عضو هیئت‌علمی دانشگاه مفید، در گفتگوی اختصاصی با فقه هنر:

برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی، هیچ منع شرعی ندارد!

 

لید: ممنوعیت کنسرت موسیقی در شهرهای مذهبی چنانکه برخی ائمه جمعه این روزها ادعا و اصرار دارند؛ هیچ دلیل شرعی ندارد. حتی دلیل عرفی هم ندارد؛ یعنی اگر این آقایان القا نکنند عرف متشرعه فرقی بین مشهد و نیشابور و سبزوار و بیرجند نمی‌گذارند.

اشاره: حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر محمدصادق کاملان، استادیار دپارتمان فلسفه دانشگاه مفید و استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم است. با او پیرامون حکم فقهی برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی گفتگو کردیم. از نظر وی، هیچ تفاوتی بین برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی و شهرهای غیرمذهبی وجود ندارد و این تفاوت‌ها، صرفاً نظرات شخصی برخی معممین است. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه هنر با این استاد حوزه و دانشگاه از نگاه شما می‌گذرد:

 

فقه هنر: حکم برگزاری کنسرت موسیقی فی‌نفسه چیست؟

کاملان: نفس برگزاری کنسرت موسیقی، اگر مخالف اخلاق، شئونات انسانی و قواعد دینی و فقهی نباشد و قواعد و مقررات دینی و قانونی در آن مراعات شود هیچ اشکالی ندارد؛ مثلاً عدم اختلاط زن و مرد در آن رعایت شود و هنجارها حفظ شود و حواشی و لوازم غیرشرعی در آن ایجاد نشود.

فقه هنر: آیا حکم برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی، تفاوتی با حکم برگزاری آن در شهرهای دیگر دارد؟

کاملان: آنچه در شرایط کنونی جامعه ما مطرح شده و از طرف برخی نیز دامن زده می‌شود و روی آن پافشاری می‌شود نه به‌خاطر وجوه فقهی مسئله بلکه بنا به دلایل سیاسی بوده است. در اماکن مقدس یک سری دستورهایی از طرف دین داریم که ما را دعوت به حفظ حرمت و احترام برخی امکنه مقدسه می‌نماید؛ مثل مسجدالحرام، خانه خدا و حدود مشخص مکه، مسجدالنبی، مسجد قبا، مسجد کوفه و امثالهم. در مورد این مکان‌های مقدس، دستوراتی که مبنی بر حفظ حرمت آنها آمده بایستی رعایت گردد و کاملاً مورد قبول است. اما اینکه ایجاد کنسرت در شهرهای مذهبی ممنوع باشد چنانکه برخی از ائمه جمعه این روزها ادعا و اصرار دارند؛ هیچ دلیل شرعی برای آن نداریم؛ حتی دلیل عرفی هم نداریم، یعنی اگر این آقایان القا نکنند عرف متشرعه فرقی بین مشهد و نیشابور و سبزوار و بیرجند نمی‌گذارند. کما اینکه در زمان طاغوت وقتی می‌خواستند در خیابانِ تهران شهر قم که الآن به‌عنوان خیابان امام مسمی شده است یک سینما بسازند، مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی سر و صدا راه انداخت که در شهر مقدس قم نباید سینما وجود داشته باشد و نگذاشتند سینما تأسیس شود؛ ولی بعد که انقلاب شد، دیدیم که نه یکی و نه دوتا بلکه چندین سینما تأسیس و ایجاد شد.

خود سینما که چیزی بدی نیست تا شهر مذهبی و غیرمذهبی را مطرح کنیم؛ بلکه فیلم‌هایی که در آن به نمایش در می‌آید باید مورد توجه قرار گیرد که آیا پخش هر فیلمی در آن آزاد باشد یا خیر؟ به بیان دیگر، سینما به‌عنوان یک مرکز فرهنگی، امری لازم است و هیچ منافاتی هم با ارزش‌های دینی ندارد؛ بلکه فیلم‌هایی که در سینما به نمایش در می‌آید بایستی رعایت شود که مبتذل نباشد. اگر فیلمی با عفت عمومی و اخلاق ناسازگار بود نمایشش حتی در منزل‌های شخصی نیز مشکل دارد و فرقی بین سینما و غیر سینما ندارد.

