محمدتقی فاضل میبدی عضو هیئتعلمی دانشگاه مفید:
حجاب، موضوعیت ندارد! / نگاهکردن به بازیگران زن بیحجاب، جایز است/ در حکم نمایش زنان، تفاوتی بین پخش زنده و غیرزنده وجود ندارد!
اشاره: نزاع پیرامون حد شرعی حجاب بانوان قرنهاست که در فقه اسلامی، جاری است. در میان اما در سالهای اخیر و با پیروزی انقلاب اسلامی، نزاع دیگری نیز به آن اضافه شده است مبنی بر حکم فقهی «نمایش» بانوان بیحجاب و بدحجاب از رسانه. در این چند دههای که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد، هرازگاهی و با اتفاقاتی که در جامعه میافتد، این بحث، فرازوفرود پیدا میکند. دراینرابطه با آقای محمدتقی فاضل میبدی به گفتگو پرداختیم. او که سالهاست در زمره نواندیشان دینی قرار دارد معتقد است آنچه در نظر شارع، موضوعیت دارد، عفاف است نه حجاب. مشروح گفتگوی اختصاصی این استاد دانشگاه، بهقرار زیر است:
از برخی روایات به دست میآید که حجاب به معنای پوشاندن موی سر برای زنان، در اسلام، یک حکم مطلق و برای عموم زنان نیست بلکه چندین طائفه از زنان، طبق همان روایات، از داشتنِ حجاب استثنا شدهاند: زنان بادیهنشین، کنیزان، زنانی که به دلیل کثرت سنّ، دیگر رغبت به ازدواج با آنها وجود ندارد، عدم لزوم حجاب زنان برای خواجهگان (به تعبیر قرآن، غیر اولی الإربة) و زنان اهل ذمّه. این مجموعه زنان، بر مبنای روایات وارده، میتوانند حجاب نداشته باشند؛ درحالیکه اگر حکم وجوب حجاب عمومی میبود، اینها استثنا نمیشدند.
سوال: باتوجهبه اختلافنظر فقها در مورد حدّ حجاب، از لزوم پوشاندن صورت و دستها تا عدم وجوب پوشاندن سروگردن، به نظر شما، حد لازم به رعایت حجاب در هنرهای نمایشی چیست؟
فاضل میبدی: یکی از مسائلی که میان فقها، همیشه محل اختلاف بوده و تاکنون نیز نظر واحدی در مورد آن وجود ندارد، مسئله حجاب و پوشش زنان و حدود و ثغور آن است. دلیل این امر این است که در این باره، نصّ صریحی از قرآن که بیانکننده حدّ حجاب باشد نداریم؛ یعنی دلیلی برای وجوب حفظ الشعر (مو) و حفظ الرّأس (سر) نداریم. البته در قرآن گفته شده است که گردنها را بپوشانید؛ چون بحث خمار و جلباب آمده؛ ولی اینکه سر را بپوشانید یا اینکه تا چه اندازه بپوشانید یا مو را بپوشانید و این پوشش تا کجا لازم است، بهروشنی تبیین نشده و درباره آن، آیه صریحی در قرآن نداریم.
در منابع رواییِ ما، احادیث زیادی در مورد حجاب وجود دارد ولی متأسفانه اکثر آنها مورد اختلاف است. احادیثی که در این مسئله صراحت داشته باشد یکسان و یکدست نیستند. به همین جهت، دلیل مستحکمی که بتوان بدون اختلافنظر، بدان استناد نمود در اختیار نداریم.
از برخی روایات به دست میآید که حجاب به معنای پوشاندن موی سر برای زنان، در اسلام، یک حکم مطلق و برای عموم زنان نیست بلکه چندین طائفه از زنان، طبق همان روایات، از داشتنِ حجاب استثنا شدهاند: زنان بادیهنشین، کنیزان، زنانی که به دلیل کثرت سنّ، دیگر رغبت به ازدواج با آنها وجود ندارد، عدم لزوم حجاب زنان برای خواجهگان (به تعبیر قرآن، غیر اولی الإربة) و زنان اهل ذمّه. این مجموعه زنان، بر مبنای روایات وارده، میتوانند حجاب نداشته باشند؛ درحالیکه اگر حکم وجوب حجاب عمومی میبود، اینها استثنا نمیشدند.
