نمایشگری یا نمایاندن؛ مسئله این است!
مصطفی دُرّی
لید: اضافهکردن واژه «فقه» به ابتدای واژه «نمایش»، همانطور که بارها در همین نگاشته مورد تصریح قرار گرفت، اصلاً به این معنا نیست که «فقه نمایش» را بهمثابه یک باب فقهی میانگاریم، بلکه در حال حاضر و با حجم مسائلی که دارد، بهروشنی، نمیتوان آن را یک باب فقهی انگاشت، بلکه صرفاً سرفصلی از یک باب فقهی است. فقه نمایش البته آنجا که به نفس مقوله نمایش میپردازد ذیل فقه هنر قرار میگیرد و آنجا که عرضه نمایاندن (= اکران) آن موردتوجه واقع میشود، زیرمجموعه فقه رسانه میگردد. لکن درهرصورت، لازم است مراد از این واژه و گستره مسائل آن، روشن گردد.
فقه هنر، ازآنجاکه تاکنون بهمثابه یک باب فقهی، کمتر مورد گفتگو قرار گرفته است لذا سرفصلها و عناوین ابواب آن نیز ناشناخته است. در این میان، اگرچه پیشنهادهای گوناگونی برای سرفصلهای این باب فقهی مطرح است اما بهواسطه نوپدید بودن این باب فقهی، هنوز توافق روشنی از ناحیه دانشیان فقه هنر، بر روی آن وجود ندارد.
بااینهمه اما، هر تقسیمی که برای فقه هنر در نظر گرفته شود، یکی از سرفصلهای آن، یا به عبارت محافظهکارانهتر، لااقل یکی از موضوعاتی که این باب فقهی بهصورت جدی و پردامنه به آن خواهد پرداخت، «فقه نمایش» است.
نمایش اما، عبارتی دوپهلو است. از سویی، میتوان مراد از آن را «در معرض مشاهده قراردادن» انگاشت که در این صورت، دیگر اختصاصی به فیلم و سینما و تئاتر نداشته و شامل هرآنچه قابل نمایاندن باشد میگردد، حتی اگر آن چیز، هنری نظیر موسیقی، نقاشی، مجسمهسازی و… باشد. به نظر میرسد این معنا از «نمایش» بیشتر مناسب با فقه رسانه باشد تا فقه هنر؛ زیرا این فقه رسانه است که تمرکز بر انتقال پیام داشته و لذا نمایاندن برای وی، از اهمیت دوچندان برخوردار خواهد بود.
از سویی دیگر اما میتوان نمایش را به معنای «هنرهای نمایشی» در نظر گرفت؛ هنرهایی که شامل تئاتر، تلویزیون و سینما میشود و تمرکز آن، بر خودِ هنر است نه «نمایاندنِ» آن؛ بنابراین اگر فیلم یا تئاتری، اکران نشود یا در سالنی اجرا نشود، باز هم «نمایش» است، اگرچه نمایانده نشده است!
باری، مراد از «نمایش» در این مجله، هم معنای هنری آن، یعنی هنرهای نمایشی است؛ هنرهایی که آن قدر اهمیت دارد که در میان هنرهای هفتگانه، دو سهم را به خود اختصاص داده است (تئاتر و سینما) و هم معنای رسانهای آن، به معنای نمایاندن.
مجله «فقه نمایش» تلاش دارد تا جستارهایی در این سرفصل مشترک از «فقه هنر» و «فقه رسانه» را عرضه بدارد، جستارهایی که بیشتر به زوایای کمترپرداخته شده فقه نمایش میپردازد و حجم پرداخت آن نیز در اندازه یک مجله الکترونیکی است.
در این مجله، ابتدا به چیستی و گستره فقه نمایش پرداختیم. اضافهکردن واژه «فقه» به ابتدای واژه «نمایش»، همانطور که بارها در همین نگاشته مورد تصریح قرار گرفت، اصلاً به این معنا نیست که «فقه نمایش» را بهمثابه یک باب فقهی میانگاریم، بلکه در حال حاضر و با حجم مسائلی که دارد، بهروشنی، نمیتوان آن را یک باب فقهی انگاشت، بلکه صرفاً سرفصلی از یک باب فقهی است. فقه نمایش البته آنجا که به نفس مقوله نمایش میپردازد ذیل فقه هنر قرار میگیرد و آنجا که عرضه نمایاندن (=اکران) آن موردتوجه واقع میشود، زیرمجموعه فقه رسانه میگردد. لکن درهرصورت، لازم است مراد از این واژه و گستره مسائل آن، روشن گردد.
