گفتگوی اختصاصی با سید محمود مدنی بجستانی استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم:

 

 اشاره: استاد سید محمود مدنی بجستانی، اگرچه سال‌ها مسئولیت‌های اجرایی مختلفی از قبیل نمایندگی مردم گناباد و بجستان در مجلس شورا اسلامی، نمایندگی ولی‌فقیه در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و ریاست جامعه الزهرا را به عهده داشته است؛ اما این‌همه او را هیچ‌گاه از تلاش عملی و تدریس و پژوهش بازنداشته است. او پس از ریاست جامعه الزهرا، هیچ پست اجرایی را نپذیرفت و به علاقه دیرینش، یعنی تدریس و پژوهش پرداخت. با او درباره تفاوت بین پخش زنده و غیرزنده در حکم نگاه به نامحرم گفتگو کردیم. پاسخ رئیس سابق جامعه الزهرا اما دقیق و با ذکر دقیق نظرات فقها بود. مشروح گفتگو  با این استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم از نگاه شما می‌گذرد:

  در تئاتر، چون نگاه به خود شخص است، لذا نگاه به غیر وجه و کفّین حرام است ولو قصد لذت هم نداشته باشد، چون ادله اطلاق دارد. در مورد وجه و کفّین البته اختلاف است و مشهور عدم اشکال است. در مورد نمایش‌های تلویزیونی، کسانی که در صحنه فیلم‌برداری حاضرند، چون نگاهشان، به خود شخص است، در غیر وجه و کفین حرام است؛ اما کسانی که در صحنه حاضر نیستند و بعداً فیلم را تماشا می‌کنند اعم از زنده و غیرزنده، نگاهشان حرام نیست مگر اینکه خوف ریبه و مفسده باشد که در آن صورت حرام است؛ اما نه به دلیل اطلاقات ادله نگاه، بلکه به دلیل ایجاد مفسده و ریبه.

 

سوال:  آیا در حکم نگاه زنان و مردان نامحرم به یکدیگر، تفاوتی بین نمایش فیزیکی و نمایش در تلویزیون و سینما وجود دارد؟

 

پاسخ آقای مدنی: برای پاسخ به این سؤال، توجه به جهات مختلف لازم است. اولاً صورت‌های مختلف نگاه را اگر مرور بکنیم ما را در این بحث خیلی یاری می‌کند. در مورد نگاه، لااقل بیست صورت قابل‌تصور است که به برخی اشاره می‌کنم. 1) نگاه به جسم زن، توسط زن؛ 2) نگاه به جسم زن، توسط مرد؛ 3) نگاه به جسم مرد، توسط مرد؛ 4) نگاه به جسم مرد، توسط زن.

همین چهار صورت در مورد نگاه به عکس نیز صدق می‌کند، همین چهار صورت در فیلم نیز هست، همین چهار صورت در پخش زنده هم هست. باتوجه‌به فناوری‌های که مرتب در حال تغییروتحول هست، چنان‌که عکس‌های سه‌بعدی دارای عمق هم داریم، در این قبیل موارد هم طبیعتاً این چهار صورت قابل‌تصور هست. البته این بحث‌ها منهای لحاظ نگاه به مواضع مخصوص (مثل عورت) است.

غیر از بحث صور، در خصوص بحث عکس و فیلم و پخش زنده و نگاه به شخص فیزیکی، در این چهار مسئله، دو قول عمده در میان معاصرین داریم. یک قول می‌گوید عکس و پخش زنده، یک حکم دارد و نگاه به شخص فیزیکی، حکم دیگر دارد؛ بنابراین در عکس و پخش زنده و غیرزنده، اگر خوف ریبه و انگیزش شهوت نباشد جایز است. نظر دوم قائل است به اینکه فیلم و عکس یکی بوده و عکس حکم شخص فیزیکی را ندارد؛ لذا در صورت عدم خوف ریبه و شهوت، اشکالی ندارد؛ اما پخش زنده با نگاه به شخص فیزیکی، یکی است. قائلین به این نظر، یا فتوا می‌دهند یا احتیاط می‌کنند.

نکته بعدی که باید روشن شود ادله اقوال است. ادلّه‌ای که ما داریم در خصوص فیزیک و بدن شخص است، اما در مورد نگاه به عکس و فیلم، دلیل خاصی نداریم. چون این چیزها در زمان شارع وجود نداشت، لذا متعرض آن هم نشده‌اند. البته این عدم وجود دلیل خاص، به معنای آن نیست که حکم نگاه به این موارد در نصوص دینی بیان نشده باشد، بلکه حکم از ادله‌ی عام، قابل‌استفاده است منتها به طور خاص، دلیلی نداریم؛ لذا حکم را از ادله‌ای که در خصوص نگاه به شخص، است باید استنباط نموده و بر اساس مبانی مختلف آنها را تقسیم‌بندی کرد.

