چرا نمایش آلات موسیقی، مشروع نیست؟

محمدصادق ابراهیمی

 

لید: مقام معظم رهبری به‌عنوان یکی از طرفدران این دیدگاه می‌فرماید: «این تهّتک است. نفس نشان دادن این آلات در سیمای عمومی کشور که همه می‌بینند، خود این، نزدیک کردن مردم به این فضای رواج و غلبه این اشیا در جامعه است… امروز وضع موسیقی در کشور وضع مطلوبی نیست. همچنان موسیقی لهوی مضلّ بر موسیقی غیر لهوی غلبه دارد. بنابراین در این شرایط، هرچیزی که ترویج کند این موسیقی را، به نظر ما جایز نیست».

اشاره: یکی از اعتراضات دهه‌های اخیر هنرمندان موسیقی، عدم نمایش ساز در رسانه ملی است. پرسش آنها از این است که چرا این ساز در کنسرت‌ها و کلاس‌های موسیقی نمایش داده می‌شود اما در رسانه ملی و سایر محافل رسمی، نمی‌تواند دیده شود؟ آیا نمایش آلات موسیقی، حکمی فراتر از حکم موسیقی دارد بدین صورت که شنیدن یک موسیقی جایز است اما نمایش آلاتی که آن موسیقی را نواخته‌اند مشروع نیست؟ یادداشت زیر به واکاوی حکم نمایش آلات موسیقی از منظر فقه می‌پردازد.

 

مقدمه

موسیقی در جهان کنونی، بخشی جدایی‌ناپذیر فرهنگ و هنر یک جامعه به‌حساب می‌آید. یکی از ملزومات بصری تولید و پخش موسیقی عمومی، نمایش ابزار و آلات آن در رسانه‌ها است. در جمهوری اسلامی ایران، پس از انقلاب اسلامی رویه بر این بوده که آلات موسیقی حتی‌المقدور نمایش داده نشود. تصمیم بر منع نمایش ادوات فوق به هر دلیل که بوده برای اهالی هنر و موسیقی محدودیت‌هایی را در اجرای برنامه‌ها ایجاد کرده که گاهی باعث اختلال در عملکرد آنان شده است.

پرسش این است: آیا نمایش آلات موسیقی از نظر شرعی حقیقتاً اشکال دارد؟ اگر پخش موسیقی‌ای شرعاً جواز داشته باشد چرا نمایش ابزار و ادوات آن با مشکل شرعی مواجه است؟ در نوشته حاضر تلاش می‌کنم ابعاد مسئله را تا جایی که مقدور هست واکاوی نموده و حکم یا احکام فقهی آن را طبق دیدگاه فقهای معاصر شیعه ارائه نمایم.

مفاهیم

1. موسیقی

موسیقی واژه‌ای یونانی و در لغت به معنای لحن یا نغمه‌های موزون و اثرگذار یا علم ترکیب الحان و نغمه‌ها است. لغت‌نامه دهخدا در مورد معنای لغوی موسیقی نوشته است: «موسیقی علم تألیف لحون، فن تألیف لحون، علم ادوار علم نغمات (صنعت آهنگ‌ها و نغمات)، دانش سازها و آوازها، خنیا، ترکیب اصوات به‌صورت گوش‌نواز است»  (دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، ج 14، ص 21795).

فارابی در مورد معنای اصطلاحی موسیقی نوشته است: «موسیقی به معنای آهنگ‌هاست و آهنگ، گاه به گروهی از نغمه‌های پی‌درپی با ترتیب معین گفته می‌شود و گاه به گروهی از نغمه‌ها که به‌منظور همگامی با حروف الفاظ و کلمات یک عبارت منظوم که برای یک معنا و مقصود، بنا بر قواعد جاری زبان ترکیب شده‌اند، اطلاق می‌گردد و گاهی نیز در معانی دیگر به کار می‌رود»  (فارابی، ابونصر محمد بن محمد، الموسیقی‌الکبیر، ص 50).

2. ساز

در لغت به معنای آلت موسیقی: آنچه مانند چنگ، عود، بربط، ٌ تنبور، قیچک، قانون و امثال آن نوازند (دهخدا، لغت‌نامه، ج 9، ص 13258).

آلات موسیقی دارای سه نوع کلی است که امروزه به زهی، بادی، و کوبه‌ای نام‌گذاری شده است. دهخدا در این باره نوشته است: آدمی تا کنون برای ایجاد صوت به‌وسیله سازها، سه طریق یافته است: 1. به نوسان در آوردن یک سیم یازه (مثل ویولن)؛ 2. نوسان یک ستون هوا که در درون لوله‌ای پدید می‌آید (مثل قره‌نی)؛ 3. به نوسان در آوردن جسمی چون زنگ یا سنج (دهخدا، لغت‌نامه، ج9، ص 13258).

