استاد و پژوهشگر هنر اسلامی، در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر:
یکی از چالشهای آینده فقه، رقصهای غیرلهوی، غیرلعبی و مفید است!
لید: الآن یکی از جدیترین مروّجان رقص، رسانهها حتی رسانههای کشور خودمان هستند. امروزه معدود سریالی هست که لحظات شاد دستهجمعی را با رقص نشان ندهد و رقصها نیز معمولاً مختلط است. این مباحث در آینده مطمئناً جدیتر دیده خواهد شد.
اشاره: حجتالاسلاموالمسلمین حامد براتی، اگرچه مسئولیتهای متنوعی در زمینه تبلیغ و عرصههای اقتصادی داشته و دارد، اما هیچگاه علاقه دیرین خود یعنی هنر را رها نکرده است. دانشجوی دکتری فلسفه هنر اسلامی سالهاست که در زمینه هنر، فلسفه و تاریخ آن، به پژوهش، تدریس و تبلیغ میپردازد. وی در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر، آینده فقه رقص و حرکات موزون را از دیدگاه خود بیان کرد. او فقه را یکی از پرچالشترین دانشهایی میداند که در آینده با رقص در ارتباط است. مصادیق جدید رقص و ترویج پرحجمی که توسط رسانههای داخلی و خارجی برای رقص صورت میپذیرد، برخی از چالشهای آینده فقه رقص و حرکات موزون از دیدگاه وی است. استاد مدرسه فقه هنر، در ادامه از دانشهایی سخن گفت که هم رقیب و هم کمککار فقه هنر برای گذر از چالشهای آینده فقه رقص هستند.
فقه هنر: رویکرد فعلی فقها در مواجهه با مسائل مرتبط با رقص را چگونه ارزیابی میکنید؟
ترابی: بهصورت کلی، فقها بهخاطر منابع فقهی و مباحث اصولی و عقلی و تحولات جوامع در دوران اخیر، مبانی مختلفی داشتهاند. با همه این ملاحظات، میتوان فقها را به دو دسته کلی تقسیم کرده و رویکرد آنها را نسبت به رقص بررسی کنیم. دسته اول دیدگاه سنتی که قائل به حرمت مطلق رقص هستند و خیلی از فقها خصوصاً در گذشته، حکم به حرمت مطلق رقص داده بودند که مصداق لهوولعب بوده و بههیچوجه امر پسندیدهای بهحساب نمیآید؛ لذا فقها بر اساس روایات، حکم به حرمت میکردند. برخی از فقها، استثنائات محدودی را برای رقص قائل میشدند؛ مثل رقص زن برای شوهر یا رقص زن برای زن در عروسی بهصورت خیلی محدود.
یک نگاه هم رویکرد جدیدتر و معاصر هست که باتوجهبه تغییر و تحولاتی که در جوامع، خصوصاً در جوامع مسلمان اتفاق افتاده، گروهی از فقها قائل به بازنگری در احکام رقص هستند. بهعنوانمثال، بحث رقصهای ورزشی که برخی از فقها این رقصها را مجاز دانستهاند و اینها را مصداق رقص غیرمجاز و ناپسند نمیدانند. مثلاً بحث رقصدرمانی برای آرامش که جنبههای درمانی دارد و در برخی از کشورهای غربی مطرح شده است. اینها رویکردهای معاصری هستند که برخی از فقها قائل به لزوم بازنگری در آنها هستند؛ یا بهعنوانمثال، رقصهای محلی در نگاه سنتی فقها حرام است. رقصهای آیینی یا رقصهایی که هدف عقلایی دارد مثل رقصدرمانی، ازجمله مباحثی است که اخیراً و در دوران معاصر جدیتر مطرح شده و لذا برخی از فقها لزوم بازنگری در این احکام را قائل شدهاند.
