استاد سطوح عالی حوزه علمیه مشهد، در گفتگوی اختصاصی با فقه‌هنر:

رقص، تحت هر عنوانی، حرام است!

لید: ممکن است تصوّر شود که مصداق «زفن» در زمان صدور حدیث، تنها رقص‌هایی بوده که مشتمل بر حرام‌های دیگر همانند اختلاط محرم با نامحرم، نواختن آهنگ مطرب، وجود مجلس قمار و نوشیدن خمر بوده است و نهی از آن، بدین جهت‌ها بوده است ولی دلیل محکمی برای این مطلب، وجود ندارد؛ ازاین رو، به‌عنوان دیگری حرام نشده است.

اشاره: حجت‌الاسلام ابراهیم نیکدل، استاد سطوح عالی حوزه علمیه مشهد است. زاده 1352 مشهد، علاوه بر تدریس، سالهاست که به پژوهش در حوزه فقه و دانش‌های وابسته به آن نیز می‌پردازد. کتاب «حکم ظاهری؛ چیستی، فرایندها و قواعد عمومی» یکی از نگاشته‌های اوست. او در این گفتگوی اختصاصی، به واکاوی تعریف رقص و بیان حکم فقهی آن، به‌عنوان یک ورزش و هنر پرداخته است. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر، با عضو هیئت‌علمی مؤسسه پژوهشی دانشوران مشهد، از نگاه شما می‌گذرد:

فقه‌هنر: تعریف دقیق «رقص و حرکات موزون» چیست؟

نیکدل: در مورد تعریف رقص، بیان چند نکته لازم است:

نکته اوّل: رقص، مفهوم عرفی است و به عرف موکول شده است ولی تفسیر آن به حرکت‌های موزون، صحیح نیست؛ چراکه برخی نمایش‌هایی که در ورزش‌های رزمی و غیررزمی[1]وجود دارد نیز از حرکت‌های موزون شبیه به رقص عرفی، تشکیل شده است که در عرف، نام رقص، بر آن‌ها نهاده نمی‌شود؛ بنابراین تعریف رقص به حرکت‌های موزون، مانع دخول غیر رقص در این تعریف نمی‌شود.

نکته دوّم: برخی رقص را به حرکت‌های موزونی که در آن، لهو و لعب وجود دارد تفسیر کرده‌اند. بر اساس این تعریف، بیشتر حرکت‌های ورزشی از تعریف رقص، خارج می‌شوند ولی همچنان برخی از نمایش‌های ورزشی همانند پاتیناژ، مشمول این تعریف نیز هستند.

بعلاوه، بر اساس این تعریف، برخی مصداق‌های عرفی رقص، از این تعریف خارج می‌شوند. به‌عنوان نمونه، برخی از رقص‌ها در برخی از ملّت‌ها وجود دارد که داستان سلحشوران پیشین را بیان می‌کنند که از نظر عرف، لهو و لعب نیستند؛ بنابراین این تعریف، افزون بر مانع نبودن نسبت به غیر رقص، همه افراد رقص را نیز شامل نمی‌شود.

نکته سوم: آنانی که به رقص به‌عنوان هنر نگاه می‌کنند آن را به بیان احساس رقصنده به‌وسیله زبان بدن تعریف می‌کنند و آن را جزء هنرهای نمایشی قلمداد می‌کنند ولی در نظر عرف، رقص به این معنا نیست.

مجموع این نکته‌ها سبب شد که حقیر با این فحص ناقص، به تعریف دقیقی از رقص دست نیابم.

 

فقه‌هنر: آیا رقص به‌عنوان اوّلی حرام یا مکروه است؟

نیکدل: در پاسخ این پرسش باید دلیل حرمت رقص بررسی شود.

دو دلیل برای حرمت رقص، قابل ذکر است:

اوّل: موثّقه سکونی است: «عَلِی بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِی عَنِ السَّكُونِی عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ وَ الْمِزْمَارِ وَ عَنِ الْکُوبَاتِ وَ الْکَبَرَاتِ.».[2] در این روایت، از امور مختلفی نهی شده است که یکی از آنها، «زفن» است که به رقص تفسیر شده است.

دوم: فتوای مشهور.

هر دو دلیل، رقص را به‌عنوان رقص و نه به‌عنوان لهو و لعب، حرام می‌کنند.

البته ممکن است تصوّر شود که مصداق «زفن» در زمان صدور حدیث، تنها رقص‌هایی بوده که مشتمل بر حرام‌های دیگر همانند اختلاط محرم با نامحرم، نواختن آهنگ مطرب، وجود مجلس قمار و نوشیدن خمر بوده است و نهی از آن، بدین جهت‌ها بوده است ولی دلیل محکمی برای این مطلب، وجود ندارد؛ ازاین رو، به‌عنوان دیگری حرام نشده است.

 

فقه‌هنر: آیا در صورت تطبیق عنوان‌های دیگری همانند  هنر یا ورزش، مشمول دلیل حرمت خواهد بود؟

نیکدل: باتوجه‌به دلیل حرمت رقص، صدق عنوان دیگر بر آن، تغییری در حکم آن ایجاد نمی‌کند. البته اگر دیگر عنوان رقص بر آن صادق نباشد جای تأمّل وجود دارد.

 

فقه‌هنر: به باور برخی از فقهای گذشته و معاصر، حداقل حکم هنر، فی‌نفسه، استحباب است؟ آیا این نظریه دررابطه‌با رقص نیز به‌عنوان یک هنر، قابل طرح است یا خیر؟

نیکدل: بنده چنین نظری را ندیدم ولی اگر این مبنا وجود داشته باشد و صدق عنوان هنر، موجب استحباب عملی شود در صورتی تطبیق این مبنا ممکن است که عمل، فی حدّ نفسه حرام نباشد.

به‌عنوان نمونه، اگر بر دروغگویی به شکل خاصّ یا بر تمسخر مؤمنین، عنوان هنر صادق باشد موجب برطرف‌شدن حرمت آن‌ها نمی‌شود.

—————————————————————————

[1] . همانند پاتیناژ یا رقص با اسکیت بر روی یخ.

[2] . کافی طبع اسلامیه ج 6، ص 432.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 13 =