همه رقصها، مصداق لهو، لعب و لغو نیستند
رئیس پژوهشکده هنر، در گفتگوی اختصاصی با فقههنر:
لید: برای افزایش تردید درباره لغو دانستن همه حرکات موزون، نباید فراموش کرد که حتی سینهزنیهای دستهجمعی و زنجیرزنیها و در بسیاری از موارد جدید عزاداری که حتی از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و افراد بهصورت نیمهعریان در حال سینهزنی هستند نیز میتوانند مصداق حرکات موزون قرار بگیرند. این حرکات موزون به دلیل ماهیت آئینی، اسلامی، شیعی و مقدسی که دارند، هیچگاه در زمره حرکات موزون و لغو قرار نمیگیرد. به نظر میرسد تأمل درباره لغو بودن یا نبودن حرکات موزون، به واسطه تأمل در این مصادیق، نتیجه بهتری خواهد داشت.
اشاره: هادی بابائی فلاح، زاده 1362 تهران است. او کارشناسی خود را در رشته «کتابت و نگارگری»، کارشناسی ارشد را در رشته «صنایع دستی (گزارش پژوهش هنرهای سنتی» و دکتری را در رشته «هنر اسلامی» از دانشگاه هنر اسلامی تبریز دریافت کرده است. عضو هیئت علمی گروه هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، کتابها و مقالات زیادی را پیرامون ابعاد مختلف هنر به نگارش درآورده است که کتابهای «جریان سازی هنری نگارخانهها در ایران»، «زیبایی شناسی نگارگری قدیم ایران» و «جایگاه هنر در روابط فرهنگی میان ایران و آلمان» از آن جملهاند. با او پیرامون اندارج رقص و حرکات موزون تحت عناوین فقهی، لهو، لعب و لغو گفتگو کردیم. به باور وی، توجه به مصادیق اسلامی و غیرلهوی رقص، راه را برای تجدیدنظر در حکم فقهی آن باز میکند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر با سرپرست پژوهشکده هنر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، به قرار زیر است:
فقههنر: لهو چیست؟ آیا این عنوان، بر تمام انواع رقص، قابلتطبیق است؟
بابایی: لهو؛ این تعریف کلی را دارد: عملی که بدون توجه به نتیجه و فقط از روی لذت انجام شود. دررابطهبا رقصهای آئینی و سنتی که عموماً برای ارتباطگیری با طبیعت (مثلاً در امور کشاورزی و یا شکار) به انجام میرسد، یا در بعضی موارد مثل حرکات موزون جنوب ایران که وجهه آرامش بخشی و روانی دارد و موجب درمان بعضی مشکلات روحی مثل «باد جن» میشود، رقص آئینی و سنتی بهراحتی در زمره رفتارهای لهو قرار نخواهد گرفت و امکان بحث در آن بسیار است.
فقههنر: لعب چیست و حکم فقهی آن کدام است؟ آیا این عنوان، بر تمام انواع رقص، قابلتطبیق است؟
بابایی: لعب در لغت، به معنای بازی بیهوده است؛ ولی از نگاه هنری و فرهنگی اینگونه است که بازی، به معنای عرفی آن، موجب نشاط خواهد شد (خاصه برای اقشار جوان و نوجوان). به نظر نمیرسد که رقص به معنا و مصادیق کامل آن، نه به شکل جلف و همراه با موسیقیهای مبتذل فعلی، بلکه به شکل آئینی و سنتی و بومی آن، به شکل کامل در زمره لعب که حکمی فقهی تندی دارد، قرار بگیرد.
فقههنر: لغو چیست؟ آیا این عنوان، بر تمام انواع رقص، قابلتطبیق است؟
بابایی: لغو به معنای رفتار و کار بیهوده است. حکم فقهی آن در مواردی نیز به موسیقی و حرکات موزون تعمیم داده میشود. لغو بودن همه حرکات موزون جای تردید دارد؛ بخصوص دررابطهبا انواع سنتی و آئینی آن. دررابطهبا نمونههایی مثل رقص دستهجمعی کردی؛ چرا که این مراسم موجب افزایش وحدت میان افراد و گروههای اجتماعی میشود.
برای افزایش تردید درباره لغو دانستن همه حرکات موزون، نباید فراموش کرد که حتی سینهزنیهای دستهجمعی و زنجیرزنیها و در بسیاری از موارد جدید عزاداری که حتی از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و افراد بهصورت نیمهعریان در حال سینهزنی هستند نیز میتوانند مصداق حرکات موزون قرار بگیرند. این حرکات موزون به دلیل ماهیت آئینی، اسلامی، شیعی و مقدسی که دارند، هیچگاه در زمره حرکات موزون و لغو قرار نمیگیرد. به نظر میرسد تأمل درباره لغو بودن یا نبودن حرکات موزون، به واسطه تأمل در این مصادیق، نتیجه بهتری خواهد داشت.
فقههنر: افساد چیست و حکم فقهی آن کدام است؟ آیا این عنوان، بر تمام انواع رقص، قابلتطبیق است؟
بابایی: مفسده رقص به معنای مرسوم آن که در بین عموم مردم رواج دارد، قابلدرک است؛ اما باز در مورد نمونههای سنتی، محلی و آئینی حرکات موزون، امکان صدور حکم فساد برای آن دشوار است.
لازم است درباره واژه رقص نیز تأملاتی شود. رقص به معنای مرسوم آن، عملی است که بخش قابلتوجهی از جامعه در هنگام عروسیها و در جشنها انجام میدهند و حرکاتی موزون و همسو با آهنگهای بهاصطلاح «شش و هشت» یا «شاد» است؛ ولی واژه حرکات موزون به بخش وسیعتری از این عمل قابل تعمیم است و چنانچه اشاره شد، برای حرکات مرسوم در عزاداریهای مذهبی، حرکات موزون دستهجمعی کُردی، حرکات موزون کهن خراسان و موارد دیگری ازایندست نیز قابلذکر است که مفسدهبرانگیز نیستند.