فقه هنر: فقه رقص در صد سال آینده، با چه چالشهایی مواجه است؟
براتی: چالشهایی که میتوان در آینده متصور شد، یکی، بحث چالشهای فقهی است. مطمئناً اختلافنظرهای عمیقتر و جدیتری بین فقها در مورد حکم رقص و انواع رقص به وجود خواهد آمد و احتمال میدهم این اختلافنظرها، باعث سردرگمی در بین جوامع و مردم متشرعتر بشود. بحث دیگر این است که مسئله رقصهای غیرلهوی و غیرلعبی و رقصهایی که هدف عقلایی را دنبال میکند و فایده دارد، پیش خواهد آمد. بحث دیگر، تماشای رقص خواهد بود که همین الآن هم موجود است و در آینده شاید شدیدتر خواهد شد و اختلافنظر بین فقها نیز بیشتر خواهد گردید. باتوجهبه زیست مجازی، این بحث پیش خواهد آمد که آیا رقص در قالب آن زیستها و زندگیها، حکمش همین است یا متفاوت است؟
بحث رقص ربات و هوش مصنوعی که در ربات به کار میرود نیز از جملۀ این مباحث است. بحث رقصدرمانی نیز از جمله مباحثی است که فقها در آن دچار اختلافنظر و چالش خواهند شد و در نتیجه، احتمالاً یک سردرگمی در قانونگذاری خواهیم داشت. بحث دیگر، چالشهای فرهنگی و اجتماعی است. بههرحال، رسانهها جهانی شده و تأثیرات جهانی دارند و نوعاً با ترویج موسیقی به بحث رقص دامن میزنند و جوانان خصوصاً جوانان مسلمان درگیر این مباحث هستند. این چالشهای بیننسلی و فرهنگی را در آینده بسیار جدیتر خواهیم داشت. از مباحث فرهنگی و فقهی بحث رقص این است که احتمالاً تعریف مجدد رقص که این حرکات موزون به چه شکل است و زمینههای هنری و اجتماعی آن، بیشتر موردمطالعه قرار خواهد گرفت و احتمالاً در برخی موارد، این واژه بار تعریف شود.
بحث چالشهای تکنولوژی هم که اشاره شد که با گسترش فضای مجازی و هوش مصنوعی و در آینده جهان رباتیک، این بحثها را خواهیم داشت. بحث چالشهای حقوق بشری نیز میتواند مورد اشاره قرار بگیرد. بههرحال، جوامع توسعهیافته قائل هستند که هر انسانی صاحباختیار بدن خویش است و اگر رقص را پسندید میتواند انجام دهد یا ببیند و این ازجمله چالشهایی است که در آینده بهصورت جدیتر با آن مواجه خواهیم شد. ممنوعیت رقص، فشار بیشتری را تحمیل خواهد کرد، خصوصاً اگر این ممنوعیت بخواهد جدی گرفته شود؛ یعنی بهصورت قانونی برای آن مجازات در نظر گرفته شود و بهصورت جدی کسانی که این کار را میکنند با اعمال مجازاتهای جدیتری مواجه شوند. این چالشها خصوصاً در جوامع دینی، جدیتر خواهد بود.
فقه هنر: برای غلبه بر چالشهای فقهی رقص در صد سال آینده، چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
ترابی: یکی از راهکارها، بحث فقهی است. وقتی ما چالش فقهی داریم، بازنگری در احکام، لاجرم خواهد بود؛ یعنی باتوجهبه شرایط زمانه و تغییرات سریع اجتماعی، فرهنگی و کارکردهای ورزشی و درمانی که در برخی از جوامع برای رقص در نظر گرفته شده است و در حال اتفاق افتادن است، قاعدتاً باید در معنای رقص بازنگری کرد و از ضروریات است که هم باید در تعریف رقص و هم در احکام آن بهعنوان یک مسئله مستحدثه، بازنگری نمود؛ مثل جنبه درمانی رقص که مسئلهای کاملاً جدید است. درهرصورت، رقص الآن شقوق و انواع مختلفی پیدا کرده که در گذشته اصلاً مطرح نبوده و علیالقاعده باید در مورد آن مبحث جدید و کارشناسی صورت بگیرد. البته خود این مباحث، باعث اختلافنظر خواهند شد ولی چارهای نیست و باید به آن سمت رفت. در خصوص مسئله رقص، باید شفافسازی صورت بگیرد. باید فرهنگسازی کرد و باید توجیه شوند که اگرچه فوایدی برای رقص ذکر میشود، ولی این آسیبها را هم دارد و فعلی است که معمولاً نتایج خوبی را در برنخواهد داشت، خصوصاً رقص نامحرم برای نامحرم که باید در شکلهای جدیدتر و رسانهایتر مورد کنکاش قرار بگیرد؛ مثلاً در رقص زن برای شوهر یا رقص زن در مجالس زنانه نباید خیلی سختگیری شود و همین که شهوانی نباشد، نباید مانعی داشته باشد و اینها نیاز به فرهنگسازی دارد. مضرات رقص باید تبیین شود.
