برگردان شعری از تد هیوز
چه آسان بر ماه
میشود که دچار «بیماری/ درخت» باشی
نشانههای بیماری: پرندگانند
انگار دلبستهی کلماتت هستند
و گوشهایت را میآزمایند
آنگاه از زیر ناخن بزرگ پایت
ریشهای زبانه میکشد
پس تا دچار نباشی
چارهای بیندیش
***
اما این که:
Ted Hughes
ادوارد جیمز هیوز (1998-1930) که به «تد هیوز» مشهور است، شاعر بزرگ انگلیس و شاید آخرین نام مهم شعر این کشور ـ پس از ییتس و اودن ـ و یکی از چهرههای برجستهی شعر جهان در قرن بیستم، در ایران شهرتش را نه به سبب شعرش، که با برچسب «شوهر بیوفای سیلویا پلت» کسب کرده است. اگر در جهان انگلیسی زبان، کتابها و مقالههای مهمی دربارهی شعر دیریاب اما زیبای او منتشر شده است، در اینجا اگر نامی از او هست ذیل نام سیلویاست و اگر کتاب مستقلی از او (با دو ترجمه!) منتشر شده است، همان کتاب آخر اوست یعنی: «نامههای زاد روز» که با خاطرهی سیلویا پلت سروده شده است و شخصیت دلخواه خوانندگانی را که به زندگی شخصی شاعران (و هنرمندان) بیش از آثارشان توجه دارند، با عنوان «یک شوهر خیانتکار پشیمان» کامل میکند. در حالی که کافی است به سخن «شیمس هینی»، شاعر بزرگ ایرلندی و برندهی نوبل ادبی،- در مراسم تدفین هیوز در سوم نوامبر 1998 – گوش بسپاریم که گفت:
هیوز برجی بود بلند از شفقت و توانایی، خیمهای بزرگ که آخرین کودکان شعر به او پناه آوردند و امنیت را یافتند.
و دیگر این که:
شعر «بیماری/ درخت» که از کتاب «بوف زمین و دیگر مردمان ماه» از انتشارات معروف «فیبر اند فیبر» انتخاب و ترجمه شده است، یک نمونهی نوعی از اشعار هیوز است که جهاننگری ویژهی او را مینمایاند. هیوز از اولین شعرهایش، توجه جدیاش را به طبیعت به مثابهی نشانهای برای اندیشیدن نشان میدهد. در این شعر، ذهنیت شاعر در اینهمانی «بیماری» و «درخت»، فراروی از استعاره است و درک دیگری از جهان را اراده میکند. ماه و پرندهها از عناصر ثابت شعرهای کتاب «بوف زمین و دیگر مردمان ماه» است. حضور شاعر (در اینجا، با سطر: «انگار دلبستهی کلماتت هستند») کلید مهمی برای درک شعر در اختیار خواننده قرار میدهد.