نگاهی به کتاب «غنا و موسیقی و رقص در اسلام»؛

انگاره‌ای نادرست که منجر به فتوایی نادرست شد

لید: در این کتاب به این نتیجه می‌رسیم که برخلاف تصور و برداشت عده‌ای که گمان کرده‌اند اسلام با هنر و زیبایی و خواندن و احساس و لطافت ذوق سازگار نیست و روح تقدس را در دوری از زیبایی می‌دانند و ازاین‌رو به مبارزه با همۀ مظاهر هنر و تجدد و پیشرفت‌های علمی و تکنیکی برخاسته‌اند. اسلام مکتب روح و عواطف و احساسات پاک فطری است و قوانین و احکام آن با آهنگ موزون فطرت و تمایلات ارزشمند روحی انسان هماهنگ است. بسیاری از کسانی که صدای زیبا را غنای حرام پنداشته‌اند از ذهنیت نادرست نشئت می‌گیرد.

اشاره: «غنا و موسیقی و رقص در اسلام»، نگاشته دکتر مرتضی چیت‌سازیان، تلاشی از سوی یک فقه‌پژوه و حقوق‌دان برای واکاوی ابعاد موسیقی این سه عنوان جنجالی دهه‌های اخیر است. تخصص توأمان نویسنده در فقه و حقوق، موجب شده تا هم‌زمان به ابعاد فقهی و حقوقی این موضوعات پرداخته شود. به مناسبت اینکه بخش مهمی از این کتاب، پیرامون حکم رقص در اسلام است، گزارش کوتاهی از این کتاب، تقدیم نگاه شما می‌شود.

کتاب «غنا و موسیقی و رقص در اسلام»، نگاشته مرتضی چیت‌سازیان است که در سال ۱۳۹۹ توسط انتشارات چتر دانش در ۳۱۹ صفحه برای اولین بار منتشر شده است.

فقهای عظام از دیر زمان در مفهوم (غنا) و (موسیقی) اختلاف داشته و دارند. برخی بر این باورند که هر موسیقی غنا نیست، ولی هر غنایی موسیقی است. گروهی دیگر بین غنا و موسیقی تفکیک قائل نشده‌اند و در بعضی از مصادیق به تباین معتقدند. بعضی قید مجلس لهو را آورده‌اند و… این اقوال متضاد ناشی از عدم دست‌یابی به یک تعریف جامع و صحیح از موسیقی است. مضافاً این که کارشناسان و متخصصان فن باید موسیقی و غنای مورد نظر فقها را تعریف کنند. کار فقیه صدور حکم است و شناخت موضوعِ، مربوط به عرف است.

موسیقی عبارت است از اصوات موزون و صداهای منظم، مانند شعر و قصیده که از کلمات هم آهنگِ موزون و قافیه‌دار تشکیل شده است و همین هم آهنگی و وزن در شعر یک نوع موسیقی محسوب می‌شود که برای انسان زیبا و لذت‌بخش است. این آهنگ‌ها از طریق پرده صماخ به گوش می‌رسد و عصب شنوایی را متأثر می‌سازد و در نتیجه یک نوع احساسِ زیبایی در ما به وجود می‌آورد. بنابراین، موسیقی جز ارتعاشات و اهتزازات امواج هوا چیز دیگری نیست. برخی می‌گویند: موسیقی تنها علم ترکیب اصوات نیست، بلکه علم ترکیب اصوات و سکوت‌ها است به‌گونه‌ای که باعث انزجار شنونده نگردد. هر نوع موسیقی‌ای برای هر شنونده خوشایند و لذت‌بخش نیست، به همین دلیل موجب التذاذ گوش و انقلاب روح و انبساط‌خاطر نمی‌گردد. به‌عنوان‌مثال موسیقی غربی برای فارسی‌زبانان لذتی ندارد و یا بعضی از موسیقی پاپ ناراحت می‌شوند؛ بنابراین نمی‌توان گفت: موسیقی مطلقاً حرام است چه لذت‌بخش باشد و چه نباشد. اما در مفهوم غنا، التذاذ و انقلاب روح لحاظ گردیده است.

در این کتاب به این نتیجه می‌رسیم که برخلاف تصور و برداشت عده‌ای که گمان کرده‌اند اسلام با هنر و زیبایی و خواندن و احساس و لطافت ذوق سازگار نیست و روح تقدس را در دوری از زیبایی می‌دانند و ازاین‌رو به مبارزه با همۀ مظاهر هنر و تجدد و پیشرفت‌های علمی و تکنیکی برخاسته‌اند. اسلام مکتب روح و عواطف و احساسات پاک فطری است و قوانین و احکام آن با آهنگ موزون فطرت و تمایلات ارزشمند روحی انسان هماهنگ است. بسیاری از کسانی که صدای زیبا را غنای حرام پنداشته‌اند از ذهنیت نادرست نشئت می‌گیرد. برخی فتاوا پیرامون حکم رقص نیز ناشی از این انگاره است.

این کتاب توسط حجت‌الاسلام دکتر مرتضی چیت‌سازیان تألیف شده است. از سوابق وی می‌توان به مدیریت امور روحانیون دفتر مقام معظم رهبری، مسئول اجرایی درس خارج فقه مقام معظم رهبری و ستاد استهلال و اجازات، امام‌جمعه موقت شهر قدس، عضو هیئت‌امنا حوزه علمیه مشکات، مسئول گزینش مدرسه عالی و دانشگاه  شهید مطهری  (ره)، سابقه تبلیغ در کشورهای خارجی، دارابودن پروانه وکالت پایه یک دادگستری و مدیریت گروه فقه و حقوق دانشگاه قرآن و حدیث اشاره کرد. البته در بخش آخر این کتاب خانم کرمی هم همکاری داشته است.

این کتاب در دو بخش تنظیم شده است و در هر بخش چند فصل گنجانده شده است. بعد از پیشگفتار و مقدمه بخش اول مربوط به غنا و موسیقی است. در این بخش چهار فصل قرار داده شده است: فصل اول در مورد ماهیت غنا و موسیقی است. فصل دوم در مورد مباحث تاریخی در مورد موسیقی و غنا است و در فصل چهارم به نتیجه‌گیری مباحث سابق پرداخته است.

بخش دوم در مورد حکم رقص در اسلام است. در این بخش، شش فصل گنجانده شده است. در فصل اول ابتدا به پیشینه رقص پرداخته و در فصل دوم انواع رقص و حکم آن را گفته است. در فصل سوم دلایل حرمت رقص را بیان کرده است. در فصل چهارم تفکیک بین رقص و هنرهای نمایش را ذکر کرده است و در فصل پنجم مبحث آموزش رقص و حکم فقهی آن را پیگیری کرده است. در فصل ششم نیز نتیجه فصول مطرح شده را بیان کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۵ − ۳ =