نگاهی به دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی؛
از شور تا ماهور، از نوا تا همایون!
محمدصادق ابراهیمی
لید: بسیاری از صاحبنظران معتقدند مفهوم دستگاه در واقع، همان مفهوم مقام است که در دوره قاجار و پس از شکلگیری مفهوم ردیف، مصطلح شده است؛ یعنی پیشازاین دوره، موسیقی سنتی براساس مقامها، آموزش داده میشد اما با شکلگیری ردیف در این دوره، مفهوم مقام، جای خود را به مفهوم دستگاه، میدهد. دستگاه از چندین گوشه یا نغمه تشکیل شده است؛ این گوشهها به طور سنتی، در یک ساختار دایرهای پنجقسمتی اجرا میشوند که شامل پیشدرآمد، چهارمضراب، آواز، تصنیف و رِنگ است.
اشاره: دستگاه، مقام و گوشه. شاید کمتر فقیهی باشد که با این اصطلاحات آشنا باشد؛ درحالیکه عناوین فقهی که بر موسیقی منطبق هستند ارتباط نزدیکی با این اصطلاحات دارند. به عبارتی، با برخی دستگاهها، بهدشواری میتوان موسیقی لهوی نواخت و برخی مقام و گوشهها اساساً برای طرب کاربردی ندارند. نوشته پیش رو، تلاش میکند تا آشنایی مختصری با دستگاهها، مقامها و گوشههای موسیقی ایرانی، برای فقهپژوهان ایجاد کند.
قطعههای موسیقی، ضمن اینکه منطق درونی خاصی دارند از الگوهای ویژهای نیز پیروی میکنند. این الگوها از گذشتههای دور تدریجاً شکل گرفته و بهمرورزمان در قالب مفاهیم مختلفی همچون مقام و دستگاه بهمنظور دستهبندی و نظمبخشی نغمهها، تسهیل روند آموزش موسیقی و حتی تجزیهوتحلیل یک قطعه موسیقایی تدوین شدهاند. اجزای کوچکتر دستگاه، گوشهها یا همان ملودیهای کوتاهیاند که در یک قطعة موسیقایی وجود دارند و طبق یک نظم خاص و هماهنگی با هم ترکیب شدهاند. به همین دلیل هر دستگاه موسیقی از حالوهوای خاصی برخوردار بوده و تأثیری منحصربهفردی از خود در شنونده برجای میگذارد. نوشته پیش رو تلاش میکند این دو مفهوم کانونی در موسیقی ایرانی را توضیح دهد: دستگاه و گوشه.
چیستیِ دستگاه در موسیقی
دستگاه از دو واژه دست و گاه، تشکیل شده است. گاه در لغت علاوه بر معنای زمان و مکان و به معنای پرده ساز نیز به کار رفته است. طبق معنای اخیر، دستگاه به معنای قرار گرفتن انگشتان دست بر روی پردههای ساز است؛ چه اینکه در هر آهنگ یا نغمهای، نحوة گذاشتن انگشت روی پردههای ساز متفاوت است؛ بنابراین، دستگاه در اصطلاح موسیقی ایران عبارت است از مجموعهای ترکیب یافته از چند گوشه (نغمه) که از لحاظ گام، کوک و فواصل نت با یکدیگر هماهنگ هستند.
بسیاری از صاحبنظران معتقدند مفهوم دستگاه در واقع، همان مفهوم مقام است که در دوره قاجار و پس از شکلگیری مفهوم ردیف، مصطلح شده است؛ یعنی پیشازاین دوره، موسیقی سنتی براساس مقامها، آموزش داده میشد اما با شکلگیری ردیف در این دوره، مفهوم مقام، جای خود را به مفهوم دستگاه، میدهد. دستگاه از چندین گوشه یا نغمه تشکیل شده است؛ این گوشهها به طور سنتی، در یک ساختار دایرهای پنجقسمتی اجرا میشوند که شامل پیشدرآمد، چهارمضراب، آواز، تصنیف و رِنگ است.