پس از آن، چالشهای فقه نمایش را مورد بررسی قرار دادیم. این چالشها بیشتر به چالشهای میان نمایشگران و فقها اختصاص دارد؛ چالشهایی که بهمثابه تأثیرگذاری فراوان هنرهای نمایشی و همچنین استفاده آن از سایر عرصههای هنر، مانند موسیقی، حجم بیشتری نسبت به سایر سرفصلهای فقه هنر را داراست.
مجله «فقه نمایش» در ادامه به واکاوی پنج مسئله از مسائل فقه نمایش میپردازد که اگرچه هم به فقه هنر و هم به فقه رسانه مربوط است لکن در مواردی وجه رسانهای آن، افزون میگردد.
مسئله اول، «نمایش برهنه و نیمهبرهنه مردان در رسانه» است. این مسئله از آنجا اهمیت مییابد که در مقوله حجاب، بیشتر بر روی حجاب زنان تمرکز شده است و کمتر به حجاب لازم برای مردان پرداخته شده است. در اینجا اما، تمرکز بر حد واجب حجاب برای مردان و مهمتر از آن، حکم نمایش مردانی است که این حجاب را کمتر رعایت کرده یا به حد ضرورت آن اکتفا میکنند. در این مسئله و چهار مسئله دیگر، ابتدا مهمترین نظرات فقها پیرامون مسئله گزارش شده و سپس در دو گفتگو و یک یادداشت، زوایای گوناگون آن، مورد واکاوی قرار گرفته است.
مسئله دوم، «تشبه به جنس مخالف در فیلم و نمایش» است. این مسئله، هم به لحاظ فقهی، به لحاظ روایاتی که در تشبه به جنس مخالف نهی میکنند موردتوجه است و هم به لحاظ هنری، سالهاست که جامعه هنری را با چالش مواجه کرده است که آیا به بازیگر برگزیدهای که نقش جنس مخالف خودش را بازی کرده است، جایزه بازیگر برتر زن را بدهند یا بازیگر برتر مرد را؟! با تلاش برای یکسانسازی جایزههای جنسیتی در جشنوارههای مرتبط با هنرهای نمایشی، اگرچه این چالش از میان جامعه هنری کمکم رخت بر می بندد، اما در دانش فقه، کماکان، به قوت خود باقی است.
مسئله سوم، «نمایش بانوان بدحجاب یا بیحجاب ایران و غیرایرانی» است. مسئله حجاب بانوان اگرچه عمر درازی دارد اما حکم «نمایش» آن، سابقه چندانی ندارد. از طرفی، همانطور که از عنوان مسئله پیداست، این موضوع، اختصاصی به بانوان ایرانی یا مسلمان ندارد و مسئله را بهصورت عام، مورد واکاوی قرار میدهد.
مسئله چهارم، «استفاده زنان از کلاهگیس در معرض دید مردان» است. استفاده از کلاهگیس، اگرچه هم در میان زنان و هم در میان مردان، سابقه دیرینی دارد لکن در هنرهای نمایشی، بهعنوان امری متداول برای نزدیککردن چهره بازیگر به نقش استفاده میشود. حال پرسش این است که آیا استفاده زنان از کلاهگیس و نمایش آن برای عموم مردان و زنان، جایز است؟
مسئله پایانی از مسائل پنجگانه، به «تفاوت بین پخش زنده و غیرزنده در احکام نگاه» میپردازد. وجه ایجاد این پرسش، فتاوای فقهای متأخر است که بسیاری از ایشان، میان حکم نگاه به پخش زنده و غیرزنده تصویر نامحرم، تفاوت گذاشتهاند.
در بررسی این مسائل پنجگانه، همانطور که در مسئله آغازین نیز تصریح شد، ابتدا آرای فقها گزارش میشود و سپس در قالب دو گفتگو و یک یادداشت، به هر یک از این مسائل، پرداخته میشود.
مسئله پایانی که تلاش میشود در تمام مجلات الکترونیکی موردتوجه قرار گیرد، «آیندهپژوهی فقه نمایش» است. اینکه فقه نمایش در یک قرن آینده، با چه پرسشهایی مواجه میشود؛ برای پاسخ به این پرسشها، چه کارهایی باید صورت پذیرد و بهطورکلی، تلاش برای اینکه رویکرد فقه به این عرصه، از انفعال، به فعّال تبدیل گردد.
این مجله، حاصل همافزایی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، مدرسه فقه هنر و سایت شبکه اجتهاد است. امید که مورد پذیرش درگاه احدیت و رضایت خاطر امام عصر (ع) قرار گیرد. آمین.