گزارشی از جلسه نقد مجموعه شعر مهرنوش قربانعلی
«به وقت البرز» به حوزه ادبیات حماسی ملی و میهنی پای میگذارد و در عینحال قراردادهای زبانی شناسایی شده مربوط به این حوزه را نیز دوباره به خدمت نمیگیرد بلکه این حوزه از اندیشه را به خدمت عناصر و عادتهای لحنی و زبانی شعر شناسنامهدار خود در میآورد.
پگاه احمدی در نقد و بررسی مجموعه «به وقت البرز» سروده «مهرنوش قربانعلی» با بیان این مطلب گفت: به عبارتی دیگر قربانعلی در این مجموعه تاریخ را به متن روایت امروزین خود فرا میخواند. متنی که در آن عناصر مألوف تاریخی در تاویلهایی متفاوت به بازسرایی میرسد.
او که در جلسه بررسی این مجموعه و در تالار ناصری خانه هنرمندان سخن میگفت افزود: در تعدادی از شعرهای این مجموعه، اسطوره به بازتولید نمیرسد بلکه در خدمت تولید «آن دیگر» قرار میگیرد و «آن دیگر» متنی در تلفیق با کهن الگو اما خود بسنده است. طنز سرکشیها و انتقادات طنزآمیز متن به قطعیتها و جزمیتهای دگرگون شده اسطوره به هر آنچه که ماهیت کارکرد ابدی-ازلی و دو قطبی خود را از دست داده است و هر آن در معرض نوسان و فروپاشی است از شاخصههای مهم شعر قربانعلی در این مجموعه است.
احمدی ادامه داد: به سخره گرفتن این موجود با نوعی احساس غبن نسبت به ماهیت یکپارچگی اسطوره همراه است؛ در جهانی که دیگر جهان یکپارچگیهای اساطیری نیست. «اتوپیا» و وعدهگاه موعود به متن فراخوانده میشود تا مورد پرسش، نقد، خطاب و حتی استهزا قرار بگیرد؛ چرا که به جز در جهان متون آغازین، تمام ما به ازاهای این مکانی و این زمانی خود را از دست داده است و در متن واقعیت امروزین معوق مانده است.
او در پایان گفت: در مجموع «به وقت البرز» متنی پیشنهاد دهنده و قابل اعتناست. متنی برخاسته از ذهنیتی تجربهگرا و خلاق که با به چالش کشیدن موقعیتهای متفاوت، ظرفیتهای زیادی برای به اشتراک گذاشتن با مخاطبان خود دارد.
پس از وی «علی ثباتی» دیگر منتقد این جلسه در بررسی این کتاب گفت: گرچه فهرست اشعار نشان میدهد با سه دفتر مجزا سر و کار داریم، میتوان تا اندازهای نشان داد که هر سه دفتر شعر این مجموعه ساختکار یا مکانیسمی مشابه دارند.
او ادامه داد: شعرها غالبا ً از منظر استعاری پیچیدههستند؛ هم استعارههای بسیط و هم استعارههای تلفیقی. اولی به این معناست که وجه استعاری که مستعار منه (نرگس در استعاره از چشم) و مستعار له (چشم، وقتی که نرگس از آن استعاره میشود) را به هم پیوند میزند در متن گسترش مییابد و از وجوه مختلف و جنبههای گوناگون توصیف میشود و استعاره تلفیقی نیز چندین استعاره را در کنار هم مجموع میکند. این گرایش به ترکیب کردن و بسط دادن استعارهها از جمله درونمایههایی است که در هر شعر متن را پیش میبرد. در واقع میتوان گفت این مجموعه شعر در گرایش مکرری که به استعارهپردازی دارد منحصر به فرد میشود.
او افزود: در کنار این مسئله، تقریبا ً در بیشتر شعرها گرایشی به روایات باستانی به چشم میخورد. اشاراتی به سرودههای مقدس زرتشتیان، اشاره به آفریده شدن حوا از دندهی آدم که طنزی درخور نظر نیز دارد، سوره قصص و … . جدای از این، در برخی شعرها میلی وجود دارد به بازخوانی هر آنچه باستانی مینماید.
ثباتی ادامه داد: سیر دلالی شعرها، یعنی مجموعهی آن دالهایی که مدلولهایی را در خلال متن پیش مینهند، حاکی از آن است که راوی یا صدای بیشتر این شعرها، که لحنشان اول شخص است و چرخش لحنی چندانی ندارد، یک زن است. چه هنگامی که راوی نظارهگر جامعه است، چه هنگامی که معشوقی را خطاب میکند و چه هنگامی که حدیث نفس خود را واگویه میکند.
او همچنین گفت: میتوان گفت، در متن شعرها، ذهنیتی زنانه به کلام روی آورده است؛ زنی که از میان تمامی عناصر مدرن پیرامون خود آنهایی را در ذهن میآورد که میتوانند نقش نظارت، ثبت و مراقبه را عهدهدار شوند؛ زنی که در قلبش “تمدنی باستانی” بر جای مانده است و از زمان نقش خوردن چهرهی مونالیزا و آفریده شدن حوا تا به امروز روایتی کلان را دگرباره و دگرباره از سر میگذراند؛ زنی که هر بار از خود سخن میگوید.
در پایان این جلسه هم «علیرضا بهنام» در سخنانی گفت: شعر روایی اغلب بر بنیان نثر استوار است. در این نوع شعر از آنجا که محور همنشینی اهمیت زیادی پیدا میکند، میزان خیالانگیزی، – که از جمله ویژگیهای اولیه یک شعر خوب است- به شکل محسوسی به نفع روایتگری و توضیح جزئیات کنار میرود.
او افزود: شعر مهرنوش قربانعلی از معدود شعرهایی است که به رغم روایی بودن همچنان با قدرت، خصلت خیالانگیزی خود را حفظ کرده و از این جهت میتواند در زمره آثار درخشان عصر خود قرار بگیرد.
بهنام همچنین گفت: شگرد دیگری که در بیشتر شعرهای این کتاب ردپای آن به چشم میخورد طنز ظریفی است که قربانعلی در برخورد با اکثر پدیدههایی که روایت میکند به کار برده است. این طنز در پارهای از موارد به تخریب مصالحی که در زندگی واقعی انتخاب شدهاند میانجامد و در موارد دیگر روایتی مشهور از تاریخ یا اسطورهای تثبیت شده را آماج میگیرد.