چیستیِ گوشه در موسیقی
گوشه در موسیقی سنتی عبارت است از آهنگ یا نغمههایی که در چارچوب دستگاهها و آوازها قرار میگیرند و در نهایت ردیف را شکل میدهند. گوشههای هر دستگاه را میتوان از یک قطعه آهنگ از حیث اینکه از لحاظ ساختار و جایگاه نتها با یکدیگر وجه مشترک دارند، متمایز دانست. همچنین گوشهها تنوع زیادی از حیث کوتاه یا بلند بودن، در یک یا چند دستگاه بودن و زمان نواختن دارند.
انواع دستگاهها در موسیقی ایران
در موسیقی سنتی ایرانی ما، هفت دستگاه ماهور، شور، همایون، چهارگاه، سهگاه، راستپنجگاه و نوا را داریم که البته برخی از موسیقیدانان مانند علینقی وزیری، راستپنجگاه را در زمره دستگاه ماهور و نوا را جزئی از آوازهای دستگاه شور میدانند و در مجموع پنج دستگاه را به همراه پنج آواز بهصورت زیر تعریف میکنند:
دستگاه ماهور شامل آواز راستپنجگاه است؛
دستگاه شور شامل آوازهای دشتی، ابوعطا، افشاری، بیات ترک و نوا است؛
دستگاه همایون شامل آواز بیات اصفهان است؛
دستگاه چهارگاه؛
دستگاه سهگاه.
دستگاه شور
دستگاه «شور» را مهمترین دستگاه موسیقی ایرانی و مادر تمامی دستگاهها میدانند؛ چراکه پنج آواز مهم از آن منشعب شده است. شور در زبان عِبری به معنای آواز و سرود است و از دوره ساسانیان وارد زبان فارسی شده است؛ نکتهای که «عباس اقبالآشتیانی» نیز روی آن صحه میگذارد. به عقیده داریوش طلایی، تمام ساختارهای مُدال در ردیف موسیقی ایرانی بر اساس چهاردانگ بنا میشود که به آنها «دانگهای بنیادین» میگویند و یکی از این چهاردانگ بنیادین، دانگ اول دستگاه شور است.
اسامی برخی از گوشههای دستگاه شور عبارتاند از کرشمه، نغمه، حزین، زیرکش سلمک، سلمک، گوشه ابوعطای بزرگ، مجلسافروز، دوبیتی، رضوی، شهناز، مثنوی، بیاتکرد، ضرباصول و شهرآشوب.
دستگاه شور، اصولاً شامل سه جایگاه اجرایی است:
الف) بالا دسته (محدودة دانگ اول)؛
ب) وسط دسته (محدودة دانگ دوم)؛
ج) پایین دسته (منطقة دانگ سوم در ناحیة اکتاو).
بررسی دستگاه شور نشانگر آن است که در خلال دستگاه، مدولاسیون یا پردهگردانی به دیگر دستگاهها صورت نمیپذیرد. در مقابل، هنگام نواختن دیگر دستگاهها و آوازها نظیر ماهور، همایون و اصفهان، گرایش عملی و نظری قابل توجهی برای ورود به شور دیده میشود. شور در کوکهای متنوعی اجرا میشود که رایجترین آنها، شور سل و لا (راستکوک) و شور دو و ر (چپکوک) هستند که البته شور در مبنای سی و می نیز قابلاجرا است.
آوازهای دستگاه شور
آواز بوعطا
به دستان العرب نیز معروف است که البته وجود گوشههایی نظیر حجاز و یقولون و تحریر بغدادی، این وجه تسمیه را قوت میبخشد. اگر شور را در مبدأ سل در نظر بگیریم، ابوعطا بر روی درجة دوم یعنی لاکرن شکل میگیرد. درجة دوم بهنوعی نت شروع و نت ایست است و نت چهارم یا نت do نت شاهد است که البته امروزه در درآمد ابوعطا، نت آغاز هم هست. نقطة اوج ابوعطا، گوشة حجاز است که بر روی درجة پنجم تأکید دارد.