مسئله دیگر اینکه اگر کسی بهصورت غیرمستقیم، مثلاً از پشت آینه یا عکس و فیلم، به زنان نگاه کند، بین فقها اختلافنظر هست. برخی گفتهاند این نوع نگاه که غیرمستقیم است، اشکالی ندارد اما بعضی دیگر معتقدند نگاهکردن غیرمستقیم به بدن زنان، بیشتر از وجه و کفین نیز حرام است. همچنین شنیدهام که فتوای مرحوم آقای خوئی این بود که اگر کسی بهصورت غیرمستقیم، به زن نامحرم نگاه کند، اشکالی ندارد. کن همین نگاه مجاز هم، درصورتیکه با شک و ریبه و خوفِ فساد همراه باشد، آنگاه مسئله فرق میکند؛ یعنی از باب اینکه فرد به مفسده نیفتد، نگاهکردن به زن نامحرم حرام میشود، حتی اگر حجاب هم داشته باشد.
اما مباحث و مسائل هنری و نسبتشان باحجاب، یک مبحث جداگانه و مفصل است؛ چه اینکه هنر از مقولههای مهم فرهنگ بشر است و روزبهروز نیز در حال پیشرفت و تحوّل است. اجمالاً عرض میکنم که نگاهکردن به زنانِ هنرپیشه، در فیلمها و سریالها، هیچ اشکالی ندارد؛ یعنی دلیلی بر حرمتش نداریم مگر اینکه توأم با ریبه و خوفِ مفسده باشد که در این صورت، حرام خواهد بود و عرض شد که حرمتش نیز مستند به دلیلی جداگانه است و ربطی به ادله حجاب ندارد؛ بنابراین، نگاهکردن فیلمهای خارجیِ با بازیگران زن فاقد حجاب شرعی که از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشوند، اشکالی ندارد؛ چون دلیلی بر حرمتشان نداریم مگر اینکه بینندهای از نگاهکردن به آنها دچار ریبه و مفسده شود که برای آن بیننده حرام خواهد بود اما در مجموع حرام نیست. درنتیجه، برای منِ بیننده، نگاهکردن بدون ریبه، به فیلم و سریالهای بیحجاب، اشکالی ندارد؛ اما اینکه خانم مسلمانی بخواهد فیلم بدون حجاب بازی کند، بحث دیگری است.
نتیجه اینکه، بهعنوان یک مسئله کلّی اگر بخواهم عرض کنم، آنچه در اسلام برای زن و نیز مرد مهم است، عفت و پاکدامنی است. منع از بیحجابی نیز برای جلوگیری از بیعفتی است؛ یعنی فلسفه حجاب، ارتباطی وثیقی با عفت و بیعفتی دارد.
بهعبارتدیگر، قدر متیقن این است که حجاب طریقیت دارد؛ یعنی طریق است برای عفت و پاکدامنی اما اینکه موضوعیت هم داشته باشد خیلی قطعی نمیتوان حکم کرد. این اواخر، حضرت آیتالله نوری همدانی، جمله نقض و دقیقی فرمودند و آن اینکه: زنهای ما اگر هم حجاب نداشته باشد، عفاف دارند. این جمله، خیلی جمله خوبی است. در قرآن هم اصل، عفاف است؛ «یحفظ فروجهم و فروجهنّ» ملاک است.
اگر در جامعهای باشیم که عفاف و پاکدامنی، منوط و متکی به پوشش موی سر نباشد، در اینجا این بحث مطرح میشود که آیا در چنین جامعهای، باز هم حجاب واجب است؟ آنچه برای ما روشن است این است که چشمها باید از نگاه آلوده و توأم با ریبه پاک باشد و عفت و پاکدامنی در جامعه نهادینه گردد اما اینکه اگر جامعه بهگونهای باشد که نپوشاندن موی سر زنان، مصداق نگاه آلوده قرار نمیگیرد و جامعه را به سمت بیعفتی سوق نمیدهد، در این صورت نمیتوانیم به شکل قطعی بگوییم که پوشاندن موی سر زنان واجب است؛ چون پوشش موی سر تعبّدی نیست که اگر تعبّدی میبود چندین دسته از زنان استثنا نمیشدند.