اولین اختلافی که بسیار مهم است و گاهی مورد غفلت قرار می‌گیرد، تفاوت بین زن و مرد است. در نگاه مرد به زن، ما ادله‌ای داریم که نگاه مرد به زن، در غیر وجه و کفّین، حرام است ولو قصد لذت و شهوت و ریبه و خوف نباشد. مثلاً روایاتی که می‌فرماید: مرد می‌تواند به بدن زنی که می‌خواهد با او ازدواج کند نگاه کند، مفهومش این است که وقتی قصد ازدواج ندارد نگاه‌کردنش حرام است. یا آیه شریفه 31 سوره نور که می‌فرماید زن باید زینت خود را از نامحرم بپوشاند و مواضع زینت هم تعیین شده است. در اینجا، ستر یا پوشاندن، فرع بر حرمت است. اگر نگاه‌کردن به زینت زن، حرام نبود دیگر ستر معنا نداشت.

در مورد نگاه زن به مرد، ما ادله‌ای نداریم که حرمت نگاه زن به مرد به‌صورت مطلق قابل‌استفاده باشد. آیه شریفه «قل للمؤمنین یغضّوا …» را بعضی از فقهای معاصر ما منحصر کرده‌اند به نگاه شهوانی یا خوف فتنه و معرضیت مفسده؛ بنابراین آیات مبارکه سوره نور، مربوط به نگاه همراه با قصد لذت، و ریبه و شهوت و امثال اینها است. در مورد نگاه زن به مرد، ادله‌ای دیگری هم نداریم که چنین اطلاقی داشته باشد. از اینجا تفکیک بسیار مهمی می‌شود استفاده کرد که اگر این مبنا را بپذیریم، نتیجه این خواهد شده که نگاه زن، به مرد، به عکس مرد، به فیلم مرد و پخش زنده‌ی آن، در همه صور مجاز است مگر جایی که خوف مفسده و لذت و ریبه و شهوت باشد.

اما در خصوص نگاه مرد به زن، چهار مبنا قابل‌تصور است. اولین مبنا این است که بگوییم ملاک مفسده، خوف فتنه و وقوع در حرام است. چون ملاک این است پس فرقی بین نگاه به شخص، عکس، فیلم و پخش زنده نیست. این مبنا حداقل در بخشی از آن، قابل تأیید نیست؛ زیرا اطلاقاتی داریم که آن اطلاقات، مقیّد به خوف و فتنه نشده است، پس این که گفته شود مبنا خوف فتنه و مفسده است و بخواهیم همه را مجاز قرار بدهیم و بگوییم خوف فتنه نیست، یا همه را حرام قرار دهیم به دلیل خوف فتنه، تمام نیست. در این مبنا باید تفکیک قائل بشویم بین ادله‌ای نگاه مرد به زن که اطلاق دارد و ادله‌ای نگاه زن به مرد که چنین تقییدی در آنها هست.

مبنای دوم این است که نگاه به عکس و فیلم عین نگاه به شخص، است. برای این مبنا ممکن است این‌گونه استدلال شود: شما وقتی نگاه می‌کنید، گاهی بدون واسطه نگاه می‌کنید و گاهی باواسطه. مثلاً کسی مستقیماً به چهره یک زن، نگاه می‌کند و کسی با عینک. عین همین در مورد آیفون زنگ در هم صدق می‌کند. در تصویر آیفون، آیا خود آن شخص دیده می‌شود یا کسی دیگر؟ می‌گویند مسلم است که خود شخص دیده می‌شود، چنان‌که از پشت عینک هم خود شخص دیده می‌شود؛ بنابراین نگاه‌کردن به عکس و فیلم، اعم از زنده و غیرزنده، نگاه‌کردن به خود شخص است منتها باواسطه. این مبنا نیز قابل تأیید نیست؛ چون ملاک تشخیص متعلق و موضوع حکم، صدق عرفی است و عرف نگاه به عکس و فیلم را نگاه به شخص زن، نمی‌گوید. در اینجا فرق می‌کند با نگاه به‌واسطه عینک یا دوربین شکاری که عرف آن را نگاه به شخص زن، می‌داند. البته طبق این مبنا هم نگاه با قصد لذت و خوف مفسده، از بحث خارج بوده و حرام است.