آواز بیات ترک
این آواز بر روی درجة سوم یا نت سی بمل ایست و تأکید دارد. فرودها اغلب بر روی نت سل یا سی بمل صورت میگیرند. برخلاف نام ظاهری این آواز، واژة ترک به قوم قشقایی اشاره دارد؛ برای همین گاهی به آن بیاتِزند هم گفته میشود. این آواز سه درآمد داشته و با دستگاه ماهور نیز گوشههای مشترکی نظیر زنگوله، فیلی، شکسته و خسروانی دارد.
آواز افشاری
این آواز بر اساس درجۀ چهارم یا نت do شکل میگیرد. ایست موقت بر روی درجة دوم و ایست کامل بر روی نت زیر پایة شور صورت میگیرد. به بیان دیگر، آواز افشاری در زمرة نغمههای دوقراره است. درجة پنجم در این آواز، متغیر است. درآمد، بستهنگار و عراق، از گوشههای آن محسوب شده و اوج آن نیز همان گوشة عراق است.
آواز دشتی
این آواز از درجة سوم آغاز شده و با تأکید بر درجة پنجم شکل میگیرد. البته درجة پنجم متغیر بوده و اساس حالت کلی این آواز نیز به همین تغییر ربع پرده بستگی دارد. فرودهای دشتی بر روی نت سل یا همان پایة شور صورت میگیرد.
آواز بیات کرد
بعضی این آواز را ادامة شور میدانند؛ اما امروزه تقریباً به بیان هنری مستقلی رسیده است. این آواز بر روی درجة پنجم شکل میگیرد. قطار و قرایی از گوشههای آن بهحساب میآیند؛ ضمن آنکه این آواز علیرغم کوچکی، دارای چند درآمد است که البته بیشتر واریاسیونهایی از فضای کلی آواز بیات کرد هستند.
دستگاه نوا
دستگاه نوا نه زیاد شاد است و نه زیاد حزنانگیز و البته در موسیقی سنتی کمتر اجرا شده است. برخی از اساتید مثل علینقی وزیری و روحالله خالقی، نوا را مشتق از شور دانستهاند؛ اما این دستگاه دارای تفاوت در نُت شاهد و ایست و همچنین شخصیت مستقل آوازی با شور و مشتقات آن است.
مقام نوا یا نوی، در موسیقی قدیم ایران، مقام دوم از دوازده مقام اصلی موسیقی بوده است. در مقایسه با موسیقی کلاسیک غربی، مقام نوا از منظر فواصل با گام مینور یا گام کوچک نزدیکی بسیاری دارد. مقام نوا در قدیم دارای دو شعبه با نامهای «نوروز خارا» و «ماهور» بوده است؛ اما قدمت کاربری نام نوا به پیش از تکوین مقامهای موسیقی بازمیگردد.
دستگاه نوا از منظر فواصل و مایۀ گوشها با دستگاه شور، پیوندی آشکار دارد. گفته میشود که نت درجه چهارم در درآمد شور، همان نت شاهد در درآمد نوا است. رابطه میان این دو دستگاه تا آنجاست که علینقی وزیری و پیرو او، روحالله خالقی، نوا را یکی از متعلقات شور دانستهاند. به نظر میرسد دیدگاه آنان نشئت گرفته از این واقعیت است که با آغاز اجرا از درجه چهارم شور، میتوان به نوا رسید. ازآنجاکه به همین طریق میتوان از همایون نیز به بیات اصفهان ورود کرد و آواز بیات اصفهان نه دستگاهی مستقل، که از متعلقات دستگاه همایون در نظر گرفته شده است، این دو موسیقیشناس بزرگ دستگاه نوا را دارای کیفیات یک دستگاه مستقل ندانستهاند.
گوشههای نوا
اصلیترین گوشههای نوا بدون ترتیب اجرا، از این قرارند: نَهُفت، گردانیه (گردونیه)، گَوشت، تخت طاقدیس، بیاتراجه، نیشابورک، عراق، خجسته، حسینی (حسین، ملکحسین)، عشاق، رَهاوی، بوسلیک، ناقوس (آواز ناقوس)، شاه ختایی و نیریز. دیگر گوشههایی که در ردیف موسیقی ایرانی ذیل دستگاه نوا آمدهاند عبارتاند از: درآمدها، مُحَیِّر، کرشمه، حزین، عشیران، زنگوله، مَجُسلی، آواز مسیحی، رنگ نوا و رِنگ نستاری. برخی گوشههای نوا، امر پرده گردانی به دستگاههای دیگر را ممکن میسازند.