منظور این است که این حالت‌ها، حالت‌های شخصی است منتها به نام دین تمام می‌شود، همه این‌ها چون از سوی روحانیون و معمّمین با تعصبات خاصی بیان می‌شود جامعه آن را به نام دین تفسیر می‌کند؛ و الا هیچ فرقی میان شهر مذهبی و غیرمذهبی در این‌گونه مسائل وجود ندارد. اگر مراسمی یا کنسرتی از نظر دینی، اخلاقی، عرفی و فقهی امری جایز و بدون اشکالی است محل برگزاری آن هیچ تأثیری در مقبولیت یا غیر مقبولیت آن مراسم ندارد و برگزاری آن در شهر مذهبی و غیرمذهبی تفاوتی نمی‌کند. البته یک سری تناسب‌ها میان موضوع و حکم را باید رعایت کرد.

من یادم نمی‌رود سال 1360 که مسئول عقیدتی سیاسی نیروی زمینی ارتش بودم، با فرمانده نیروی زمینی رفته بودیم شهر ساری استراحت‌گاه نیروی زمینی که پرسنل نیرو با خانواده برای تفریح آنجا می‌رفتند. من آنجا یک سری چیزهایی دیدم که حاکی از تقیدات خیلی سفت و سخت بود و بنده تذکر دادم که این میزان از سخت گیری درست نیست. مثلاً یکی از موارد این بود که آن استراحت‌گاه که نام و عنوانی محلی داشت را می‌خواستند تبدیل کنند به اسم مرحوم شهید بهشتی. بنده عرض کردم که جناب آقای مسؤول عزیز! اینجا پرسنل نیروی با خانواده‌اش می‌آید که کمی تفریح کند و شما می‌خواهید از هر طرف فضا را برای آنها محدود کنید. حالا هم اسم این استراحتگاه را می‌خواهید بگذارید شهید بهشتی! چه تناسبی وجود دارد میان شهید بهشتی و شنا کردن و تفریح؟ اسم محلی این استراحتگاه را نمی‌پسندید، اسم یک گلی یا گیاهی یا چیزی بگذارید که مناسب محل تفریح باشد. ایشان تعجب می‌کرد که یک روحانی چرا باید این‌گونه صحبت کند! علاوه بر آن، یک سری گیرهای سخت‌گیرانه‌ای به مسئله حجاب و امثالهم می‌داد که باعث می‌شد خانواده‌هایی که آنجا می‌آمدند احساس راحتی نکنند. بنده عرض می‌کردم که بزرگواران حجاب این خانم‌ها چه اشکالی دارد که شما گیر می‌دهید؟ روسری و مانتوهای بلند که دارند و آنچه شرعی حجاب است که رعایت کرده‌اند، پس گیردادنِ شما برای چیست؟

غرض اینکه تناسب حکم و موضوع باید در نظر گرفته شود. همین مسئله حجاب و تلقی که برخی از آقایان از آن ارائه می‌کنند و امروز تبدیل به یک مسئله اجتماعی شده است محصول درنظرنگرفتن تناسب حکم و موضوع است. برخی از آقایان، خُمر را که در قرآن آمده به معنای چادر می‌گیرند که هیچ توجیه لغوی و روایی و شرعی ندارد. شما اگر می‌خواهد سیاسی سخن بگویید کسی به شما کاری ندارد؛ اما لطفاً این گفتار سیاسی خود را به نام دین و قرآن بر جامعه تحمیل نکنید. خُمر در زبان عربی و منابع لغت معنای مشخصی دارد. مردم و عرف آن زمان نیز معنای آن را به‌صورت ارتکازی می‌فهمیدند. هیچ منبعی لغوی یا عرفی تأیید نمی‌کند که معنای خُمر، چادر باشد. چادر یک پوشش فرهنگی است که مخصوص برخی مناطق اسلامی است نه همه بلاد اسلامی. حال اگر گفته شود که عزیز برادر! خُمر نه در عرف عرب قدیم و نه عرف عرب جدید و نه از نظر لغوی، به معنای چادر نیست که شما بر آن اصرار می‌ورزید؛ داد وا اسلامای شان بلند می‌شود، درحالی‌که چنین تفسیر و برداشتی هیچ ربطی به منابع دینی ندارد. بنابراین، فرقی میان شهرهای مذهبی و غیرمذهبی برای برگزاری کنسرت وجود ندارد و هیچ دلیل شرعی در این باره نداریم بلکه این صرفاً نظرات شخصی برخی افراد است.