3. ملاهی

در لغت به معنای آلات لهو است؛ چنان‌که ابن منظور گفته است: «بربط از ملاهی عجم بوده و سازی است شبیه عود»  (ابن منظور، لسان العرب، ج 15، ص 259). در اصطلاح فقهی، ملاهی به دسته‌ای مخصوص از آلات لهو اطلاق می‌شود که در فارسی به آن، انواع سازها می‌گویند (نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج 18، ص 166). در عبارات فقیهان شیعه، ملاهی به همین معنا به کار رفته است که دو حیثیت در آن‌ها مورد نظر است: یکی حیثیت ابزاری یا آلیت و دیگری اثر و نغمه‌ای که ایجاد می‌کنند. با این دو لحاظ، عنوان عام ملاهی به تمام آلات و ادوات موسیقی که در عصر صدور روایات وجود نداشته است اطلاق می‌گردد؛ یعنی هر ابزاری که اولاً ابزار باشد و ثانیاً ایجاد صوت و نغمه موسیقایی کند، مشمول عنوان ملاهی شده و از مصادیق آلات موسیقی به شمار می‌آید و لو اینکه در عصر صدور حدیث وجود نداشته باشد.

حکم شرعی نمایش سازها و ملاهی یا آلات موسیقی

ازآنجاکه بحث نمایش آلات موسیقی در تاریخ فقه شیعه مسبوق به سابقه نبوده و موضوعی کاملاً مستحدث است؛ حکم شرعی آن نیز تاکنون مورد بحث قرار نگرفته است. برای اصطیاد حکم فقهی این مسئله لازم است موضوع را در دو چشم‌انداز فقهی مورد بحث قرار داد: یکی نمایش ساز به‌عنوان فروعات مسئله موسیقی و دیگری نمایش آلات موسیقی به‌عنوان یک موضوع مستقل.

نمایش آلات موسیقی به‌عنوان یکی از فروعات موسیقی

در این منظر، نمایش آلات موسیقی به‌عنوان یک متغیر، در نظر گرفته می‌شود که تابع کاربری سازها و ملاهی در فقه شیعه است؛ یعنی پیش از آنکه به بحث نمایش آلات و ادوات موسیقی از منظر فقهی بپردازیم باید تکلیف خود را با مسئلة اشتغال به موسیقی روشن کرده باشیم. مناط حکم در آنجا هرچه باشد عیناً می‌توان در بحث نمایش نیز همان مناط را مطرح نمود؛ یعنی اگر در بحث نخست، مشخص گردد که اشتغال به نوع خاصی از موسیقی حرام است، طبیعتاً می‌توان ادعا کرد که چون کاربرد آلات موسیقی، حرام است نمایش آن نیز حرام خواهد بود. برعکس، اگر تولید و ارائة نوعی خاصی از موسیقی از منظر شرعی حرام نباشد، به‌تبع آن، نمایش آلات و ابزاری که کاربری حلال دارد نیز حلال خواهد بود.

ازآنجاکه بحث مناط حرمت موسیقی، در نوشتة دیگری در همین مجله نگارش یافته است از ذکر مجدد آن در این نوشته پرهیز می‌نمایم. تنها به‌صورت اجمالی اشاره می‌کنم که طبق دیدگاه بسیاری از فقیهان شیعه، از جمله مرحوم نراقی، شیخ اعظم انصاری و امام خمینی، استفاده و به‌کارگیری آلات موسیقی درصورتی‌که لهوی یعنی مناسب مجالس معصیت و عیاشی نبوده و موجب فساد عقیده و عمل نگردد، شرعاً اشکالی ندارد و جواز به‌کارگیری آن مورد تأیید است (نراقی، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج 18، ص 168؛ شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج 1، ص 118؛ امام خمینی، مکاسب محرمه، ج 1، ص 369).

بنابراین، طبق دیدگاه اکثر فقها، آنچه موجب حرمت می‌شود قید لهو است؛ البته نه هر لهوی، بلکه لهوی که شخص را به فساد عقیده و عمل دچار کند، یعنی لهو مُضلّ. پس اگر بتوان از این آلات، بهره‌ای غیر لهوی بُرد، عملاً دیگر حکم حرمت بلاموضوع می‌شود.

نکته‌ای که شایان توجه است این است که در این مسئله بین سازهای کلاسیک و سنتی و سازهای جدید و مدرن هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ چون وقتی در لسان روایات، معیار حکم، لهوی بودن، است؛ حکم در تمامی مصادیق دائر مدار همان خصوصیت است و نوع ساز و قدیمی و جدید بودن آن، نقشی در حکم ندارد. نتیجه اینکه اگر سازی یافت شود که لهوی نباشد، قطعاً اشکالی ندارد و نوع ساز، در حکم مسئله تأثیری ندارد.