میتوان با کشورهای دیگر، لجنههایی را تشکیل داد و تبادل فکر و تجربه بشود که کشورهای اسلامی چه رویکردهایی دارند و به چه راهحلهایی در فرهنگسازی رسیدهاند. این تجربیات میتواند قابل استفاده باشد. میتوان از رسانهها و شبکههای مجازی با تولید محتوای مناسب نیز در این زمینه استفاده کرد. یک بحث هم بحث روانشناسی رقص است که چرا عدهای به این کار احساس نیاز دارند؟ چه عواملی آن را گسترش یا کاهش میدهد؟ باید در مورد اینها بحث و گفتگو و مطالعه کرد؛ یعنی عوامل روانشناختیِ میل به این عمل باید بررسی شود و همچنین عوامل جامعهشناختیِ آن نیز مطرح شود.
فقه هنر: رقبای آینده فقه و فقها در حل احکام مرتبط با رقص، چه دانشهایی هستند؟
ترابی: اینها رقبای آینده نیستند و رقبای فعلی هستند. آنچه بهصورت جدید در همین حال حاضر بهعنوان رقیب مطرح است و مطمئناً در آینده جدیتر به رقابت میپردازند، یکی مباحث جامعهشناختی است که توسط دانشمندان جامعهشناس مطرح خواهد شد که بر اساس تأثیرات رقص در جامعه میتوانند هم رقیب و هم کمک باشند؛ یعنی صرفاً جنبه رقابتی نیست، بلکه میتواند در تحلیل موضوع جنبه مشورتی نیز داشته باشد تا صدور حکم منطبق با زمانه باشد. مثلاً بازی که در گذشته جزء لهویات بهحساب میآمد الآن در مباحث آموزشی و برای تربیت کودک و برای درک بهتر موضوعات توسط کودکان استفاده میشود. هم اکنون حتی بسیاری از روحانیون به بازی روی آوردهاند؛ یعنی بازیهایی که هدف عقلائی دارند. اصلاً نگاه گذشتگان به بازی با نگاه الآن به بازی و رشد بازیها و ابزار بازیها مثل بازیهای دیجیتالی بسیار متفاوت است و دیگر مصداق لهو نیست. شاید الآن کمتر بازیای وجود داشته باشد که هدف خوب یا بد نداشته باشد. در بحث رقص هم باید یک ورود جدیتری داشته باشیم. جامعهشناس هم میتواند رقیب و هم کمک در فهم زمانه و کارکردهای مصادیق جدید باشد.
مباحث روانشناسی رقص هم باید بررسی شوند. بسیاری از روانشناسها موافق رقص هستند و لذا رقیب برای فقها هستند و البته میتوانند در تحلیل موضوع رقص به فقها کمک کنند. همچنین مباحث پزشکی نیز در رقص مطرح است که برخی با رقصهای ورزشی، بحث سلامت جسم را مطرح میکنند؛ خصوصاً در سنین بالا که درمان بیماریهای جسمی و حتی بیماریها روانی و تناسباندام را در پی دارد. این مباحث پزشکی هم میتواند برای فقها رقیب باشد و کمک هم میتواند باشد. همچنین رقص در جهان، جزء اولین هنرها مطرح است و جزء آیینهای باستانی بوده و تبدیل به یک هنر شده است و لذا هنرمندان رقبای جدی برای فقها خواهند بود و میتوانند تأثیرگذاری جدی داشته باشند و البته اگر یک گفتگوی صحیح بین هنرمندان و فقها صورت بگیرد، میتواند به شناخت بیشتر موضوع رقص کمک کند. الآن یکی از جدیترین مروّجان رقص، رسانهها حتی رسانههای کشور خودمان هستند. امروزه معدود سریالی هست که لحظات شاد دستهجمعی را با رقص نشان ندهد و رقصها نیز معمولاً مختلط است. این مباحث در آینده مطمئناً جدیتر دیده خواهد شد.
مباحث تکنولوژی هم در این جهت بیتأثیر نیست و دادههایی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد هم میتواند مروّج رقص باشد و هم میتواند مطالب جدیدی را نیز پیش رو قرار دهد.
در پایان بحث بهعنوان جمعبندی عرض میکنم که لازم است به این بحث توجه جدی شود و کسانی که هم فقه و هم هنر و هم جامعهشناسی بلد باشند باید به این مباحث ورود کنند و فواید و مضرات عقلائی این بحث را استخراج کنند و در مورد آن گفتگو کنند و یک بازتعریف، چه در واژگان و چه در اصطلاح و چه حکم و قوانینی که از احکام منشعب خواهد شد، انجام بگیرد. ما یک چالش جدی در بحث قوانین خواهیم داشت که مواجهه حکومت با کسانی که به این امر مبادرت میورزند چگونه خواهد بود و به چه نحوی میخواهد تأثیرگذار باشد؟ آیا میتواند اعمال مجازات کند؟ این مباحث بسیار جدی است و کار خوبی که شما انجام دادید همین است که بهصورت جدی به این مسئله پرداختید.