لوگوی اندیشکده مدرسه اسلامی هنر

برگزاری کرسی علمی‌ترویجی «مقرنس، بزرگترین تجربه بشری برای استفاده از نور در هنرهای تجسمی (مطالعه موردی ورودی صحن مبارک رضوی)»

کرسی علمی‌ترویجی «مقرنس، بزرگترین تجربه بشری برای استفاده از نور در هنرهای تجسمی از سلسله نشست‌های مکتب هنر رضوی از سوی اندیشکده مدرسه اسلامی هنر با همکاری دبیرخانه کنگره بین المللی «مکتب هنر رضوی»، عصر روز شنبه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۲ در مدرسه اسلامی هنر برگزار شد.

به گزارش مدرسه اسلامی هنر، در این نشست علمی که جمعی از دانشجویان، هنرجویان و اساتید به صورت حضوری و مجازی همراه بودند، ابتدا دبیرِ جلسه به اهمیتِ چشم‌اندازِ حکمی در بررسیِ آثارِ مکتبِ هنرِ رضوی اشاره کرد.

در ادامه،‌ دکتر ناهید جعفری دهکردی، دکترای پژوهش هنر (دانشگاه اصفهان) علل و خاستگاهِ مقرنس و تاریخچه‌ی آن را تبیین کرده و با مقایسه‌ نمونه‌های تاریخی، صحن باب‌السلام را به عنوانِ یکی از کامل‌ترین نمونه‌های مقرنس معرفی، و آن را مورد توجه قرار داد.

او در رابطه با خاستگاهِ مقرنس، به وجودِ فضاهای خالیِ زیرِ گنبدها و هشت‌ضلعی‌ها اشاره کرد: «در کاوش‌هایی که دهه ۱۹۴۰ میلادی توسط موزه متروپولیتن نیویورک در نیشابور انجام شد، بقایای کاخی مربوط به قرن دهم میلادی به دست آمد که در میان قطعات مادی متعلق به این بنا، بقایایی از گچ‌کاری به شکل طاقچه‌های مقعر کوچک و تزئین شده با نقاشی‌هایی که باید بخشی از تزئینات یک کاخ بوده باشد.

دکتر جعفری ادامه داد: این قطعه به همراه سایر اجزاء خود احتمالاً در کنار هم قرار می‌گرفته و سطوح سه بعدی را تشکیل می‌داده‌اند که بعدها مقرنس نامیده شده‌اند. مشابه با این حجم را در مقبره شاهزاده اسماعیل سامانی در بخارا (بین سال‌های ۹۱۴ تا ۹۴۳ میلادی) می‌بینیم».

او در رابطه با باب‌السلام بیان کرد: این باب یکی از چهار باب تاریخی و باشکوه صحن رضوی در مشهد مقدس است. نام این باب در درجه نخست با نام یکی از ابواب هشتگانه بهشت با نام “دارالسلام” هم‌نام است. این نام بعدها به نام صحن آزادی تغییر نام داده و رسماً به این نام نیز شناخته می‌شود. ساخت این بخش از مجموعه صحن رضوی به سال ۱۲۳۳ برمی‌گردد.

دکتر جعفری افزود: مقرنس‌های این بخش، یکی از زیباترین نمونه‌های خود در معماری اسلامی هستند. هرچند که از نظر هنری مشکل بتوان این آرایه را با نمونه‌های مشابه خود در جهان اسلام یا در ایران مقایسه کرد، اما این بخش از دو نظر بسیار مهم است. یک آن‌که از نظر تداوم و تسلسل تاریخی، عالی‌ترین نمونه از نوع خود در خاستگاه مقرنس یعنی شمال شرقی ایران است و دیگر آنکه از نظر معنوی و مفهوم مذهبی، در صدر اماکن مذهبی دارای مقرنس‌کاری نشانده شده است. باب السلام در امتداد مسیری هنری که از نمونه‌های تیم سمرقند و بخارا و نیشابور و یزد کار شده، اوج کمال هنری را با جلال مذهبی در هم آمیخته و نقطه اعتلای این هنر در خاستگاه خود را نشان می‌دهد.

در ادامه دکتر فرانک کبیری، استادیار دانشگاه شهرکرد، به عنوانِ داورِ جلسه، به بیان نکاتی در رابطه با وجوه تاریخی و حکمیِ هنرِ اسلامی پرداخت.

او ضمنِ توجه به اهمّیتِ موضوعِ ارائه، در رابطه شمسه‌های هشت‌ضلعیِ به کار رفته در مقرنسِ باب‌السلام و نسبتش با امام رضا (علیه‌السلام)، به نقشِ اشراق و شهودِ هنرمندانه در خلقِ آثارِ مکتبِ هنرِ رضوی اشاره کرد.

همچنین، پیوستگیِ تاریخی‌فرهنگیِ ایرانِ پیش از اسلام و پس از آن را در اندیشه، هنر و معماری، مورد توجه قرار داد.

این جلسه، که در سالن جلسات مدرسه‌ی اسلامی هنر برگزار شد، با پرسش و پاسخِ حضار و ارائه‌دهنده به پایان رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 7 =