نمایش آلات موسیقی به‌عنوان موضوع مستقل از موسیقی

طبق این منظر، نمایش آلات موسیقی در رسانه‌های عمومی، نه به‌عنوان یکی از فروعات مسئله موسیقی بلکه به‌عنوان موضوعی مستقل در نظر گرفته شده و عنوان ثانوی اخذ می‌کند که می‌تواند حکمش مغایر با حکم اولیه باشد. در این منظر، حکم مسئله، تابع حکم کلی اشتغال به ساز و موسیقی نیست که ملاک آن، چنان‌که اشاره شد، لهوی بودن است؛ بلکه نمایش موسیقی در این  منظر، بر اساس حکم ثانوی است که موضوع به خود گرفته است. در حکم ثانوی، دو دیدگاه اصلی قابل بررسی است: یکی دیدگاه جواز و دیگری دیدگاه حرمت.

دلایل قائلان به جواز نمایش آلات موسیقی به‌عنوان حکم ثانوی

1. دلیل دفع افسد به فاسد

این استدلال مبتنی بر این است که نمایش آلات موسیقی به‌عنوان یکی از مصادیق ترویج موسیقی، ازآن‌جهت که برای جامعه در برابر تهاجم فرهنگی و موسیقی‌های مبتذل و منحط ایجاد حالت بازدارندگی می‌کند، اشکالی ندارد؛ اما این جواز، به‌عنوان حکم ثانوی و از باب دفع افسد به فاسد است نه از باب حکم اولی. مرحوم امام خمینی (ره)، این استدلال را قابل‌دفاع ندانسته و آن را رد می‌کند: «اینکه می‌گویند اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد؛ آنها می‌روند از جای دیگر می‌گیرند موسیقی را، بگذار بگیرند؛ شما عجالتاً آلوده نباشید، آنها هم کم‌کم بر می‌گردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها می‌روند از جای دیگر موسیقی می‌گیرند.» (امام خمینی، صحیفه امام، ج 9، ص204).

2. ضرورت

طبق این استدلال، نمایش و پخش موسیقی، یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است؛ چون امکان وجود تلویزیون یا رادیو بدون موسیقی نیست، زیرا رسانه باید برای مخاطب جذابیت داشته باشد. این استدلال را برفرض اینکه در مورد پخش موسیقی بپذیریم اما در مورد نمایش آلات موسیقی نمی‌توانیم تمام بدانیم. اصولاً نمایش آلات موسیقی به‌عنوان یک ضرورت قابل‌طرح نیست.

دلایل حرمت نمایش آلات موسیقی به‌عنوان حکم ثانوی

1.  ترویج باطل

مقام معظم رهبری به‌عنوان یکی از طرفداران این دیدگاه می‌فرماید: «این تهّتک است. نفس نشان دادن این آلات در سیمای عمومی کشور که همه می‌بینند، خود این، نزدیک کردن مردم به این فضای رواج و غلبه این اشیا در جامعه است… امروز وضع موسیقی در کشور وضع مطلوبی نیست. همچنان موسیقی لهوی مضلّ بر موسیقی غیر لهوی غلبه دارد؛ بنابراین در این شرایط، هر چیزی که ترویج کند این موسیقی را، به نظر ما جایز نیست»  (خامنه‌ای، درس خارج فقه: 22/ 10/ 1388).

2. آثار روانی

امام خمینی در مورد این استدلال بیان کرده است: «نباید دستگاه تلویزیون جوری باشد که ده ساعت موسیقی بخوانند. جوانی که نیرومند است را از نیرومندی برگردانند به یک حال خُمار و به یک حال خلسه، مثل همان تریاک می‌ماند این هم؛ این‌قدر با او فرق ندارد، این یک‌جور خلسه می‌آورد، آن یک‌جور... تلویزیون را تبدیلش کنید به یک رادیو و تلویزیون آموزنده، موسیقی را حذف کنید»  (صحیفه امام، ج 9، ص 204).

نتیجه

طبق آنچه بیان شد، حکم فقهی نمایش آلات موسیقی را اگر به‌عنوان حکم اولی در نظر بگیریم، تابعی از کاربری آلات موسیقی و تولید آهنگ است؛ اگر کاربری آلات موسیقی، غیر لهوی باشد نمایش آلات غیر لهوی نیز اشکال ندارد اما اگر کاربری آلات موسیقی، لهوی باشد نمایش آن نیز جایز نیست. اما اگر به‌عنوان حکم ثانوی در نظر بگیریم، از باب اینکه باعث ترویج باطل و تخریب روان اجتماعی می‌گردد جایز نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 3 =