سوال: حکم نمایش بانوان بیحجاب در رسانه چیست؟ آیا این حکم، به نمایش بانوان بدحجاب نیز تسرّی مییابد؟ دلیل آن چیست؟
فاضل میبدی: ضمن پاسخ به پرسش قبلی، جواب این سؤال تا حدودی روشن گردید. اگر فیلم حامل یک پیام اخلاقی یا نقد فرهنگی و اجتماعی بوده و از قبیل فیلمهای مستهجن و مبتذل نباشد، نمایشش در رسانههای عمومی اشکالی ندارد و برای بیننده و مخاطب هم نگاه بدون ریبه به آنها بلااشکال است. دلیل آن نیز عرض کردیم که فقدان دلیل برای حرمت است. اما اگر فیلمی، هنجارشکن و غیراخلاقی باشد که بهجای بیانکردن مشکلات فقر، طلاق، مسائل خانواده، کودکان و هزاران مسئله اجتماعی دیگر، حدود اخلاق و ارزشهای اجتماعی را زیر پا بگذارد، طبیعتاً حکم ثانوی پیدا میکند و نشر و پخش و تماشای آن حرمت خواهد داشت.
سوال: آیا اگر بازیگران مرد، نقش زنان بدحجاب یا بیحجاب را بازی کنند، تفاوتی در حکم آن ایجاد میکند؟
فاضل میبدی: از روایاتی که به دست ما رسیده چنین استفاده میشود که تشبّه به جنس مخالف، مورد مذّمت قرار گرفته و ایبسا در مواردی حرام باشد. اما این مسئله را در حوزه مسائل هنری نمیتوان تسرّی داد؛ یعنی نمیتوان گفت که تشبّه به جنس مخالف در فیلم و نمایش هم حرام است؛ چون دلیلی که موجب حرمت تشبّه به جنس مخالف در عرصههای زندگی میشود در این جا مفقود است. ایبسا بهخاطر برخی از محذوریتهای شرعی و اخلاقی، مردی را در نقش زن قرار میدهد که از آن محذوریتها اجتناب شود. این چه اشکالی میتواند داشته باشد؟! مسلماً هیچ اشکالی ندارد. این فرق میکند با اینکه مردی در خیابان، با لباس و ظاهر زنانه بیاید و یا برعکس، زنی با چهره و لباس مردانه بیاید؛ زیرا در این موارد، اخلاقاً و عرفاً، چنین چیزی مورد قبول نیست اما در مسئله هنر، حکم ثانویه پیدا کرده و دیگر ارتباطی با حکم تشبه به جنس مخالف ندارد.
سوال: آیا در حکم نمایش بانوان بدحجاب و بیحجاب، بین پخش زنده و غیرزنده آن تفاوت است؟
فاضل میبدی: در مسئله نمایش، هیچ تفاوتی میان پخش زنده و غیرزنده وجود ندارد. هردو، نگاه غیرمستقیم و بهوسیله رسانه است. بله، اگر نمایش، نمایش تئاتر باشد که بینندگان بهصورت مستقیم بازیگران را تماشا میکنند، ظاهرشدن بازیگر بدون حجاب و نگاهکردن بیننده به آن، مشمول حکم حرمت است اما در سینما و تلویزیون که مخاطب بهواسطه امواج رسانهای، فیلم را تماشا میکند ولو پخش بهصورت زنده باشد، اشکالی ندارد مگر آنکه قصد ریبه در کار باشد که داستانش متفاوت میشود و ربطی به مانحنفیه ندارد. البته در میان فقهای معاصر دراینخصوص اختلافنظر وجود دارد. تعدادی از فقها گفتهاند بین پخش زنده و غیرزنده تفاوت وجود دارد؛ یعنی نگاهکردن به زنان بیحجاب در پخش زنده فیالواقع حکم نگاهکردن به خود شخص را دارد؛ لکن به نظر میرسد این دیدگاه قابلتأیید نیست و اصولاً هیچ تفاوتی میان پخش زنده و غیر نمیتوان قایل شد.
مدرسه فقه هنر با مشارکت: پژوهشگاه فقه معاصر، سایت شبکه اجتهاد.
یک پاسخ
بر خلاف نظر این شخص، روایات فراوانی داریم که اهلبیت و شخص نبی خاتم ص دستور داده اند پوشاندن موی سر برای زنان واجب است:
چند نمونه:
1. امام صادق(ع) در جواب کسی که پرسید: زن چه مقدار از زینتش را میتواند آشکار کند، فرمود: «فقط صورت و دو کف دست».[1] از این جهت که موی سر، جزء صورت به شمار نمیرود، لذا پوشیدن آن واجب است.