فقه هنر: آیا حکم حرمت یا مرجوحیت برگزاری کنسرت حلال در شهرهای مذهبی به سایر تفریحات حلال نیز قابل تسرّی است یا آنکه تنها اختصاص به برگزاری کنسرت حلال در این شهرها دارد؟

کاملان: همانگونه که عرض کردم، حرمت برگزاری کنسرت در شهرهای مذهبی هیچ دلیل و مستمسک شرعی ندارد. برفرض اگر دلیل می‌داشتیم و می‌توانستیم بگوییم این حکم خداست، قطعاً قابل تسرّی به دیگر تفریحات نبود. حلال محمدٍ حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامة. این هم حکم است و حکم نیز تابع موضوع است؛ اگر موضوع متغیر باشد، حکم نیز تغییر می‌کند، اگر موضوع متغیر نباشد حکم نیز تغییر نمی‌کند. قدیم‌ها مثال می‌زدند که اگر سگ در نمک‌زار تبدیل به نمک شود، دیگر نجس نیست و خوردنش همه حلال است؛ چون دیگر موضوع سابق باقی نیست، بلکه موضوع تغییر پیدا کرده و سگ به‌عنوان موضوع تبدیل به نمک شده است و نمک نیز طاهر و حلال است. امروزه می‌توان شطرنج را مثال زد. در قدیم، شطرنج آلت قمار به‌حساب می‌آمد لذا بازی کردن با آن حرام بود؛ اما امروزه از تحت این موضوع خارج شده است، چنانکه حضرت امام حکم داد که شطرنج دیگر آلت قمار به‌حساب نمی‌آید بلکه یک ابزار فکری است و لذا حکمش هم از حرام به حلال تغییر کرد. لذا در مکاسب محرمه مرحوم شیخ در بحث بیع نجاسات و متنجسات مطرح می‌کند که بالاجماع حرام است. نجاسات را هم مثال می‌زند که یکی از آنها دم یعنی خون است، یکی هم عذره و امثال ذالک. جُلّی از فقها و عظمای قدما هم فتوی دارند که خرید و فروش اینها حرام است. وقتی به علامه حلّی می‌رسد ایشان می‌گوید معیار، منفعت محلله عقلائیه است؛ هرجا که عقلاً در مقابل یک منفعت پولی پرداخت کند آن بیع حلال است. لذا آن زمان که تنها استفاده متصور خون، خوردن بود خرید و فروشش حرام بود چون خوردن نجس حرام است؛ اما امروزه که تزریق خون موجب حفظ سلامتی و بقای یک انسان می‌شود طبیعی است که خرید و فروش آن حلال باشد چون این یک منفعت محلله‌ی عقلائیه است. یا مثلاً قدما خرید و فروش کود انسانی یا عذره را حرام می‌دانستند اما در شرایط کنونی چون استفاده‌های کشاورزی دارد دیگر آن حکم را نخواهد داشت. مثال‌های زیادی در این خصوص می‌توان بیان کرد.

غرض اینکه حکم تابع و مناسب با موضوع است و در بحث کنسرت و موسیقی نیز این مسئله را نباید نادیده گرفت. غنا در آن دوره‌ها برای مجالس لهو و لعب خوانده می‌شد اما امروزه دیگر آن کاربرد، یک کاربرد عمومی و منحصر نیست. قبل از انقلاب، روزی با استاد فقه خودم از دم پل آهنچی سوار ماشین شدیم تا برویم تهران. داخل ماشین که نشستیم دیدیم رادیو روشن است و دارد موسیقی پخش می‌کند. ایشان از اینکه موسیقی پخش می‌کرد خیلی ناراحت شد، به ایشان عرض کردم حاج آقا بیایید تا تهران همین بحث غنا را صحبت کنیم و حضرت‌عالی ادله‌تان را بیان کنید تا برای من روشن شود. بعد که بحث کردیم من روایات محمد بن جعفر را می‌خواندم و ایشان می‌گفت تنها آنها که نیست، بلکه روایات دیگری هم داریم اصحاب امام صادق می‌گوید من رفتم دستشویی همسایه بغلی مغنّیه داشت و می‌گفت مقداری آنجا طول می‌دهم برای اینکه صدای ساز و آوازی آنها را بشنوم، حکمش چیست؟ حضرت منعش می‌کند که دیگر این کار را نکن. من عرض کردم که این قضیه شخصیه است و نمی‌تواند مناط حکم قرار گیرد. ما چه می‌دانیم که آن ساز و آوازی که آنجا خوانده می‌شد چه بوده؟ لعل که از سنخ حرام بوده و حضرت منعش کرده است.

فقه هنر: آیا در زمان معصومین نیز شهرهای مذهبی (غیر از مکه و مدینه که دارای احکام خاصی هستند)، احکام خاصی داشته‌اند یا آنکه از نظر ایشان، تفاوتی بین شهرهای مذهبی و غیرمذهبی از حیث تفریحات حلال وجود نداشته است؟.

کاملان: اصلاً چنین چیزی نبوده است. حتی در مدینه گزارش‌های زیادی داریم که اشراف مدینه شب‌نشینی‌ها داشتند و مجالس کذایی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + نوزده =