با دستی باز
به گمانم ایستادهام
گلگونه نیمرخ سیب
گلگونه نیمرخ سیب این سوی خم دیگر
و نیمرخ دیگر
ایستاده به چرخش دیگر
گلگونه این سوی چرخش
نیمرخ سیب
نیمرخ خم سراسر
* * *
مگو لبخند تو
سرآغاز بیپایان
ایستاده برایستادن اینها
با دستی باز و انبوهی راز
بر آسمانه
توده مهی پرتکاپو
با پاروی باد
به این سو میوزد
موج موجِ باران ریز
* * *
تنها باد
با بالاپوش بیرنگ
* * *
ما
کلاه از سر برمیداریم
دل سپرده به باران
چای مینوشیم
برآسمانهای از طعم سفال
زنبقهای بنفش
شارشارِ صنوبرهای آن سویِ دیوار
* * *
تنها آزاد
با بالاپوش آزاد
بیسر
دلسپرده به باران
بیدهان
بر آسمانهای از طعم وجود
* * *
شن زار سرخ است
آسمان
* * *
تنها من
با بالاپوش درنگ