واکاوی رویکرد معصومین (ع) نسبت به رقص؛
دف بزنید و دود بر پا کنید!
لید: در شب عروسی حضرت زهرا، رسولالله (ص) صدای دف شنیدند، پرسیدند: این چیست؟ گفتند: اسماء، برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف میزند. پس رسولالله (ص) دعا کردند: همانطور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما؛ و به اسماء فرمودند که در شادیتان، حرفهای نامناسب نزنید.
اشاره: فارغ از حکم فقهی رقص، آنچه بسیار مورد پرسش قرار میگیرد، رویکرد معصومین (ع) در قبال آن است. نقلهای گوناگون و بعضاً متناقضی که طرفداران نظریات مختلف پیرامون رقص، از معصومین (ع) نقل میکنند، کشف نظر ایشان پیرامون آن را دشوار میسازد. در زیر به واکاوی گزارهای تاریخی از رویکرد پیامبر و اهلبیت ایشان (علیهمالسلام) پیرامون رقص میپردازیم. این گزارش، برگرفته از سایت اسلام کوئست است.
شکی نیست که موسیقی، غنا و آوازخوانی، درصورتیکه مناسب مجالس لهو و لعب باشد، از نظر اسلام حرام است، اما در این که این عمل در مورد عروسی یا شادیهای دیگر استثنا شده یا نه، در کتابهای تاریخی از برگزاری مراسم عروسی و شادیهای دیگر در زمان پیامبر، مثل ازدواج حضرت فاطمه (ع) یا دیگر مسلمانان یا شادی مردم مدینه در زمان ورود آن حضرت به مدینه، نقلهایی به ما رسیده است. شادی مردم در زمان جاهلیت و صدر اسلام نوع سادهای از شادی بوده است. بیشترین موردی که در میان مردم صدر اسلام برای شادی مرسوم بوده آوازخوانی و دف زنی بوده است و به رقص و نواختن آلات موسیقی دیگر در شادیها کمتر اشاره شده است. در زیر به چند نمونه اشاره میکنیم:
در دعائم الاسلام جلد ۲ ص ۲۰۷ روایتی نقل شده که در آن میگوید حضرت از عروسی شخصی خبردار شدند و فرمودند که عروسی نباید در خفا برگزار شود و باید دود به پا شود و صدای دف شنیده شود و فرق بین عروسی و زنا، همین سر و صدای دف است.
در همین کتاب جلد ۲ ص ۲۰۶، روایتی از امام صادق (ع) آورده است که در شب عروسی حضرت زهرا، رسولالله (ص) صدای دف شنیدند، پرسیدند: این چیست؟ گفتند: اسماء، برای این که حضرت زهرا را شاد نگه دارد تا بی مادری را احساس نکند، دف میزند. پس رسولالله (ص) دعا کردند: همانطور که اسماء دختر مرا شاد کرد خدایا او را شاد نما؛ و به اسماء فرمودند که در شادیتان، حرفهای نامناسب نزنید. در کتاب کشف الغمه جلد ۱ ص ۳۵۹ نیز نقل شده وقتی مسلمانان از ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س) مطلع شدند و به پیامبر (ص) تبریک گفتند حضرت رو به همسران خود کرد و به آنها دستور داد برای فاطمه (س) دف بزنند و آنها مشغول دف زدن شدند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه جلد ۶ ص ۳۳۱ نقل کرده که پیامبر بر قومی گذر کرد که مشغول بازی و رقص بودند، حضرت به آنها فرمودند: به این کار خود، به صورت جدی ادامه دهید تا یهود و نصاری بدانند در دین ما آزادی هست.
ولی از این نقلها نمیتوان حکم فقهی استخراج کرد. فقها برای دستیابی به احکام شرعی، دقت موشکافانهای در مجموع دلیلهایی که به دست ما رسیده مینمایند و به ظاهر چند نقل تاریخی اکتفا نمیکنند. در زیر نکاتی را که علاوه بر چنین نقلهای تاریخیای، در حکم شرعی مربوط به رقص و موسیقی دخیل است، بیان میکنیم:
۱- سند اکثر قریب به اتفاق این روایات تاریخی محکم نیست و یا اصلاً زنجیره سند در این روایات، اتصال ندارد؛ پس این روایات، به خودی خود نمیتوانند دلیلی برای حکم شرعی باشند.
۲- بعضی از این نقلها با روایات معتبر و محکمی که به دست ما رسیده منافات دارند و به همین دلیل کنار گذاشته میشوند. شیخ انصاری در مکاسب جلد ۱ ص ۲۹۶ روایاتی که درباره حرمت غنا وارد شده شامل هر عمل لهوی میداند؛ بنا بر این، تمام روایات حرمت غنا در مقابل نقلهای تاریخی ضعیفی که در بالا اشاره کردیم قرار میگیرد. ایشان این طور بیان میکنند: از مجموع روایات زیادی که درباره حرمت غنا است چنین برداشت میشود که ملاک حرمت غنا، لهوی بودن آن است و هر صوتی که به صورت لهو باشد چه با آلات موسیقی و چه بدون آن، حرام است. از جمله این روایات، روایتی است که محمد بن ابی عباد نقل میکند: از امام رضا درباره غنا پرسیدم، ایشان فرمودند: آن در زمره باطل و لهو است؛ و روایت اعمش که در آن امام صادق (ع) در بیان موارد گناهان کبیره این را میفرمایند: کارهای لهوی که انسان را از ذکر خدا باز میدارند مانند غناء و نواختن اوتار (نوعی آلت موسیقی).
روایت اعمش علاوه بر اینکه حرام بودن هر لهوی را بیان میدارد، از موسیقی به طور مخصوص اسم میبرد. در روایات دیگری نیز از موسیقی نام برده شده، مثل روایتی از امام صادق (ع) که میفرمایند: «آلات ساز و آواز، از عمل شیطان است پس هر چه در زمین از این نوع وجود دارد از ناحیۀ شیطان است». از پیامبر اکرم (ص) نیز روایت شده که فرمودهاند: «شما را از مزمار و کوبات (آلات موسیقی) نهی میکنم».
درباره رقص نیز علاوه بر اینکه بسیاری از فقها آن را نیز از مصادیق لهو می دانند روایتی در کتاب کافی با سند معتبر نقل شده است که امام صادق (ع) از قول پیامبر (ص) می فرمایند: شما را از رقص نهی می کنم. این روایت نشان از ناپسند بودن این عمل نزد پیامبر دارد و از آنجا که سندش بر خلاف روایات دیگر، معتبر است، بر نقل های تاریخی دیگر مقدم است. به هر روی، با توجه به این روایات، این وظیفه فقیه است که با دقت لازم، جمع بندی خود را از مستندات موجود به صورت فتوا بیان کند و وظیفه مقلد است که از آنها تبعیت کند.
در زمینه حکم موسیقی و رقص اختلافنظرهایی بین فقها وجود دارد. برخی مثل امام (ره) و آیتالله خامنهای رقص را اگر باعث تحریک شهوت، ارتکاب گناه و یا ترتیب مفسده شود و یا زن در بین مردان نامحرم برقصد، حرام میدانند؛ بنابراین اگر رقصی چنین خصوصیاتی را نداشته باشد حرام نیست. اما برخی، مثل آیتالله صافی و فاضل و مکارم، تنها رقص زن برای شوهر را جایز میدانند. روشن است که در این حکم فرقی بین مجلس عروسی و غیر آن نیست.