دستگاه ماهور
دستگاه ماهور یکی از گستردهترین دستگاههای موسیقی ایرانی است و در ردیفهای گوناگونی در حدود ۵۰ گوشه را در بر میگیرد و به علت حالت و ملودی روانی که دارد، اغلب به صورت موسیقی شاد در جشنها و اعیاد نواخته میشود. این دستگاه، دارای گوشههای متنوعی است که با مقامهایی کاملاً متفاوت در سه بخش بم، میانی و زیر اجرا میشوند.
گوشههای ماهور در ردیف میرزاعبدالله به روایت نورعلی برومند بدین شرح است:
درآمد، کرشمه، آواز، مقدمه داد، داد، خسروانی، دلکش، خاوران، آذربایجانی، نگیز، نیشابورک، نصیرخانی، چهارپاره، فیلی، ماهور صغیر، زیرافکند، نیریز، شکسته، عراق، نهیب، محیر، آشورآوند، اصفهانک، حزین، کرشمه، زنگوله، راک هندی، راک کشمیر، راک عبدالله، کرشمه و صفیر راک، رنگ حربی، رنگ یکچوبه، رنگ شلخو، ساقینامه.
شایانذکر است که برخی گوشههای مفصل یا به تعبیری شاهگوشهها، در تقسیمات داخلی خود، از اسامی دیگری نیز برخوردار هستند. بهعنوانمثال، گوشة حصار یا ابول، دارای بخشهای مثل نغمه، زنگوله و تحریر بلبلی؛ و گوشة دلکش دارای مقدمه، چهارمضراب، متن و فرود هستند.
رایجترین کوکهای ماهور، کوک دو، فا و سی بمل است که ماهور فا، از قدمت بیشتری برخوردار بوده و ماهور دو، جدیدتر است. ماهور دو را اصطلاحاً چپکوک و ماهور فا را اصطلاحاً راستکوک مینامند.
دستگاه چهارگاه
این دستگاه، بهترین گزینه برای ساخت قطعات و تصانیف ملی-میهنی و حماسی است؛ بهطوری که به زیبایی میتواند حالت شوق و افتخار وصفناپذیری را در شنونده به وجود آورد. اینها را در توضیح «چهارگاه» آوردهاند.
گفتیم «شور» مهمترین دستگاه موسیقی ایرانی است و به آن «مادر همه دستگاهها» میگویند؛ اما برخی از اهالی موسیقی (مثل هرمز فرهت و دکتر داریوش صفوت)، دستگاه شور را بهخاطر قدمت کمترش، بهعنوان دستگاه اصلی نمیشناسند و «چهارگاه» را لایق این عنوان میدانند. مهمترین و زیباترین مقامات ایرانی در این دستگاه اجرا شده است. چهارگاه گامی کاملاً ایرانی و خالص است.
گام آن مانند شور و همایون، پایینرونده و مثل گام ماهور و اصفهان، بالارونده است؛ چرا که در دو حالت محسوس است؛ یعنی میتوان گفت که این گام، مخلوطی از گام سهگاه و همایون است و اگر نت دوم و ششم گام ماهور را ربع پرده کم کنیم، تبدیل به چهارگاه میشود.
در گام چهارگاه، همیشه دو علامت نیمپرده برشو و دو علامت ربعی فرو شو با هم وارد شدهاند و فواصل درجات این گام نسبت به تونیک عبارتاند از: دو نیم بزرگ، سوم بزرگ، چهارم درست، پنجم درست، ششم نیم بزرگ، هفتم بزرگ و هنگام، که دانگهای آن هم با یکدیگر برابرند. نت شاهد (تونیک) این دستگاه نیز در راستکوک «دو» است. حالت آغازین درآمدهای چهارگاه، با نت «لا» بسیار واضح و مشخص است و به این وسیله بهراحتی میتوان آن را از سایر گامها تشخیص داد.
