جلسه دفاع پایاننامه دکتری حکمت هنر دینی با عنوان «ساحتهای شعر و نسبت آن با حقیقت» به پژوهش آقای ابراهیم بازرگانی و به راهنمایی و مشاوره آقایان دکتر احد فرامرز قراملکی و استاد احمد شهدادی برگزار شد.
چکیده پایاننامه:
شناخت دغدغهای است همزاد انسان. از روزگاران دیرین، انسان در تکاپو است تا خود و جهان را بشناسد و نسبتش را با غیر دریابد. مسئله چیستی شناخت و ابزارهای آن نیز به دنبال این دغدغه ظهور میکنند. از زمان تدوین اندیشههای فلسفی تاکنون این مسئله و پاسخ به آن قابل پیجویی است. از جمله مسائلی که در حوزه شناختشناسی از یک سو و هنر از سوی دیگر مطرح میشود شناختی بودن شعر و نسبت آن با حقیقت است. در سنّت فکری مسلمانان برهان تنها راه شناخت تلقی میشود و امور غیربرهانی از حقیقت فاصله میگیرند. در نتیجه شعر هم که روش غیربرهانی است ویژگی شناختی پیدا نمیکند و صرفاً به جنبه تحریکی بودن آن تأکید میشود. این پایان نامه مسئله حقیقتنما بودن شعر را در پرتو آرای فیلسوفان مسلمان بررسی میکند. پس أولاً چیستی شعر را پاسخ میدهد و سپس به این پرسش میپردازد که آیا میان شعر و حقیقت نسبتی برقرار است؟ و نهایتاً مشخص میکند کدام عامل شعر را حقیقتنما میکند؟
روش پژوهش بر پایه پرسشهای مطرح، تحلیل، توصیف و تبیین است. دو پرسش نخست بر اساس تحلیل و توصیف آرای فیلسوفان و منتقدان ادبی پاسخ داده میشود و پرسش سوم بر اساس داده های به دست آمده در پاسخ به پرسشهای اول و دوم تبیین میشود. نتیجه پژوهش آن است که 1) شعر سخنی مخیل است. 2) شعر نسبت محاکاتی با حقیقت دارد که خود نوعی شناخت محدود و مشروط است و 3) محاکات عاملی است که شعر را حقیقتنما میکند.