مدیر گروه فقه بنیاد پژوهشهای اسلامی، در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر:
تکخوانی زنان برای مردان نامحرم حرام است
لید: آنگونه که از ادله قابل استفاده است، حرمت آوازخوانی زن برای مردان نامحرم حرمت ذاتی دارد؛ یعنی با قطعنظر از حواشی مفسدهانگیز آن حرام و ممنوع است، نه اینکه نفس آوازخوانی مشکل نداشته باشد اما به دلیل حواشی مفسدهانگیز مثل اثاره غالبی شهوت در شنونده و مخاطب حرام شده باشد
اشاره: کافی است در یک تیتراژ فیلم یا سریال، در بخشی از یک نمایش و یا یک کلیپ پربیننده، زنی به تکخوانی بپردازد تا باز این پرسش قدیمی سر باز کند که حکم تکخوانی زنان چیست و چرا همخوانی آنان، حکمی متفاوت با تکخوانی دارد. حجتالاسلاموالمسلمین مهدی شریعتی تبار، دلیل آن را حرمت مطلق صوت اجنبیه برای نامحرم میداند؛ امری که مطلق بوده و منوط به وجودِ محتوای باطل یا مقارنات دیگر نیست. مدیر گروه فقه بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی البته همخوانی زنان را نیز همواره جایز نمیداند؛ بلکه در برخی موارد، حکم به حرمت آنها نیز میدهد. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر با مدیرعامل سابق بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، در پی میآید:
فقه هنر: آیا آوازخوانی زنان، فینفسه، موضوع حرمت است؟ آیا موضوع این حکم، آوازخوانی زن است یا آوازخوانی زن نامحرم؟
شریعتیتبار: آوازخوانی اگر مشتمل بر باطل باشد مطلقاً حرام است و فرقی بین زن و مرد هم ندارد؛ چون مصداق غناء محرّم است. اما در مورد زنان یک تفاوت وجود دارد و آن اینکه صوت الاجنبیه بایّ نحوٍ کان، حرام است، میخواهد محتوای آن باطل باشد یا مشروع؛ چه اینکه مطلق آوازخوانی اجنبیه یعنی زن نامحرم برای مرد نامحرم نیز حرام است. طبیعی است که آوازخوانی زن برای محارم یا در مجالس زنان درصورتیکه مشتمل بر امر باطلی نباشد اشکالی نخواهد داشت؛ چون ملاک حرمت، اجنبیه بودن است.
فقه هنر: آیا نهی از آوازخوانی زنان، به جهت نفس این موضوع است یا حواشی آن، مانند لباس نامناسب زنان آوازهخوان، اثاره غالبی شهوت در مردان یا…؟
شریعتیتبار: صریح آیه قرآن است که «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»؛ یکی از مصادیق بارز خضوع در قول، خواندنِ آواز است؛ اما اینکه اثاره شهوت و امثال آن از حواشی مفسده باشد، فلسفه حکم است. آنگونه که از ادله قابل استفاده است، حرمت آوازخوانی زن برای مردان نامحرم، حرمت ذاتی دارد؛ یعنی با قطعنظر از حواشی مفسدهانگیز آن، حرام و ممنوع است، نه اینکه نفس آوازخوانی مشکل نداشته باشد و تنها به دلیل حواشی مفسدهانگیز مثل اثاره غالبی شهوت در شنونده و مخاطب حرام شده باشد. خیر، این نیست؛ بلکه نفسِ آواز خواندن زن برای مرد نامحرم، حرام است. بله، یکوقت، زن آوازهخوان، آوازی عاری از لهو و باطل برای محرمش میخواند اما آن آواز را بهصورت غیرقابلانتظار، مرد نامحرم میشنود که این مورد میتواند از حرمت استثنا شود؛ اما خواندن آواز در محیطی که مرد نامحرم حضور دارد یا بعداً آن را میشنود، اولاً و بالذات حرام است؛ چون مصداق نهی از «صوت الاجنبیه» قرار میگیرد و دلایل روایی آن را منع میکند و گمان میکنم در این مورد، بین فقها نیز اجماع وجود دارد.
