیلمنامه‌ای امکان ساخت توسط دیگری بدون اجازه نویسنده آن فیلمنامه را داشته باشد؛ آنگاه آیا اثری از هنر و فعالیت‌های هنری و اساساً صنعت هنر باقی می‌ماند. این در حالی است که برخی فقها، مالکیت فکری را به رسمیت نشناخته و کپی آثار بدون اجازه صاحب اثر را روا می‌دانند. حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید هادی قبولی دُرافشان این‌گونه فتاوا را ناشی از عدم موضوع‌شناسی دقیق مالکیت فکری می‌داند؛ وگرنه به باور او اگر موضوع‌شناسی دقیقی برای فقیه انجام شود، بعید است حکم به عدم‌پذیرش مالکیت فکری بکند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر با دانشیار دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، در موضوع واکاوی فقهی مالکیت معنوی آثار هنری، به‌قرار زیر است:

 

فقه هنر: مالکیت معنوی چیست و چه تفاوتی با انواع دیگر مالکیت دارد؟

قبولی دُرافشان: قبل از پاسخ به سؤال، لازم است این نکته یادآوری شود که اصطلاح رایج در ادبیات دانشگاهی امروزی، اصطلاح مالکیت فکری است.  عنوان مالکیت معنوی مواردی چون سهام شرکت‌ها یا رمزارزها را نیز در بر می‌گیرد؛ درحالی‌که هنگام بحث از آثار هنری، بدیهی است که منظور، حقوق خالقان آثار هنری است.

در زمینه تفاوت‌ها، مالکیت فکری دارای موضوع متفاوتی نسبت به مالکیت سنتی است؛ زیرا موضوع مالکیت فکری، تراوش‌ها و محصولات فکری است که ماهیتی غیرمادی دارند؛ ضمن اینکه مالکیت فکری حقوق موقتی است که قانون‌گذار به پدیدآورندگان آثار ادبی و هنری یا مخترعان و دیگران اعطا می‌کند، حال‌آنکه مالکیت سنتی، مدت ندارد. همچنین، حقوق مالکیت فکری شامل دو دسته مادی و اخلاقی (معنوی به معنی اخص) تقسیم می‌شوند. حقوق  اخلاقی، دائمی و غیر قابل اسقاط یا انتقال هستند اما در مالکیت سنتی، این حقوق اخلاقی وجود ندارد.

فقه هنر: شاید بتوان گفت رویکرد عمومی فقها تاکنون، عدم‌پذیرش مالکیت در آثار معنوی بوده است. دلیل این امر چیست؟

قبولی دُرافشان: به نظر می‌رسد دلیل اصلی، عدم تبیین صحیح و دقیق موضوع مالکیت فکری برای فقها بوده است. اگر مالکیت فکری به‌درستی موضوع‌شناسی شود و ماهیت آن نزد فقها واضح و روشن باشد، بعید است به‌راحتی با آن مخالفت شود. اینکه گاهی گفته شده است که مالکیت فکری با قاعده سلطنت منافات دارد، ناشی از اشتباه در موضوع‌شناسی است که صدور حکم نادرست نیز از توابع آن است؛ درحالی‌که موضوع مالکیت فکری، اندیشه موجود در اثری مانند کتاب است و مالک کتاب، مالک نسخه فیزیکی آن است نه مالک شیوه بیان اندیشه موجود در آن. البته گاهی هم فقدان چنین حقوقی در زمان شارع، دلیل بر رد آن توسط برخی از فقها بوده است.

فقه هنر: آیا «مالکیت» امری توقیفی و نیازمند تشریع شارع است یا آنکه منوط به پذیرش عرف بوده و توقیفی نیست؟

قبولی دَرافشان: به نظر می‌رسد مالکیت از موضوعات عرفی و منوط به پذیرش عرف است و توقیفی نیست؛ زیرا عقل مالکیت افرادی که توسط عرف محترم شمرده باشد را به رسمیت می‌شناسد. در واقع، مالکیت، حقیقت عرفیه دارد و مانند نماز یا روزه نیست که عقل به آن راه نداشته و متوقف بر تشریع از سوی شارع باشد.

فقه هنر: برای پذیرش مالکیت معنوی، چه ادله‌ای را می‌توان بیان کرد؟

قبولی دَرافشان: بنای عقلاً و قواعدی چون حرمت مال مؤمن، حرمت اکل مال به باطل، قاعده تسلیط و قاعده لاضرر از جمله ادله‌ای است که می‌توان برای پذیرش مالکیت فکری به آنها استناد کرد.

فقه هنر: آیا ادله مُثبتین و نافین مالکیت معنوی به‌صورت مطلق، با ادله مُثبتین و نافین مالکیت معنوی در آثار هنری، متفاوت است؟

قبولی دَرافشان: به نظر می‌رسد در این زمینه تفاوتی وجود نداشته باشد؛ چون آثار هنری، مصداقی از مالکیت فکری (قسمت ادبی و هنری) است و ادله عام پذیرش یا نفی مالکیت فکری در مورد آن اعمال می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − پنج =