مبنای سوم؛ عکس و فیلم، عرفاً متفاوت از نگاه به شخص است؛ ولی پخش زنده، مانند نگاه به شخص فیزیکی بلکه عین آن است؛ چون خود شخص نمایش داده می‌شود، لذا نگاه به پخش زنده، حکم نگاه به شخص فیزیکی را دارد. ما می گوئیم این مبنا هم تمام نیست، چون همان صدق عرفی که در مورد فیلم و عکس گفتیم، در پخش زنده هم هست. در پخش زنده، عرف نمی‌گوید خودش را می‌بینیم بلکه می‌گوید فیلم و تصویرش را می‌بینم، لذا حکم نگاه به شخص جاری نمی‌شود. شاهد این مطلب این است که اگر کسی تصویر زنده را لمس کند، احدی از فقها نمی‌گوید که او بدن زن نامحرم را لمس کرده و مرتکب حرام شده است. اگر گفته شود در لمس شیشه تلویزیون مانع است می‌گوییم در مواردی که تصویر مانند پروژکتور سینما پخش می‌شود اگر بدون هیچ مانعی این تصویر پخش زنده روی بدن نامحرم بیفتد آیا لمس صدق می‌کند؟ بی‌تردید لمس شخص فیزیکی نیست پس همانگونه که در لمس می‌گوییم، لمس شخص اتفاق نیفتاده، در مورد نگاه نیز باید گفت: نگاه به خود شخص اتفاق نیفتاده است.

مبنای چهارم؛ عکس و فیلم اعم از پخش زنده و غیرزنده، هیچ‌کدام حکم نگاه به شخص را ندارد. ما در نگاه به شخص اطلاق را قبول کردیم که نگاه به بدن زن، چه با ریبه و خوف چه بدون آن، حرام است؛ اما در مورد فیلم و عکس چون گفتیم موضوعاً متفاوت است و عرفاً نگاه به شخص، صدق نمی‌کند، دلیلی بر حرمتش نداریم، مگر عناوینی ثانوی‌ای که بر آن بار شود که در آن صورت از محل بحث خارج می‌گردد. یعنی اگر موجب مفسده نشود و خوف ریبه و شهوت نباشد نگاه‌کردن به آنها اشکال ندارد.

 

سوال: آیا در حکم نگاه به نامحرم در رسانه، تفاوتی بین پخش زنده و غیرزنده آن وجود دارد؟

مدنی: در تئاتر، چون نگاه به خود شخص است، لذا نگاه به غیر وجه و کفّین حرام است ولو قصد لذت هم نداشته باشد، چون ادله اطلاق دارد. در مورد وجه و کفّین البته اختلاف است و مشهور عدم اشکال است. در مورد نمایش‌های تلویزیونی، کسانی که در صحنه فیلم‌برداری حاضرند، چون نگاهشان، به خود شخص است، در غیر وجه و کفین حرام است؛ اما کسانی که در صحنه حاضر نیستند و بعداً فیلم را تماشا می‌کنند اعم از زنده و غیرزنده، نگاهشان حرام نیست مگر اینکه خوف ریبه و مفسده باشد که در آن صورت حرام است؛ اما نه به دلیل اطلاقات ادله نگاه، بلکه به دلیل ایجاد مفسده و ریبه.

سوال:  باتوجه‌به اینکه ادله حرمت نگاه به نامحرم، ناظر به وجود مفاسدی است که در این موارد وجود دارد، چرا باید بین پخش زنده و غیرزنده تفاوت قائل شد؟

 

پاسخ آقای مدنی: در همان بیان مبنای عرض کردیم که ما این مبنا را قبول نداریم که ملاک حرمت، وجود مفسده و فتنه است. خیر، ما در خصوص نگاه مرد به زن نامحرم، ادله‌ای داریم که حتی اگر قصد لذت و خوف ریبه و شهوت هم نباشد، نگاه به غیر وجه و کفّین، حرام است. در نگاه وجه و کفّین یا نگاه زن، به مرد یا نگاه به عکس و فیلم و پخش زنده، ملاک، فتنه و خوف وقوع در گناه است که اگر خوف بود، حرام و الا بدون اشکال است.

سوال:  : آیا تفاوت بین حکم پخش زنده و غیرزنده، در صورت علم به زنده‌بودن یا نبودن نمایش است یا آنکه در صورت جهل به آن هم جاری است؟

پاسخ آقای مدنی:  بنابر آنچه که عرض شد، میان علم به پخش زنده یا جهل به آن تفاوتی وجود ندارد؛ بلکه در هر دو صورت جایز است. اما طبق مبنای آنان که می‌گویند پخش زنده اشکال دارد و غیرزنده اشکال ندارد، اگر شک کردیم که آیا پخش، زنده است یا غیرزنده؟ طبق برداشت ما، جای اصالة البرائة است. چرا؟ چون شکّ در موضوع است، مجرای اصالة البرائة خواهد بود.

(این گفتگو، بخشی از مجله الکترونیکی «فقه نمایش» است که با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر و سایت شبکه اجتهاد تولید شده است.)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + دو =