قصه‌خوانی و آوازخوانی، توسط یهود ترویج می‌شده است!

اشاره: حجت‌الاسلام علی‌اکبر صافی‌اصفهانی، زاده 1343 اصفهان و از بیت مشهور و محبوب صافی‌اصفهانی در این دیار است. وی سالهاست که علاوه بر تدریس و پژوهش در عرصه‌های فقه، اصول و تفسیر، مسؤولیت های گوناگونی را در این حوزه به عهده داشته است که معاونت آموزشی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، مدیریت مرکز تخصصی علامه مجلسی و مدرسه عالی بانو مجتهده امین، از آن جمله‌اند. با ان پیرامون عنوان «اضلال» به عنوان یکی از عناوین پرکاربرد برای اثبات حرمت فعالیت‌های هنری به گفتگو نشستیم. وی معتقد است دو هنر مهمی که در زمان شارع وجود داشته‌اند اساساً برای گمراهی افراد و دوری ایشان از دین اسلام، ترویج می‌شده اند؛ لذا ادله حرمت هنر نیز باید با توجه به این پیشینه تحلیل شود.

لید: هر دو موردی که در شأن نزول آیه گفته شده است، انواعی از هنر رایج در آن روزگار بوده است: یکی، هنر نقالی و قصه‌خوانی؛ و دیگری، هنر آوازخوانی. اما دو هنری که در آن مقطع وجود داشتند، رویکرد تهاجم بر علیه حقیقت و واقعیت داشته و توسط سلبریتی‌هایی دنبال می‌شده است که رؤیای انحراف افکار و قلوب مردم از شنیدن و پرداختن به سخن حق و صواب را در سر می‌پرورانده‌اند یا به گمان من، از سوی یهود فتنه‌گر آن روزگار یا جاهلیت مکه اجیر شده بودند که نگذارند مردم مجذوب و شیفته زیبایی و طنازی قرآن شوند.

سؤال:  اضلال چیست و آیا بر انواع هنر، قابل تطبیق است؟

صافی‌اصفهانی: اضلال در آیه ۶ سوره مبارکه لقمان «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ»، به قرینه «عن سبیل الله»، به رفتارها و برنامه‌هایی اطلاق می‌شود که جنبه تهاجم فرهنگی و مقابله با حقیقت دارد و سعی دارد انسان و جامعه را از راه خدا به بیراهه‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌های انحرافی بکشاند؛ لذا قطعاً مطلق هنر را نمی‌توان مصداق اضلال دانست؛ زیرا هر هنری و در هر موقعیتی، چنین نقشی را ایفا نمی‌کند.

سؤال:  آیا دلیل شرعی که دلالت بر حرمت یا عدم رجحان اضلال به‌صورت مطلق بکند موجود است؟

صافی‌اصفهانی: قطعاً اضلال از راه خدا، فعلی مذموم است. در مصادیق واقعی آن نیز به‌تناسب میزان تأثیری که در دورکردن مردم از راه الهی دارد، متعلَّق حرمت یا کراهت واقع خواهد شد.

سؤال:  آیا هنری وجود دارد که بماهوهو مصداق اضلال باشد یا آنکه همراه به جهت مقارناتی از قبیل اختلاط زن و مرد، محتوای نامناسب و مضلّ و …، مصداق اضلال قرار می‌گیرد؟

صافی‌اصفهانی: بله؛ هنرهایی وجود دارد که مصداق اضلال است – البته اگر بتوان این هنرها را با این کارکرد شیطانی، هنر نامید – و این مطلبی است که از شأن نزول آیه به‌خوبی دریافت می‌شود. شأن نزول آیه اضلال به دو نحو بیان شده است: برخی مفسران گفته‌اند که آیه، در نکوهش کسانی است که کنیزان خواننده و مغنیه‌ای را می‌خریدند تا در مقابل قرائت آیات قرآن توسط پیامبر به خوانندگی بپردازند و حواس مردم را از شنیدن آیات پرت کرده و به‌سوی خود جلب کنند؛ برخی دیگر از مفسران نیز آیه را در مورد قَصّاصون (قصه‌پردازان) و کسانی دانسته‌اند که در تهاجم فرهنگی علیه نزول قرآن، به قصه‌خوانی و افسانه خوانی در کوی و برزن می‌پرداختند تا حواس و توجه مردم را از قرآن به این قصه‌های خیالی و افسانه‌ای جلب کنند و آنان را از گرایش به قرآن که راه و مسیر ترسیم شده پروردگار برای هدایت انسان‌هاست، پرت و منحرف سازند.