دستگاه چهارگاه ضمن دارا بودن شخصیت مستقل، از بعضی جهات به دستگاه سهگاه شبیه است. نتهای «ر کرن» و «لا کرن» مشخصه اصلی این دستگاه است. بدیهی است با جابهجایی فواصل میتوان این نتها را تغییر داد.
گوشههای چهارگاه
درآمد، پیشزنگوله، زنگوله، کرشمه، زنگ شتر، لزگی، چهارپاره، شب فرح، رهامی، شاه ختایی، حدی، زابل، مویه، بسته نگار، رجز، حصار، ناقوس، نحوی، مخالف، زنگوله در مخالف، نغمه، پهلوی، مغلوب، منصوری، معربد، و تصنیف، گوشههای چهارگاه هستند.
دستگاه همایون
این دستگاه بهتناسب نام خود، حالتی شاهانه، اشرافی و باوقار دارد؛ ولی بااینحال، زمینه اجرای بسیاری از لالاییها و زمزمههای متداول در نقاط مختلف ایران است. همچنین از نغمههای این دستگاه در موسیقی زورخانه نیز استفاده میشود. گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتاند از: چهارمضراب، درآمد اول، درآمد دوم، زنگ شتر، چکاوک، طرز، بیداد، نیداوود، سوز و گداز، لیلی و مجنون، راوندی، نوروز عرب، نوروز صبا، نوروز خارا، نفیر، شوشتری، جامهدران، راز و نیاز، میگلی، رنگ فرح و…
از لحاظ مرکب خوانی، این دستگاه به دستگاه سهگاه و دستگاه شور ارتباط دارد؛ امری که وسعت این دستگاه را بیشتر میکند. به دلیل شباهت شور و همایون، با بم کردن نت سوم گام همایون به میزان نیمپرده، میتوان وارد شور شد. همایون را میتوان به دستگاه چهارگاه نیز ارتباط داد و این کار با افزودن نیمپرده به نت ششم گام همایون و کم کردن ربع پرده از نت پنجم که گوشه آواز منصوری را تداعی میکند انجامپذیر است.
آواز بیات اصفهان
آواز اصفهان یا بیات اصفهان، یکی از مشتقات دستگاه همایون است. نت پایۀ گوشۀ بیات اصفهان، درجۀ چهارم همایون است و همین نت، نقش نت ایست را هم دارد. درجۀ چهارم در واقع مرزِ دو دانگ پیوستۀ همایون است، و از همین رو همواره مرکزیت خود را در دستگاه همایون حفظ میکند. درجۀ یکم همایون نیز در آواز بیات اصفهان در نقش نت نمایان ظاهراً میشود و در واقع بمترین تکیهگاه ملودی آواز بیات اصفهان است. آواز بیات اصفهان خود گوشههایی را شامل میشود؛ از جمله جامهدران، بیات راجع (یا بیات راجه)، حزین، عشاق (اوج)، رُهاب، شاهختایی، سوز و گداز، راز و نیاز، مثنوی، و رنگ فرحانگیز.
دستگاه سهگاه
این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوه که به امیدواری میگراید، مناسب است. آواز سهگاه بسیار غمانگیز و حزنآور است. محوریترین و بااهمیتترین گوشهها در دستگاه سهگاه از این قرارند: ۱. درآمد؛ ۲. زنگ شتر؛ ۳. زابل؛ ۴. مویه؛ ۵. حصار؛ ۶. مخالف؛ ۷. مغلوب.
امر جالب توجه در گوشههای دستگاه سهگاه این است که هر یک از آنها در دستگاه چهارگاه بدیلی همنام دارد. اگرچه مد در این دو دستگاه تفاوتی فاحش دارد، مشابهت گوشههای همسان تنها به لحاظ جای درجههای آنها است. برای مثال، در هر دو دستگاه دیده میشود که گوشه «زابل» بر درجه سوم دستگاه استوار است. دستگاه سهگاه را برادر دستگاه چهارگاه نیز نامیدهاند. علت این لقب را همان دانستهاند که این دو دستگاه، گوشههایی را با نام مشابه با یکدیگر به اشتراک دارند. اما با وجود مشابهت گوشههای دستگاه سهگاه و چهارگاه، دانگ این دو دستگاه و فواصل نتهای آنها کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند.
