به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، دومین نشست «فانوسِ داستاننویس» به میزبانی مدرسه اسلامی هنر و با حضور احمد ابوالفتحی، روزنامهنگار و نویسنده مجموعه داستان «پلها» و رمان «سال سی» با موضوع «امکانهای ژانریک برآمده از مواجهه با کتاب مقدس» در قم برگزار شد.
ابوالفتحی در آغاز با تاکید بر وجه قصهپردازانه کتب مقدس از جمله قرآن کریم بیان کرد: طبق برخی پژوهشها چیزی نزدیک به یکچهارم متن قرآن ساختاری روایی و مضمونمحور دارد.
وی با اشاره به انواع روایتهای قرآنی گفت: قرآن در امر بازنمایی گفتار و اندیشه شخصیتهای خویش، کوشا است و بدون موضعگیری به بازنمایی لحن، گفتار و اندیشه این شخصیتها میپردازد.
نویسنده رمان رمان «سال سی» ادامه داد: امکان مواجهه با قرآن به عنوان متنی که توانایی شکل دادن به روایتهایی محکم را دارد، وجود دارد. این ظرفیت باعث میشود سه مسیر بازآفرینی، ارتباط بینامتنی و برقراری دیالوگ با متن، را داشته باشیم. البته این امکان در مواجهه با سایر کتب مقدس نیز وجود دارد و امر مسبوق به سابقهای است.
این نویسنده به رواج یافتن ارتباط بینامتنی با متون مقدس اشاره کرد و ادامه داد: پس از رواج مباحث نظری روایتپژوهی و مطالعات بینامتنی در قرن بیستم، برقرار ارتباط بینامتنی با متون مقدس رواج یافت. این جریان به فضای ادبیات داستانی و نمایشی نیز سرایت کرد. برقراری دیالوگ با متن مقدس زمانی امکانپذیر است که ما به یک پروژه اندیشهورزانه گام بگذاریم و به نوعی در مسیر به چالشکشیدن خود با متن به این سمت حرکت کنیم تا یک بازتعریف از خود در برابر متن مقدس داشته باشیم.
نویسنده مجموعه داستان «پلها» نمونه بارز این بازتعریف از خود را در کتاب «ترس و لرز» به قلم فیلسوف دانمارکی، سورن کیرکگارد معرفی کرد و افزود: نوع ارتباط کیرکگارد در تقابل با شخصیت ابراهیم در این کتاب به ایجاد دیالوگی با متن مقدس و خالق آن میانجامد. در نمونههای فارسی این نوع تجربه نیز میتوان به کتاب «سوار بر اسب مرده» به قلم مهدی جعفری اشاره کرد که بر ارتباط دیالوگ میان فردی که دچار اضمحلال شده با حضرت ایوب تأکید دارد.
ابوالفتحی نمونه مدل دیگر مواجهه روایی با متن مقدس را در کتاب «فرج بعد از شدت» به قلم قاضی ابوعلی محسن تنوخی جستوجو کرد و افزود: ذکر فرج بعد از شدت در روایتهای قرآنی و سنت حدیثی اسلامی است. این نویسنده مضمون آیه «ان مع العسر یسرا» را اخذ میکند و حول این مضمون روایت خاص خودش را شکل میدهد. این نوع چهارم از مواجهه با متن مقدس است؛ یعنی ما مضامینی از متن مقدس را برای امر خلاقه روایی مبنا قرار دهیم.
به گفته وی، آیات متعددی در قرآن وجود دارد که مضامین مختلفی را ارائه میدهند که امکان اندیشهورزی حول آنها فراهم است و ما میتوانیم وجه خلاقه خاص خود را حول این مضامین گسترش دهیم. حاصل قلم قاضی تنوخی برآمده از چنین رویکردی است.
مهمان دومین نشست «فانوسِ داستاننویس» یادآور شد: آنچه در این مدل اهمیت دارد، پیوند میان تجربه زیسته و متن مقدس است. اتفاقی که در متن روایی مدرن میافتد و آن را در داستان کوتاه مدرن میبینیم، پیوندی است که میان تجربه زیسته ما و اندیشه برآمده از متن ایجاد میشود، و این همان چیزی است که دراماتورژی از دل آن متولد میشود؛ برآمدن امر روایی از دل مضمون نه از یک ساخت روایی که بارها تکرار شده است و پشتوانه تجربی آن دست و پای خالق متن ادبی را میبندد.
وی اضافه کرد: مثلاً اگر بخواهیم همان ساختار روایت یوسف را بازآفرینی کنیم، عملاً توان دخیل ساختن خلاقیت فردی را نخواهیم داشت اما اگر بتوانیم مضامین نهفته در این روایت را با تجربه زیسته خود پیوند دهیم، شاهد سربرآوردن میزان بیشماری از روایتهای شخصی خواهیم بود. این مواجهه مضمونگرا، بهترین و امنترین مواجهه با متن مقدس است.
این نویسنده و منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنانش به آسیبشناسی نوع مواجهه ما با متن مقدس پرداخت و گفت: باید گفت که عمده فعالیت ما حول ریختشناسی و زیباشناسی مقدس بوده است و کمتر به رویکردهای ساختارشناسانه که به مضمون اهمیت میدهند، پرداختهایم. رویکرد ما در برابر امر مقدس عمدتا فرمالیستی است درحالیکه متن مقدس همواره در پی افاده مضمون بوده است. پیشینیان ما نیز در این مواجهه همچنان که در کتاب «فرج بعد از شدت» دیدیم، مواجههای مضمونمحور است.
وی تصریح کرد: از آنجا که داستان مدرن با تواناییهای خلاقانه نویسنده بسیار گره خورده است، ما همواره انتظار داریم که نویسنده مدرن، متنی خودبنیاد و درواقع داستانی خلق کند که برآمده از نظام اندیشهگانی و نشانهشناختی خاص خودش باشد. از طرفی برخورد فرمالیستی در برابر متن مقدس امکان چنین آفرینشی را از نویسنده مدرن خواهد گرفت و عملاً وی را با بنبست روبرو میکند.
احمد ابوالفتحی دراماتورژی را به معنای بازآفرینی یک روایت ندانست و تاکید کرد: دراماتورژی در پی ارائه خلاق یک مضمون به شکلی تازه است و به نظر من راهکاری که ما را به بازبینی مواجهه خود با متن مقدس میرساند، تمرکز بر مضامین قرآنی است، نه درگیر شدن با قصهها و روایتهایش. این بازبینی به آفرینش آثار خلاقه قرآنی میانجامد.
نامزد جایزه ادبی احمد محمود ادامه داد: نکته مهم این است که این نوع برخورد، انواع دیگر مواجهه با متن مقدس را محدود نمیکند، یعنی در ایجاد ارتباط بینامتنی، ایجاد دیالوگ و امکان بازآفرینی نیز محدودیتی حاصل نمیشود. اما باید توجه داشت که مواجهه فرمال با متن مقدس، مواجههای خنثی است؛ آنچه اصل هست، مضمون و اندیشه است.