فال حافظ به روایتی دیگر
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود
آن نافه مراد که میخواستم ز بخت
در چین زلف آن بت مشکین کلاله بود
از دست برده بود خمار غمم سحر
دولت مساعد آمد و می در پیاله بود
بر آستان میکده خون میخورم مدام
روزی ما ز خوان قدر این نواله بود
هرکو نکاشت مهر و ز خوبی گلی نچید
در رهگذار باد نگهبان لاله بود
بر طرف گلشنم گذر افتاد وقت صبح
آندم که کار مرغ سحر آه و ناله بود
دیدیم شعر دلکش حافظ به مدح شاه
یک بیت از این قصیده به از صد رساله بود
آن شاه تند حمله که خورشید شیرگیر
پیشش به روز معرکه کمتر غزاله بود
***
ای صاحب فال! دیشب به خواب میروی و خواب خوبی میبینی. در خواب میبینی که یک عدد پیاله در دست داری. در خواب برای تعبیر خوابت به نزد فالگیر میروی و فالگیر تو را به مراکز دولتی حواله میدهد. چهل سال بعد با در دست داشتن اصل حواله به سراغ مراکز دولتی میروی و در آنجا میبینی که بیهوده چهل سال صبر کرده بودی و اگر همان موقع به دیدار مردمی رفته بودی بعد از دو سال به مراد دل خود رسیده بودی. خاک بر سرت. مراد دل تو نافهای بوده است که از چین وارد میشود و در طی این چهل سال روابط کشور ما با چین به سردی گراییده و دیگر نافه در بازار موجود نمیباشد… .
در هنگام سحر از خواب ببیدار میشوی و احساس میکنی که خیلی خمار هستی. در همان هنگام میبینی همان پیاله که دیشب در خواب دیدی کنار بالشت است و روابط دولت نیز با چین برقرار است و نفس راحتی میکشی. داخل پیاله را نگاه میکنی و میبینی داخل آن می ریخته شده است. زنهار که از آن می تناول نکنی چون این یک امتحان الهی است و اگر در این امتحان مردود شوی خیلی زشت است. حتی اگر مجبور شوی خون تناول کنی این کار را بکن اما به آن پیاله دست نزن.
بدان و آگاه باش که هرکس که مهر بکارد از خوبی گل میچیند و هرکس که مهر نکارد و از خوبی گل نچیند مثل این است که در جایی که باد شدید میوزد نگهبان باشد و از یک لاله نگهداری کند. پس به یاد داشته باش همواره و در هرجایی که هستی مهر بکاری و از خوبی گل بچینی و به یاد خدا باشی. در هنگام صبح از خانه بیرون میآیی و به طرف باغ حرکت میکنی. در آنجا مرغ سحر را میبینی که مشغول آه و ناله است. به او توجهی نمیکنی و یک بیت از شعر دلکش حافظ را میخوانی که در مدح شاه گفته شده است و خیلی خوب است. باید توجه کنی که منظور از این شاه آن شاه است که همواره تند حمله میکند و در روز معرکه خورشید شیرگیر در پیش او کمتر از یک غزاله است و شاه دیگری منظور نمیباشد.