هر گاه در آواز سهگاه، ملودی تغییر مقام دهد و مد آن عوض شود، به آن مخالف میگویند. گفته میشود که مخالف سهگاه، نام جدیدی است که ردیف نویسان بر مقام اصفهان قدیم گذاردهاند. از جنبهای دیگر، برخی محققان تبار نام گذاری مخالف سهگاه را به تعزیه خوانی منسوب دانستهاند که مشتمل است بر موافق خوانی اولیا و مخالف خوانی اشقیا. آواز مخالف سهگاه، نهیب زن و هجومی تعبیر شده است که در دانگ آخر خوانده میشود.
آواز افشاری
از منظر مد، دستگاه سهگاه با آواز افشاری اشتراکات و مشابهتهایی دارد. در برخی روایتهای ردیف موسیقی، آواز افشاری را به دستگاه سهگاه متمایل میدانند. در حقیقت، آواز افشاری و دستگاه سهگاه، هر دو نمودگاه مقام راست در ردیف موسیقی ایرانی هستند؛ اما تفاوت افشاری و سهگاه در استقلال آنها در ردیف است، چنانکه افشاری را از متعلقات دستگاه شور دانستهاند. سهگاه و افشاری اختلافهایی ساختاری نیز دارند که از میان آنها میتوان به این نمونه اشاره کرد که نت ایست در سهگاه، بر درجه سوم از مقام راست منطبق است و در افشاری، با درجه دوم مطابقت دارد. به باور هرمز فرهت، پیرو تشابهات میان افشاری و سهگاه، برخی موسیقی شناسان مانند روحالله خالقی و علینقی وزیری، افشاری را به سهگاه نزدیکتر میدانند تا به شور.
دستگاه راستپنجگاه
میگویند زمانی که در دوران قاجاریه، ردیف موسیقی ایرانی تدوین میشد، تدوینکنندگان آن، ابتدا تعداد زیادی از گوشهها را در دستگاههای ماهور، شور و متعلقات آن (همایون، اصفهان، سهگاه، چهارگاه و نوا) تقسیم کردهاند و آنچه باقی مانده را در دستگاه راستپنجگاه قرار دادهاند. حدس دیگر آن است که دستگاه راستپنجگاه در واقع برای مرحله عالی فراگیری موسیقی ایرانی تدوین شده بوده تا نوازندگان برتر به کمک آن، با رموز مرکبنوازی و مرکبخوانی آشنا شوند.
دستگاه راستپنجگاه، دو گوشه «درآمد راست» و «پنجگاه» را داراست. روایتهای مختلف ردیف ساز و ردیف آواز حدود ۴۰ گوشه را برای راستپنجگاه برشمردهاند که بدون ترتیب اجرا عبارتاند از: درآمد، زنگوله، خسروانی، زنگ شتر یا ناقوس، نغمه، روح افزا، پنج گاه، نیریز، عشاق، پروانه، زابل، بحر نور، بیات عجم، منصوری، عراق، اصفهانک، شوشتری گردان، نوروز صبا، نوروز عرب، نوروز خارا، فرنگ، قرچه، مبرقع، سپهر، محیر، حزین، آشور آوند، نفیر، راوندی، ماوراءالنهر، راک هندی، راک عبدالله، نیریز کبیر، نیریز صغیر، ابوالچپ، لیلی و مجنون، طرز، و فرود.
دستگاه راستپنجگاه با دستگاه ماهور، نسبتهای متعددی دارد. برای نمونه، «درآمد راست»، منطبق بر «درآمد ماهور» است. بر اساس متون موسیقایی به جا مانده از دوره قاجار مانند روایت میرزا عبدالله فراهانی و کلیات یوسفی، به نظر میرسد که راستپنجگاه و ماهور از همان دوران در حکم دو دستگاه منفک و مستقل به شمار میآمده اند؛ اما به علت فقدان نسخههای مکتوب از آوازهای این دو دستگاه، تشخیص دقیق نقاط اشتراک و افتراق آن دو ممکن نیست.