2. یکی از امامان(ع) در جواب سؤال مکتوبی که از ایشان پرسیده شده بود: کدام گروه از زنان میتوانند پوشش سر و دستان خود تا آرنج را کنار بگذارند، چنین نوشتند: «زنانی که از سن و سال ازدواج گذشته باشند».[2]
3. امام صادق(ع) فرمود: «جایز نیست که زن مسلمان، “خمار” و “درعی” بپوشد که به خوبی بدن را نپوشاند».[3] خمار به چیزی گفته میشود که زنها با آن، سر خود را میپوشانند.[4] این روایت نه فقط پوشاندن را لازم میداند، بلکه بیانگر این است که پوشش زن نباید به گونهای نازک باشد که رنگ بدن پیدا باشد.[5]
4. از امام کاظم(ع) پرسیدند: آیا مردی که اخته شده … میتواند وارد بر زنان شده و آب برای وضو به آنها بدهد و به موی آنها نگاه کند؟ امام فرمود: «خیر».[6]
5. امام رضا(ع) در جواب شخصی که پرسید: آیا نگاه کردن به موهای خواهر زن جایز است؟ فرمود: «خیر».[7]
6. امام رضا(ع) فرمود: «لازم نیست که زن موهای خود را از کودکان، قبل از بلوغ بپوشاند».[8] این حدیث به صراحت اعلام میکند که پوشاندن موی سر از مردهایی که به بلوغ رسیدهاند واجب است.
7. پیامبر اسلام(ص) در حدیث معراجی خود، در توصیف خود از زنانی که دچار عذاب بودند، به حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) چنین فرمود: «…آن زنانی که با موهایشان آویزان شده بودند، کسانی بودند که موهای خود را از نامحرم نمیپوشاندند».[9] عذاب شدن افراد به خاطر انجام کاری، نشان دهنده حرام بودن آن عمل است.
[1]. «سُئِلَ عَمَّا تُظْهِرُ الْمَرْأَةُ مِنْ زِینَتِهَا قَالَ الْوَجْهَ وَ الْکَفَّیْن»؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 20، ص 202، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[2]. «ذَکَرَ الْحُسَیْنُ أَنَّهُ کَتَبَ إِلَیْهِ یَسْأَلُهُ عَنْ حَدِّ الْقَوَاعِدِ مِنَ النِّسَاءِ اللَّاتِی إِذَا بَلَغَتْ جَازَ لَهَا أَنْ تَکْشِفَ رَأْسَهَا وَ ذِرَاعَهَا فَکَتَبَ ع مَنْ قَعَدْنَ عَنِ النِّکَاح»؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 467، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. «لَا یَصْلُحُ لِلْمَرْأَةِ الْمُسْلِمَةِ أَنْ تَلْبَسَ مِنَ الْخُمُرِ وَ الدُّرُوعِ مَا لَا یُوَارِی شَیْئا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 3، ص 396، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم 1407ق.
[4]. ر.ک: حجاب زنان مسن و سالمند 21459.
[5]. مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، رسولى محلاتى، هاشم، ج 15، ص 306، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.
[6]. «قُلْتُ یَکُونُ لِلرَّجُلِ الْخَصِیُّ یَدْخُلُ عَلَى نِسَائِهِ فَیُنَاوِلُهُنَّ الْوَضُوءَ فَیَرَى شُعُورَهُنَّ قَالَ لا»؛ الکافی، ج 5، ص 532.
[7]. «سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ أَ یَحِلُّ لَهُ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى شَعْرِ أُخْتِ امْرَأَتِهِ؟ فَقَالَ لَا»؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص 363، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق.
[8]. «الْغُلَامُ … لَا تُغَطِّی الْمَرْأَةُ شَعْرَهَا مِنْهُ حَتَّى یَحْتَلِم»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، محقق مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 436، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
[9]. «أَمَّا الْمُعَلَّقَةُ بِشَعْرِهَا فَإِنَّهَا کَانَتْ لَا تُغَطِّی شَعْرَهَا مِنَ الرِّجَال»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، محقق: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 11، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
منبع: https://www.islamquest.net/fa/archive/fa61119