سؤال:  آیا اندراج برخی از انواع هنرها، از قبیل موسیقی، هنرهای نمایشی و… تحت عنوان «اضلال»، ناشی از به رسمیت نشناختن مقولاتی از قبیل هنر، تفریح، شادی و اوقات فراغت از سوی فقها و متدینین نیست؟ به دیگرسخن، اگر هنر، تفریح و شادی را اموری مشروع و عقلایی در نظر بگیریم، طبیعتاً هیچ هنری بماهوهو مصداق افساد نخواهد بود. آیا این ادعا را قبول دارید؟

صافی‌اصفهانی: همان‌طور که در پاسخ سؤال قبلی عرض کردم، هر دو موردی که در شأن نزول آیه گفته شده است، انواعی از هنر رایج در آن روزگار بوده است: یکی، هنر نقالی و قصه‌خوانی؛ و دیگری، هنر آوازخوانی. اما دو هنری که در آن مقطع وجود داشتند، رویکرد تهاجم بر علیه حقیقت و واقعیت داشته و توسط سلبریتی‌هایی دنبال می‌شده است که رؤیای انحراف افکار و قلوب مردم از شنیدن و پرداختن به سخن حق و صواب را در سر می‌پرورانده‌اند یا به گمان من، از سوی یهود فتنه‌گر آن روزگار یا جاهلیت مکه اجیر شده بودند که نگذارند مردم مجذوب و شیفته زیبایی و طنازی قرآن شوند. پس بر همین اساس، می‌توان گفت هر هنری که هنر واقعی و هنر بماهو هنر بوده و مایه شادی و تفریح و نشاط است، نمی‌تواند مایه اضلال و مورد نکوهش باشد؛ بلکه هنری، مایه اضلال و مورد تحریم و تخطئة فقیهان و مفسران است که تهاجم فرهنگی بر علیه ارزش‌ها و حقیقت‌ها و نقشه راه الهی داشته باشد. بنابراین فتاوای کسانی که هر موسیقی یا هنر نمایشی و غیره را تحت عنوان اضلال مندرج می‌سازند و بر آن مهر تحریم می‌زنند، از نظر ما مورد نقد جدی است و نمی‌توان از این باب که برخی از مدل‌ها و اشکال هنر زمینه‌ساز انحراف مردم از راه خداست، همه انواع هنر را به دیده تردید نگریست و از باب احتیاط، همه را چوب تحریم زد؛ کمااینکه همه را مطلقاً حلال و مشروع دانستن نیز خطاست.

سؤال:  آیا تطبیق یا عدم تطبیق عنوان «افساد»، از وظایف فقیه است یا عرف عام و یا مکلف؟

صافی‌اصفهانی: واضح است که حرمت اضلال، از احکام منصوص العله است و فقیه و مفسر فقط درصدد و در مقام بیان حکم است و مناط و علت حکم را منقح و شفاف می‌سازد؛ ولی تطبیق حکم بر مصادیق واقعی آن، با عرف و عقلاست؛ همان‌طور که در صدر اسلام، وقتی هنر نقالی و قصه‌پردازی در تقابل با قرآن و به هدف بر زمین‌زدن حقیقت وحی به صحنه می‌آید، عنوان «اضلال عن سبیل الله» بر آن حمل می‌شود؛ اما همین هنر اگر در خدمت حقیقت و رشد انسان‌ها درآید، دیگر از آن عنوان و حکمی که بر آن حمل شده است خارج می‌شود.

 

«مدرسه فقه هنر با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 − 2 =