فقه هنر: همخوانی زنان، چه تفاوتی با تکخوانی ایشان دارد که بسیاری قائل به حلیّت اولی و حرمت دومی هستند؟
شریعتیتبار: تکخوانی، مصداق صوت الاجنبیه است و مطابق ادله حرام است؛ اما در همخوانی، چون صدای زن تحتالشعاع صدای مردان قرار میگیرد و قابل تشخیص نیست، لذا مصداق صوت الاجنبیه نیز قرار نمیگیرد و ادله حرمت نیز بر آن صدق نمیکند؛ به همین جهت، حکم اولی آن، حلیت است. در اوایل انقلاب اسلامی، من یادم هست که سرود «ای شهید» را گروهی از زنان و مردان با هم خواندند و خیلی هم جالب توجه واقع شد و از رسانه ملی نیز به مرات پخش گردید؛ اما چون نوع پوشش و حجاب در آن رعایت نشده بود یک مقداری در مشهد سروصدا علیه آن ایجاد شد، چون گویا از خوانندگان زمان شاه نیز استفاده شده بود؛ ولی اگر پوشش و حواشی رعایت شود و صدای زن در میان صدای کلی بهگونهای باشد که تشخیص داده نشود و برجستگی نسبت به سایر صداها نداشته باشد و زیروبم صدای زن در میان صداهای مردان گم باشد، اشکالی ندارد.
فقه هنر: آیا اگر همخوانی زنان، به لحاظ اثاره غالبی شهوت در مردان، همان اثر تکخوانی ایشان را داشته باشد، حکم آن نیز حرمت خواهد بود؟ اگر برعکس، تکخوانی زنان، آثاری از قبیل اثاره غالبی شهوت را در پی نداشته باشد، آیا جایز خواهد بود؟
شریعتیتبار: مسئله اثاره شهوت و مفسدهانگیزی باید بر حسب نوع مورد بررسی و توجه قرار گیرد. اینگونه نیست که اگر یک کسی با شنیدن صدای یک زن که در میان دیگر صداها گم است دچار اثاره شود یا با دیدن او در کنار سایر خوانندگان مرد دچار تخیلات و تحریکات شهوانی شود، ما فوراً حکم بدهیم که این همخوانی اشکال دارد. خیر، مسئله به این سادگی نیست؛ بلکه باید اثاره غالبی و نوعی باشد نه شخصی و فردی، چه اینکه یک فردی ممکن است از دیدن مگس نیز دچار تهییج شهوانی شود، چنین مواردی که ناظر به شذوذ است ملاک احکام قرار نمیگیرد؛ بلکه آن حرکات و سکنات و پوششهایی که بهصورت نوعی موجب اثاره شهوت میگردد، طبق ادله حرمت پیدا میکند. البته باید توجه داشته که حرمت همخوانی در چنین صورتی، حرمت خودِ همخوانی نیست؛ بلکه حرمت ملحقات و مقرونات همخوانی است؛ یعنی حکم اولیه همخوانی زنان، حلیّت است اما چون قرین شده با یک سری عوامل مفسدهانگیز و مشوب، بنا به حکم ثانوی، حرمت پیدا کرده است. فرق حکم اولی و ثانوی نیز در این است که حکم اولی قابل تغییر نیست، یعنی نمیشود آن را تغییر داد اما در حکم ثانوی، با زوال عوامل، خود حکم نیز زایل میشود، بهعبارتدیگر، اگر همخوانی از ملحقات و مقرونات منهیه عاری شود و بدون زمینههای مفسدهانگیز اجرا گردد، حکم حرمت آن برداشته میشود و بهحکم اولی خود که حلیت است بر میگردد.